این رویکرد، تفاوتهای چشمگیری با اسناد پیشین مانند سند ۲۰۱۸ ایجاد کرده و نشاندهنده کاهش بار امنیتی آمریکا در مناطق دورتر مانند غرب آسیاست. سند ۲۰۲۵ بر پایه این اصل بنا شده که ایالاتمتحده باید بر رفع تهدیدهای مستقیم علیه خود تمرکز کند، نه حل مشکلات امنیتی جهانی. نویسندگان آن تأکید میکنند که آمریکا باید از بار سنگین مداخلات خارجی رهایی یابد تا منابع خود را بر نیمکره غربی متمرکز کند. این تغییر، ریشه در ارزیابیهای جدید از تهدیدها دارد: چین و روسیه همچنان بهعنوان رقبای استراتژیک دیده میشوند اما اولویتها به سمت مسائل داخلی و منطقهای شیفت کرده است. یکی از برجستهترین تغییرات در این سند، رویکرد به ایران است. برخلاف سند ۲۰۱۸ که ایران را بهعنوان یک«معضل امنیتی جدی» توصیف میکرد، سند جدید ایران را بهعنوان عنصری ضعیفشده وغیرتهدیدآمیز میبیند.نویسندگان استدلال میکنند که حملههای آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، باعث نابودی برنامه اتمی این کشور شده و آن را از جایگاه یک خطر استراتژیک برای آمریکا و متحدانش خارج کرده است.درنتیجه،غرب آسیا اکنون بهعنوان منطقهای امن توصیف میشود که پتانسیل جذب سرمایهگذاری و همکاری رادرحوزه انرژی دارد. این ارزیابی، بارامنیتی آمریکا در این منطقه را کاهش داده و اجازه میدهد تا واشنگتن براولویتهای نزدیکتر تمرکز کند. دراین راستا،سند توصیه میکندکه پیمان ابراهیم گسترش یابد. این گسترش نهفقط بهعنوان ابزاری برای تقویت ثبات منطقهای عمل کرده، بلکه ایران را بیشتر منزوی میکند. چنین سیاستی، آمریکا را قادرمیسازد تاازمداخلات پرهزینه در غرب آسیا فاصله بگیرد ومنابع خود را بر نیمکره غربی، ازجمله مقابله با مهاجرت غیرقانونی و تقویت امنیت مرزها، متمرکز کند. این رویکرد،بازتابدهنده نگرانیهای داخلی آمریکا از مسائل مهاجرتی است که بهعنوان تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی دیده میشود.اسناد استراتژی امنیت ملی، بهعنوان اسناد بالادستی، از پایداری بالایی برخوردارند و معمولا هر دولت تنها یکبار چنین سندی را منتشر میکند؛ حتی با وجود رفتارهای هیجانی دونالد ترامپ، تصمیمگیریهای کلان مانند جنگ یا صلح، باید در چارچوب این اسناد انجام شود. ترامپ ممکن است اظهارات پر سروصدایی داشته باشد اما بدون اتکا به این اسناد، نمیتواند سیاستهای کلان را اجرا کند. ساختار فعلی دولت آمریکا نیز بر تمرکز بر نیمکره غربی تأکید دارد که این سند را بهعنوان نقشه راهی برای سالهای آتی تثبیت میکند. در نهایت، سند ۲۰۲۵ نشاندهنده یک آمریکا درونگراتر است که اولویتهای خود را براساس منافع مستقیم بازتعریف کرده. این تغییر، فرصتهایی را برای سرمایهگذاری در غرب آسیا پدید میآورد اما در عین حال چالشهایی نیز برای بازیگران منطقهای مانند ایران به همراه دارد. با کاهش تمرکز آمریکا بر مناطق دور، جهان ممکن است شاهد توزیع جدیدی از قدرت باشد. جایی که نیمکره غربی بهعنوان قلعه اصلی واشنگتن برجسته میشود.