
وقتی عقاب آواز میخواند
هیچ زاهد وعارف وچلهنشینی وهیچ پیشگویی وهیچ حکیم آیندهنگری وهیچ ناصح وخیرخواه بزرگمنش و«بزرگنگری»،نمیتوانست بفهمدکه جهان بشریت،جهان قدرت، جهان تجارت و جهان روابط پراسرار جوامع بشری، پس از یک تولد آرام در دل پاکیزه صحرا، در آن دایره پرعصمت و قلبنوازی که «احمد» به دنیا خواهد آمد، آسمان زندگی بشر به کدامین تحول تمدنی بوسه خواهد زد و چگونه از چنگال جهل و سیهپرستی و خرافاتدوستی وجهنمهای فراگیرذهنیت قبایل انسانی خودرانجات خواهدداد و ازحاکمیت همهجانبه جهل و بدفهمیهای دامنهداروپرقدرت،دورخواهد گشت.