خاطرات کاغذی
ماهی تحصیلکرده
ماهی کوچولویی شیطون و سرکش به نام «تُنی»، از درس و مدرسه فراری بود. وقتی هم که سر کلاس حاضر میشد، انواع و اقسام بازیگوشیها از او سرمی زد.
ماهی کوچولویی شیطون و سرکش به نام «تُنی»، از درس و مدرسه فراری بود. وقتی هم که سر کلاس حاضر میشد، انواع و اقسام بازیگوشیها از او سرمی زد.
باب معمار، در انواع فعالیتهای ساختمانی و راهسازی تبحر داشت. این پیمانکار جوان در کنار تیم همراهش، همیشه آماده بودند که در کار ساخت و ساز به دیگران کمک کنند. او همیشه فکرهای خوب و جالبی در سر داشت و در کنار همکارش وندی و گروهی از ماشینآلات ساختمانی، با تجهیزات پیشرفته و مدرن به ماموریتهای مختلفی رفته و به ساخت یا تعمیر ساختمانهای بزرگ میپرداخت.
شارلوت، خواهرزاده شرلوک هولمز؛ دختر جوان ۱۲ سالهای که عاشق تحقیق در مورد پروندههای معمایی ــ پلیسی بود روزی بهطور تصادفی با یک مورد سرقت مواجه شد در ارتباط با مفقودشدن حلقه ملکه انگلیس که در حین برگزاری مهمانی در باغ اتفاق افتاده بود.
از برخورد یک دنباله دار غول پیکر به سیاره زمین، به طور جادویی دوران مزوئیک احیا میشود.
یک گربه خانگی نارنجیرنگ به نام «میونل» متعلق به زوجی مسن به نام آقا و خانم ناتمگ و نوهشان ایگی بود. این گربه اگرچه خودش را دانایکل میدانست، اما اغلب کارهای عجیب و غریبی انجام میداد.
رابطه این سگ و گربه بسیار جالب و پرتعلیق تعریف شده بود. ماجرا از این قرار بود که از قضای روزگار گربه خانهاش را از دست داد و بیآنکه خودش بخواهد ساکن اتاق زیرشیروانی شد که سگ مالکش بود.
سگ و گربهای بیآزار، مهربان و دوستداشتنی که برخلاف تصور رایج مبنی بر دشمنی این دو، بسیار دوست و صمیمی بودند و در یک خانه زندگی میکردند.
داستان گروهی از گربههای بیمصرف و لاابالی منطقه منهتن شهر نیویورک که به همراه رهبر کاریزماتیکشان دور از چشم پلیس، خلافکارهای قهاری شده بودند.
در دهکدهای دور افتاده واقع در جنوب مونیخ که بین کوههای آلپ محصور است، رازی نهفته بود. موجوداتی کوچک و نامرئی در دهکدهای زیرزمینی زندگی میکردند.
پیرمرد و پیرزنی که ساکن روستایی در چین بودند، به هنگام فصل فروش محصول، پول زیادی عایدشان شد. دزدی که شاهد این معامله بود شب هنگام در لباس تاجری در راه مانده به منزل کشاورز آمد و جای خواب طلب کرد.