در این میان، آموزش عالی کشور با محتوایی ایستا، ساختاری سنگین و استادانی که گاه انگیزهای برای همگامی با تحولات روز ندارند، در معرض تهدید عقبماندگی از قافله علم جهانی است. این هشدار صریحی است که اخیرا نیز حسین سیماییصراف، وزیر علوم تکرار کرده؛ اما پرسش اصلی این است: آیا نظام آموزش عالی ایران، توان و اراده لازم برای عبور از این چالش و تبدیل آن به فرصتی برای جهش علمی را دارد؟
نظام آموزش عالی ایران، با در اختیار داشتن بیش از ۲۳۱۲ واحد دانشگاهی شامل دانشگاههای پیامنور، علمی ــ کاربردی و آزاد، یکی از گستردهترین شبکههای آموزش عالی منطقه را تشکیل میدهد؛ اما گستردگی بهتنهایی ضامن کیفیت نیست. به گفته ابوالفضل واحدی، معاون آموزشی وزارت علوم، درحالیکه بیش از سهمیلیون و۱۱۸هزاردانشجو و بیش از۶۰هزار عضو هیاتعلمی در این نظام فعالیت دارند، روند کاهش داوطلبان، تمرکز آنها بر رشتههای خاص مانند هوشمصنوعی و فناوری اطلاعات، و ورود بیوقفه فناوریهای نو، ساختار سنتی آموزش را با چالشهای جدی مواجه کرده است. او هشدار میدهد که بسیاری از صندلیهای دانشگاهی یا خالی مانده یا با داوطلبانی باسطح علمی پایین پر میشود. ازسوی دیگر، استفاده روزافزون دانشجویان از پلتفرمهای هوشمصنوعی که اکنون به بیش از ۸۵درصد رسیده، اگرچه امکان شخصیسازی یادگیری را فراهم کرده اما خطر کاهش تفکر انتقادی و تبدیل دانشجو به مصرفکننده صرف را نیز بهدنبال داشته است. این تحولات در حالی است که تحلیل سرفصلهای آموزشی نیز نشان میدهد شکافی عمیق میان محتوای تدریسشده در دانشگاهها و نیازهای بازار کار وجود دارد؛ بهگونهای که در رشتههایی مانند علم اطلاعات، فناوری اطلاعات و حتی مهندسی هوشمصنوعی که دانشگاه صنعتی شریف از پیشگامان آن است بخش قابلتوجهی از دانش، مهارت و نگرشهای مورد نیاز مشاغل نوظهور، هنوز در برنامههای درسی گنجانده نشدهاست.
معطل دستورالعملهای اداری نباشید
براساس ضوابط مصوب، دانشگاهها موظفاند هر پنج سال یکبار سرفصلهای درسی رشتههای تحصیلی را بازنگری و بهروزرسانی کنند؛ اما در عمل این اتفاق بهندرت رخ میدهد. در مواردی، حتی رشتههایی با عمر ۲۰ تا ۳۰ سال هنوز با همان محتوای اولیه در دانشگاهها تدریس میشود؛ محتوایی که دیگر پاسخگوی نیازهای روز نیست. قسمت جالب و البته تلخ ماجرا بررسی ریشههای این رکود و عقبماندگی است. حسین نصیری، مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس در گفتوگو با جامجم، ریشه این وضعیت را نه ناشی از محدودیتهای قانونی یا ساختاری بلکه بیشتر حاصل بیعلاقگی و بیانگیزگی برخی اساتید و گروههای آموزشی میداند. به گفته او، هیچ مانع جدی برای بهروزرسانی سرفصلها وجود ندارد اما بسیاری از دانشگاهها به دلایل مختلف، ازجمله محافظهکاری یا نداشتن انگیزه کافی، این مسئولیت را جدی نمیگیرند. نصیری تأکید میکند که فرآیند اصلاح و تحول باید از درون دانشگاهها و گروههای آموزشی آغاز شود، نه صرفا از بالا و با دستورالعملهای اداری! درحالی که جهان دانشگاهی امروز، نیازمند برنامههای درسی پویا، منعطف و همگام با تحولات جهانی است؛ مسألهای که در نظام آموزش عالی کشور ما هنوز به یک ضرورت عملی تبدیل نشده است.
