تحلیلی جامع‌نگر از جنگ ۱۲ روزه

به‌طور قطع یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ ایران که در سال ۱۴۰۴ رخ داد، حمله رژیم صهیونیستی به ایران و از آن مهم‌تر پاسخ ایران به این حملات بود؛ روز‌های سخت و طاقت‌فرسایی که با قدرت نیرو‌های مسلح به فتحی تاریخی منجر شد.
شاید بعد‌ها در کتاب‌های تاریخ مدارس نکات ریزتری از جزئیات این جنگ ۱۲ روزه را بخوانیم و مرورشان کنیم، اما آنچه مهم است روز‌های بعد از این جنگ است. درست است که زمان درگیری کمتر از دو هفته بود و در قیاس با جنگ تحمیلی میان ایران و عراق، بسیار کوتاهتر بود، اما تاثیرات آن تا سالیان طولانی باقی خواهد ماند و آیندگان از این‌روز‌ها بسیار خواهند گفت.
به‌طور قطع یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ ایران که در سال ۱۴۰۴ رخ داد، حمله رژیم صهیونیستی به ایران و از آن مهم‌تر پاسخ ایران به این حملات بود؛ روز‌های سخت و طاقت‌فرسایی که با قدرت نیرو‌های مسلح به فتحی تاریخی منجر شد. شاید بعد‌ها در کتاب‌های تاریخ مدارس نکات ریزتری از جزئیات این جنگ ۱۲ روزه را بخوانیم و مرورشان کنیم، اما آنچه مهم است روز‌های بعد از این جنگ است. درست است که زمان درگیری کمتر از دو هفته بود و در قیاس با جنگ تحمیلی میان ایران و عراق، بسیار کوتاهتر بود، اما تاثیرات آن تا سالیان طولانی باقی خواهد ماند و آیندگان از این‌روز‌ها بسیار خواهند گفت.
کد خبر: ۱۵۳۲۰۱۹
نویسنده مائده‌سادات میرفندرسکی - روزنامه‌نگار

تولید آثاری درباره جنگ ۱۲ روزه از همان روز‌های تجاوز رژیم صهیونیستی در دستور کار برنامه‌سازان رسانه‌ملی بوده است که هرکدام‌شان، از زاویه دید و نگاه خودشان به این جنگ پرداختند و جنگ ۱۲ روزه را از زوایای گوناگون مورد بحث قرار دادند. در این میان گروه‌های برنامه‌سازی که بسیار جوان هستند و با دیدی نو و جدید سراغ این موضوع رفته‌اند، انگشت‌شمارند. «اگر آوینی بود» یکی از این برنامه‌هاست؛ برنامه گفت‌و‌گو محوری که درباره آثار، نگاه و جهان‌بینی شهید آوینی در نسبت با جنگ تحمیلی اخیر با برخی دوستان و همراهان این شهید صحبت می‌کند.
این برنامه به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و اجرای روح‌الله عقیقی از شبکه افق پخش می‌شود.
   

الگوگیری از سید شهدای اهل قلم
عقیقی تهیه‌کننده، کارگردان و مجری این برنامه درباره ایده اصلی شکل‌گیری برنامه «اگر آوینی بود» می‌گوید: ایده اصلی این برنامه در نهاد رهبری مطرح شد و اعضای اتاق فکر برنامه نیز در بخش مدیریت فضای مجازی نهاد رهبری بودند. البته اصل ایده شکل‌گیری این برنامه به جنگ ۱۲ روزه برمی‌گردد. در زمان جنگ بحثی مطرح شد تحت این عنوان که بچه‌های رسانه و افرادی که قبلا کنشگر بودند و می‌خواهند حالا کنشگری کنند، در این جنگ چه اقدامی باید انجام دهند؟  
او ادامه می‌دهد: با توجه به مباحثی که در این‌خصوص میان چهره‌های رسانه‌ای مطرح بود، ما باید پیش از همه می‌دانستیم که چه کنیم. برای همین طی مشورتی که با دوستان داشتیم گفتیم نگاهی بکنیم و ببینیم اگر شهید آوینی الان زنده بود، چه می‌کرد؟ در ابتدا چند منبع داشتیم که یکی از آنها دوستان شهید بودند و از این طریق متوجه می‌شدیم از نظر آنهایی که سال‌ها با آوینی دوست و همکار بودند، حضور این شهید در جنگ ۱۲ روزه می‌توانست چه تاثیر رسانه‌ای داشته باشد؟ در ادامه زندگینامه آوینی را مطالعه کردیم و کتاب‌هایش را خواندیم. او درباره انتخاب شهید آوینی به‌عنوان هسته مرکزی این برنامه می‌گوید: طبیعتا آوینی برای ما بچه‌مذهبی‌ها و افرادی که کار رسانه‌ای می‌کنیم، از همان اول به‌عنوان بهترین الگوی مثال‌زدنی مطرح بود و جمله‌ای میان ما معروف بود که می‌گفتند سرتیم شما آوینی است و باید در کار‌های رسانه‌ای‌تان از شخصی شبیه به او الگو بگیرید.
   

