ببینید | عکسالعمل جالب یک چوپان پس از حمله خرس به گلهاش
پس از حمله حمله خرس به یک گله گوسفند، چوپان در کمال آرامش و بدون هیچ عکسالعملی خرس را صدا میزند و میگوید «نترس، فرار نکن؛ هیچ کاری باهات نداریم.»
پس از حمله حمله خرس به یک گله گوسفند، چوپان در کمال آرامش و بدون هیچ عکسالعملی خرس را صدا میزند و میگوید «نترس، فرار نکن؛ هیچ کاری باهات نداریم.»
یک پسر جوان و دو مرد که به اتهام جنایتهای جداگانه به قصاص محکوم شده بودند، حکم قصاصشان قبل ازاجرا متوقف و به سلولهایشان بازگشتند.
بر اساس آمار پلیس ماهانه حدود ۱۰۰نفر از هموطنان ایرانی قربانی تصادف خودروهای شوتی میشوند. خودروهایی که بارشان نه اجناس مصرفی و خوراکی، بلکه اغلب مهاجران غیرقانونی افغانِ درهم فشرده و مچاله شده در داخل و صندوق عقب خودرو است که سعی میکنند به هر قیمتی وارد مرزهای ایران شوند که نتیجهاش آمار تلفاتی است که حالا در هر تصادف دو رقمی شده.
دراین بخش حوادث قدیمی را دوباره بازخوانی میکنیم؛ حوادثی بسیارقدیمی که فقط برخی افراد سن و سالدار آن را به یاد دارند و بازخوانی آن با همان ادبیات، نثر و نگارش قدیمی، برای ما و نسل قدیم بسیار جذاب و یادآور خاطرات آن زمان خواهد بود.در این شماره، اخبار جناییای که درسالهای ۱۳۴۵تا ۱۳۵۵در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشرشده با منبع دیدهبان تاریخ مرور میکنیم:
قاتل نامرئی؛ همان طورکه از نامش مشخص است بدون سر و صدا جان قربانی را میگیرد و او رابه دیارباقی میفرستد. همیشه مشغول گرفتن جان قربانیانش است اما با سرد شدن هوا فعالیتش بیشتر میشود و آمار قربانیانش روند افزایشی پیدا میکند.
گلپرپشت میز کارش نشسته بود ومثل هر روز به حسابها رسیدگی میکرد. اوحسابدار یک کارخانه عروسکسازی بود. ظهر بود که دوستش نغمه در زد و وارد اتاق او شد و با بیحالی گفت: گرسنهات نیست؟
زن جوان وقتی عمل زیبایی لاغری انجام داد، هرگز تصورش را هم نمیکرد که این کار به نابودی زندگی مشترکش منجر شود. لاله که بعد از عمل، روز به روز لاغرتر و نحیفتر شده بود،با شوهرش سر همین موضوع درگیر شد. امیرعلی از این وضعیت لاله راضی نبود و درنهایت دعوای این زوج، به یکی از پروندههای عجیب دادگاه خانواده تبدیل شد.
۱۵ سال قبل به عنوان افسر جنایی در استان مرکزی مشغول خدمت بودم. صبح یک روز بهاری زن ۴۲سالهای هراسان بابرگهای از کلانتری روبهروی من نشست و گفت همسر ۶۰سالهاش سه روز پیش از خانه خارج شده و هیچ ردی از او وجود ندارد و ناپدید شده است.پرونده اولیه را خواندم. چهار روز از گم شدن جواد میگذشت. او سابقه اعتیاد یا کیفری نداشت و کارگر یک کارخانه بود.
عشق مشترک به یک دختر از او قاتل ساخت. قتل رقیب عشقیاش. الان پشیمان است، هم بهخاطر کشتن دوستش، هم بهخاطر دلبستن به یک عشق پوچ. عشقی که بعد از این جنایت رنگ باخت و دو پسر قربانی آن شدند. حالا در زندان زیر تیغ است و امید به بخشش اولیای دم دارد. امروز رو در روی این متهم نشستیم که نتیجه گفتوگویمان را در ادامه میخوانید.
مرد پولدار که برای انتقام، دوست خود راکشته وجسد او رابه آتش کشیده بود،در جلسه دادگاه منکر اتهامش شد. قرار شد در جلسه بعد متهم و شاهدان ماجرا روبهرو شوند.