من تجربه می‌کنم پس هستم!

من تجربه می‌کنم پس هستم!

۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴

خیلی وقت است که از من خبری نداشته‌‌اید. خب من برای کسب تجربه‌هایی جدید برای مدتی کوتاه از کشور خارج شده بودم. اتفاقات خوبی هم این چندوقت برایم افتاد. تقریبا به ۱۰کشور سفر کردم و هربار یک تجربه جدید و ماجراجویی باعث می‌شد از من خواهش کنند کشورشان را ترک کنم.

چندتا پیرهن پاره کردی؟

درباره‌ چرایی و چگونگی تجربه کردن در نوجوانی

چندتا پیرهن پاره کردی؟

۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴

تجربه به من ثابت کرده که تجربه از آن سرمایه‌هایی است که هر کسی درباره‌اش حرف نمی‌زند. بعضی موقعیت‌ها را بالا بروی و پایین بیایی تا تجربه‌اش نکنی، متوجه زیر و زبرش نمی‌شوی. تجربه همان کلیدی است که هم می‌تواند درهایی را به روی ما باز می‌کند و هم به بعضی درها چهارقفل بزند تا مبادا سراغش برویم. گاهی تجربه مقامی بالاتر از تعقل پیدا می‌کند و بهتر از هزار و یک استدلال و چینش منطقی به داد ما می‌رسد‌.

تجربه؛ چطور و چگونه؟

راهکارهایی برای لمس تجربه‌های مفید و نو

تجربه؛ چطور و چگونه؟

۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۴

از آنجا که هرکاری اصولی دارد و نباید بدون آگاهی پا در مسیری گذاشت، در این صفحه از فوت‌وفن می‌خواهیم درباره‌ بایدها و نبایدهای تجربه‌کردن در دوران نوجوانی صحبت کنیم. بین خودمان بماند؛ یک‌سری راهکارهای خوب برای راضی‌کردن والدین هم در نظر گرفته‌ایم که مطمئنا به کارتان می‌آید.

روزهای گرم تابستان

روزهای گرم تابستان

۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۶

آن روزهای گرم تابستان لا‌به‌لای وقت‌های تلف شده‌ یک دانش‌آموز بی‌حوصله خواندن کتاب نعمتی‌ است.

مرد بی‌چشم با شعر نو آمد

مرد بی‌چشم با شعر نو آمد

۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۶

مراسم رونمایی از کتاب شعر «مـرد بی‌چشم» اثر فرهود عباسی‌فرد به همت کانون شعر و ادبیات هفت‌آسمان و نشریه دانشجویی آسمان هفتم در آمفی‌تئاتر دکتر شایورد واقع در دانشکده علوم دارویی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران برگزار شد.

جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها

آیا باید به تمام عقاید احترام گذاشت؟!

جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها

۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۷

این روزها بازار این جمله «باید به همه عقاید احترام گذاشت» بسیار داغ است. یعنی درفضای مجازی ازهر۱۰پست، ۹پست زیرش راکه بخوانی چند نفری این جمله رانوشته‌اندوکنارش هشتگ صلح،آزادی واحترام زده‌اندودیگر اگربخواهندخیلی روشنفکرمآبانه رفتار کنند یک استیکر پرنده که شاخه برگ در منقارش دارد،کنارش می‌گذارند اما آیا واقعا باید به تمام عقاید احترام گذاشت؟

هشدار! به خط قرمز نزدیک می‌شوید

چطور خط قرمزهای‌مان را حفظ کنیم؟

هشدار! به خط قرمز نزدیک می‌شوید

۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۷

خط قرمز در همه بازی‌ها و چراغ قرمز در رانندگی به معنای توقف است. یعنی باید توقف کنیم یا زمانی که در بازی ،فردی کارت قرمز دریافت می‌کند، یعنی خطایی رخ داده. همان‌طور که اصطلاحات و ادبیات ما از بازی‌های متفاوت به زندگی‌مان می‌رسد، این اصطلاح هم چند وقتی است که پایش به زندگی و روابط ما باز شده و اتفاقا جای این واژه هم خالی بود و حضورش لازم.

ایستادن

ایستادن

۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۷

به بالحجه که می‌رسد، توی دماغم بوی چمن و خاک تازه خیس شده می‌پیچد. باد برگ درخت کهنه پرشاخ و برگ دانشگاه را می‌تکاند روی زمین و شاخه‌هاش صدا می‌دهند.این اسم آخر را همه بلندتر می‌خوانندش یک جور که مو به تن آدم سیخ شود، یک جور که فکرکنی صاحب اسم کنار تک تک آدم‌های جمع کوچک‌شان ایستاده‌است. من از دور یکی یکی‌شان را از نظر می‌گذرانم. از خیلی دور…

نقاب پشت نقاب

نقاب پشت نقاب

۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۷

شاید اگر چندسال پیش این سؤال را از خود می‌پرسیدم که آیا تغییر کردنم به خاطر کسی یا چیزی بوده یا نه...؟ قاطعانه و جانبدارانه، برچسب «نه» بزرگی روی دهان ذهنم می‌چسباندم و ابر ساخته‌ شده‌ بالای سرم را محو و نابود می‌کردم و می‌رفتم.

حکیم یا بردپیت؟

حکیم یا بردپیت؟

۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۶

حکیم در جستجوی زیبایی بنا بر نقاشی‌های به جا مانده از کودکی‌های حکیم، ایشان چهره‌‌ زیبایی از خداوند هدیه گرفته بود اما متاسفانه هدیه را باز نکرده، پس فرستاده بود! بگذارید دقیق‌تر عرض کنم.

قبلی۱۴بعدی