بازار کار جلوتر از دانشگاه
مدتی است که شکاف میان محتوای دانشگاهی و نیازهای واقعی بازار کار و صنعت، به یکی ازمهمترین چالشهای آموزش عالی در ایران بدل شده. براساس گزارش سازمان امور اداری و استخدامی،۷۱.۴درصد رشتههای وزارت علوم و ۵۹.۴درصد رشتههای وزارت بهداشت فاقد تقاضای شغل دولتی است. نصیری هم معتقد است که بازار کار همیشه جلوتر از دانشگاه است و اگر دانشگاه نتواند متناسب با تغییرات بازار حرکت کند، خروجی آن دانشآموختگانی خواهند بود که مهارتهای لازم برای اشتغال را ندارند. او ادامه میدهد: این فرآیند در کشور ما بسیار کند اتفاق میافتد. بخشی از این مشکل به سستی و بیانگیزگی دانشگاهها برمیگردد. اساتیدی که سالها یک کتاب را تدریس کردهاند، ترجیح میدهند همان مسیر تکراری را ادامه دهند تا اینکه خود را با محتوای جدید سازگار کنند. بهروزرسانی سرفصلها، نیازمند انرژی و پژوهش است و البته که کار آسانی نیست. مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس درباره پیوند بین تغییر واحدهای درسی و ایجاد رشتههای جدید نیز توضیح میدهد:برای تغییررشتهها،باید ازتغییرواحدهای درسی شروعکرد.حتی اگررشته جدیدی شکل نگیرد،بازهم بهروزرسانی محتوای دروس ضروری است. بهویژه در حوزههایی مانند فناوری اطلاعات، حقوق و رشتههای بینرشتهای، نیاز به ایجاد گرایشها یا رشتههای جدید احساس میشود. او بر این نکته تأکید میکند که محتوا، مسألهای بنیادیتر از ایجاد رشتههای جدید است: ممکن است در یک گروه علمی موضوعات جدیدی مطرح شود اما اگر محتوای درسی همان مطالب قدیمی باشد، عملا تغییری اتفاق نیفتاده است.
چابکسازی آموزش؛ ضرورتی برای بقا
وقتی بازار کار با شتاب پیش میرود بدیهی است که آموزش سنتی نمیتواند با گامهای آهستهاش از پس نیازهای نوظهور برآید. بسیاری از مهارتهایی که امروز در فضای واقعی کار به آنها نیاز است، در قالب دورههای سه تا ششماهه خارج از دانشگاه آموزش داده میشود؛ درحالیکه دانشگاه، همان مهارتها را در فرآیند چهارسالهای تدریس میکنند که اغلب با تأخیر، ناقص یا از ریشه نامرتبط با نیاز بازار است. در همین راستا مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس، با تأکید بر ضرورت چابکسازی آموزش عالی میگوید: زمان آن رسیده که دانشگاهها از ساختارهای کند و ترمی ــ واحدی فاصله بگیرند و بهسوی مدلهای پودمانی، مهارتمحور و متناسب با شتاب تغییرات فناورانه حرکت کنند. به باور او، وقتی سرعت تحولات آنقدر بالاست که حتی برنامهریزی سالانه هم ازآن عقب میماند،دیگر نمیتوان بانسخههای قدیمی برای آینده نسخهپیچی کرد. چابکسازی،دیگریک انتخاب نیست؛ضرورتی است که باید درتاروپود نظام آموزشی ما تنیده شود.به اعتقاد نصیری، دانشگاهها باید در ساختار آموزشی خود تجدیدنظر کنند. او میگوید: مهارتهایی که بازار امروز نیاز دارد، گاهی در دورههای کوتاهمدت خارج از دانشگاه آموزش داده میشود، اما در دانشگاه، همان مهارت طی چهارسال آموزش داده میشود، آنهم نه بهصورت کامل؛ این یعنی دانشگاه باید ساختار آموزشی خود را چابکتر کند. مدیر گروه آموزش عالی مرکز پژوهشهای مجلس همچنین به ناکارآمدی سیستم ترمی ــ واحدی در برخی رشتهها اشاره میکند و پیشنهاد میدهد: شاید در برخی حوزهها، ساختار پودمانی یا مهارتمحور بهتر از سیستم ترمی ــ واحدی پاسخگو باشد، بهویژه وقتی سرعت تحولات فناوری آنقدر زیاد است که برنامهریزی سالانه هم عقب میماند. البته نصیری از تدوین طرحی با عنوان اصلاحات ساختاری و کارکردی دانشگاهها برای مواجهه فعالانه با دنیای هوشمصنوعی خبر میدهد که به موضوع اصلاح ساختارهای دانشگاهی در این حوزه اختصاص دارد و قرار است تا ۵ــ۴ ماه آینده به وزارت علوم تحویل داده شود.
جهان علم و فناوری منتظر نمیماند
در شرایطی که بازار کار هر روز به مهارتهای جدیدتری نیاز دارد و ابزارهای هوشمند در حال بازتعریف مفاهیم آموزش هستند، نظام آموزش عالی کشور نمیتواند با ساختاری کند، محتوایی ایستا و رویکردی محافظهکارانه، آینده را تصاحب کند. هشدارهای پیاپی مسئولان آموزش عالی از یکسو و واقعیتهای بازار کار از سوی دیگر نشان میدهد زمان بازنگری عمیق، چابکسازی ساختارها و بهروزرسانی مداوم سرفصلها فرارسیدهاست؛ تغییری که نه با دستورالعمل، بلکه با خواست و اراده جمعی دانشگاهیان ممکن میشود. اگر دانشگاهها نتوانند خود را با سرعت تغییرات وفق دهند، دیر یا زود جایگاهشان در مسیر توسعه علمی کشور، به حاشیه خواهد رفت.