دوربین کجا قرار بگیرد؟
عقیقی ادامه می‌دهد: سوالی که برای ما وجود داشت، شخصیت شهید آوینی بود که در رسانه زبانزد خاص و عام بود و در زمان جنگ بین ایران و عراق مستند‌های مهمی ساخته بود و این سؤال را مدام می‌پرسیدیم که اگر شهید در جنگ ۱۲ روزه هم زنده بود، چه می‌کرد؟ جنگ ۱۲ روزه فرصتی بود که به دوران جنگ تحمیلی برگردیم و مروری بر آثار ایشان داشته باشیم تا بتوانیم برنامه‌ای درخور و شأن ایشان با همین نام بسازیم.  
او درباره برنامه‌سازی برای جنگ ۱۲ روزه از دیدگاه شهید آوینی نیز می‌افزاید: همان‌طور که گفتم، باید به چند منبع رجوع می‌کردیم. اولین منبع آثار خودشان بود و حالا مثلا روایت کتاب‌های شهید آوینی و امثالهم. در پیش‌تولید برنامه، افرادی هستند که با شهید آوینی دوست بودند و نوع کارشان را از نزدیک دیدند. مثلا آقای مرتضی شعبانی یکی از فیلمبردار‌های شهید آوینی بوده و مدل سوژه‌یابی و نگاه به سوژه را از دید آوینی در ذهنش دارد. او می‌گوید: در یکی از قسمت‌های برنامه یکی از مهمان‌ها، آقای مرتضی شعبانی به ما گفت شهید آوینی اگر در جایی بمب منفجر می‌شد، دوربین را به سمت بمب نمی‌گرفت و انفجار را ضبط نمی‌کرد بلکه واکنش مردم به انفجار را ضبط می‌کرد. هرچند برای من تهیه‌کننده و کارگردان یا چهره فرهنگی این مهم است که دوربین را کجا قرار دهم یا از کدام سوژه فیلم بگیرم؟ عقیقی می‌افزاید: منبع سومی هم وجود داشت؛ درکی که از روایت‌های کتاب‌های شهید آوینی برمی‌آمد و برای مثال روایت‌های مختلفی که از خوانش کتاب‌های «فتح خون» یا «آینه جادو» برمی‌آمد، برداشت‌های متفاوتی بود از دیدگاه هر فرد در مواجهه با این کتاب‌ها و نگرش شهید آوینی.
   

جنگ ۱۲ روزه از منظر‌های متفاوت
او درباره در دسترس بودن دوستان و افراد نزدیک به شهید آوینی برای دعوت به برنامه نیز گفت: دسترسی به این افراد ممکن بود سخت یا ساده باشد. برخی‌های‌شان با یک جست‌و‌جوی ساده پیدا می‌شدند و بعد از آن باید یکی‌یکی دنبال باقی‌شان می‌گشتیم. عقیقی ادامه می‌دهد: بعضی از دوستان شهید آوینی افراد معروف‌تری هستند و شماره تماس‌های‌شان را از دیگر دوستان‌شان می‌گرفتیم. برخی‌ها را راحت پیدا می‌کردیم و راحت هم صحبت می‌کردند، اما برخی دیگر ممکن بود صحبت نکنند و این موضوع کار ما را سخت می‌کرد. برخی هم قول دادند تا در آینده با ما صحبت کنند؛ البته بماند که بسیاری از دوستان‌شان هم با ما گفت‌و‌گو نکردند. تهیه کننده برنامه اگر آوینی بود با اشاره به ابعادی از جنگ ۱۲ روزه که توسط این برنامه و با دیدگاه شهید آوینی به آن پرداخته شده، می‌افزاید: بیشتر از همه، بخش روایی برای‌مان مهم بود و این‌که چگونه باید اصل مطلب را روایت کنیم. روایت کردن انواع مختلفی دارد. برای مثال سوژه یابی یکی از اینها است. یا این‌که اگر بخواهیم درباره جنگ ۱۲ روزه کاری بسازیم باید چه سوژه‌ای انتخاب کنیم؟ یکی از اینها مدل فرمی است، برای مثال با آقای کریمی که صحبت می‌کردیم می‌دیدیم که باید روی فرم تمرکز کنیم. یا درخصوص روایت، بحث مسأله یابی بود و با دوستان شهید آوینی که صحبت می‌کردیم، برخی روی این مسأله‌یابی تمرکز داشتند. یا نگاه هنری و فلسفی‌تر را در مصاحبه با آقای میرفتاح داشتیم که فضای هنری‌تر و فلسفی‌تری داشتند. همچنین بحث جامعه‌شناسانه یا علوم سیاسی را در گفت‌و‌گو با آقای زرشناس داشتیم.
او با اشاره به پرمخاطب‌ترین بخش، ادامه می‌دهد: فکر می‌کنم بخش سوژه‌یابی برای مخاطب ما خیلی جذاب‌تر است. چون مشکل مستندسازها، فیلمبرداران و عکاس‌های ما در زمان جنگ این بود که چرا به ما ایده نمی‌دهید تا ما از ساختمان‌های تخریب‌شده عکس و فیلم بگیریم؟ در صورتی که می‌گفتند اگر شهید آوینی زنده بود، به سمت خانه‌های تخریب‌شده نمی‌رفت و سمت افرادی می‌رفت که خانه‌شان خراب شده و از آنها مستند تهیه می‌کرد. این تهیه‌کننده در ادامه با اشاره به قیاس بین این برنامه با سایر برنامه‌های تلویزیونی که درباره جنگ ۱۲ روزه ساخته شده، می‌گوید: برنامه ما به نوعی بیشتر مروری بر آثار شهید آوینی با نگاه به جنگ ۱۲ روزه در گفت‌و‌گو با همراهان و دوستان‌شان است و درواقع می‌خواهیم به مخاطبان‌مان الگو بدهیم. هدف اصلی برنامه، ارائه دستورالعمل عملی و برجسته‌سازی راه‌حل‌هاست. شما وقتی مخاطب‌تان کنشگران امروز، افراد عمل‌گرا و کسانی هستند که در میدان کار می‌کنند، باید برای‌شان راهکار و دستورالعمل مشخص و قابل اجرا بدهید. حالا سؤال کلیدی این است که این دستورالعمل را از کجا بیاوریم؟ این پرسش بسیار مهمی است که روزنامه‌نگار، تهیه‌کننده، کارگردان، فیلمساز، عکاس و نویسنده همگی به آن نیاز دارند. این دستورالعمل را باید از کجا الهام گرفت؟ پاسخ جز این نبود: چه کسانی بهتر از شهدا و چه عملی برتر از کاری که آنان با موفقیت به انجام رساندند؟ زیرا آنها چهره‌هایی ماندگار هستند که نام نیک‌شان برای همیشه در تاریخ ثبت شده و می‌توانند بهترین الگو برای نسل‌های آینده، به‌ویژه جوانان، باشند.
شهید آوینی نیز یکی از همین شهدای برجسته بود که در کار رسانه، فیلمسازی و مستندسازی، دیدگاه ویژه‌ای به موضوع داشت.
   

دوست داریم ادامه دهیم
او در ادامه درباره گفت‌و‌گو با خانواده شهدای جنگ ۱۲روزه نیز می‌گوید: این بخش خارج از چارچوب تولید ماست و در سایر برنامه‌های تلویزیونی به آن پرداخته می‌شود. عقیقی درباره ادامه تولید این برنامه می‌افزاید: اگر حمایت شویم دوست داریم که برنامه را ادامه دهیم. از نظر محتوایی خوراک لازم و افراد مورد نظر را داریم و می‌توانیم کار را ادامه دهیم و از این نظر تا فصل ۳ هم دست‌مان باز است، اما باید ببینیم شرایط چطور پیش می‌رود. او ادامه می‌دهد: سعی می‌کنیم متناسب با مهمان‌هایی که دعوت می‌کنیم یک شاخه‌ای از اگر آوینی بود را انتخاب کنیم. برای مثال در گفت‌و‌گو با آقای مومنی به سمت مسأله‌یابی رفتیم و با آقای میرفتاح بیشتر جنبه هنری جنگ را بررسی کردیم. در کل بسته به مهمان‌ها و صحبت‌های پیشین و تخصص‌شان بحث را می‌چینیم. اما اصل مطلب این بود که از زمان شهید آوینی الگو گرفته و در زمان حال پیاده‌سازی کنیم، به این معنا که بدانیم اگر بحرانی مثل جنگ رخ‌داد از چه بعد رسانه‌ای باید به آن رویداد بپردازیم. او با اشاره به استقبال مخاطبان از این برنامه ادامه می‌دهد: در زمینه مخاطب‌سنجی و ارزیابی کمی استقبال، باید بگویم که دست‌مان تا حدی بسته است و آمار دقیق و رسمی در اختیار ندارم که بتوانم نظر قطعی بدهم. آنچه برای ما در درجه اول اهمیت قرار داشت، نه کسب آمار بالای مخاطب، بلکه ایجاد یک پیوند کیفی و معنادار بود و می‌خواستیم نسل جوان را با تفکر این شهید آشنا کنیم.

مهم‌ترین چالش
عقیقی با اشاره به مهم‌ترین چالش اجرای این برنامه می‌افزاید: بحث مالی بزرگ‌ترین مانع پیش روی ما بوده است. امیدوارم اگر قرار باشد در فصل‌های بعدی ادامه دهیم، این مشکل برطرف شود؛ چون تولید برنامه‌هایی از این دست برای نسل جوان واقعا ضروری و لازم است.
او که همزمان مسئولیت اجرا و تهیه این برنامه را بر عهده دارد، دراین‌باره می‌گوید: این کار دشوار است و بار تهیه‌کنندگی را نیز دوچندان می‌کند. چندین عامل دست به دست هم داد تا مجری دیگری انتخاب نکنیم. من معمولا ترجیح می‌دهم که خودم هم تهیه‌کننده و هم کارگردان باشم، زیرا معتقدم اگر این دو نقش از هم جدا باشند، اولویت‌های محتوایی ممکن است به‌درستی به اجرا و فرم برنامه منتقل نشود. درباره مجری‌گری چند عامل وجود داشت؛ یکی این‌که می‌خواستم مجری خیلی معروفی انتخاب کنم تا برنامه را از نظر مخاطب بالا ببرد، اما به خاطر موانع مالی نتوانستیم به سمت مجری چهره برویم و فرصت کافی برای انتخاب مجری دیگری نداشتم. به همین دلیل و، چون مجری انتخابی باید از فیلتر سردبیری عبور می‌کرد و از همه مهم‌تر، باید می‌دیدیم آیا او می‌تواند حرف‌ها و اندیشه‌های شهید آوینی را به‌درستی و با عمق لازم منتقل کند یا نه، و از آنجا که خودم سال‌ها روی آثار شهید آوینی مطالعه کرده و به آنها مسلط بودم، درنهایت پذیرفتم که اجرای برنامه را خودم بر عهده بگیرم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها