این درحالیاست که نقش کریدورها در دنیای امروز بهدلیل اهمیت راههای ترانزیتی، مسیرهای تجاری و استراتژیک بیش از هر زمان دیگری به هم گره خوردهاند. این موضوع بهویژه در زمینههایی مانند مسیر جادهابریشم، حملونقل دریایی و جغرافیای قدرت بینالمللی قابل مشاهده است. در چنین منظری، ایران بهعنوان کشوری واقع در قلب اوراسیا، بیش از همیشه مورد توجه قدرتهای منطقهای و جهانی قرار گرفته و بهعنوان شاهراه ترانزیتی جهان شناخته میشود. قرار گرفتن در چهارراه ارتباطی میان چین، هند، روسیه، آسیای مرکزی، قفقاز، خلیجفارس و دریای عمان، ایران را در کانون جنگ کریدورها قرار داده است؛ جنگی که بازیگران آن نهتنها کشورهای منطقه بلکه ابرقدرتها هستند که با دور زدن مسیرهای سنتی ترانزیتی یا تسلط بر آنها قصد دارند با قدرت ایران مقابله و رقابت کنند. تحریمهای غرب علیه روسیه،جنگ در اوکراین، اختلال در کانال سوئز و ناامنی در دریای سرخ، کشورها را به سمت مسیرهای جایگزین تجاری و ترانزیتی سوق داده است. نمونه بارز این رقابت را میتوان در پروژههایی همچون«کمربند و جاده»چین،کریدور شمال ــ جنوب، کریدور میانی وابتکاراتی نظیر کریدور اقتصادی چین ــ پاکستان، کریدور زنگزور یا کریدور هند ــ اروپا (آیمک) از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس و رژیم اسرائیل مشاهده کرد. در میانه این نبرد، ایران هم تهدید میشود و هم فرصت دارد؛ تهدید از آن جهت که برخی کشورها در پی حذف یا دور زدن ایران هستندوفرصت از آن نظرکه ایران میتواند به شاهراه اصلی اتصال شرق به غرب وشمال به جنوب تبدیل شود.
موقعیت بیبدیل ایران در ژئوپلیتیک ترانزیتی
آنچه در سالهای اخیر بهعنوان مسیرهای ترانزیتی و کریدورهای حملونقل منطقهای و بینالمللی مطرح شده، یک جنگ پنهان اما تمامعیار از سوی رقبای ایران و با هدف حذف آن از مسیرهای تجارت جهانی و تبدیل به کشوری نامرئی در تجارت منطقهای و بینالمللی است. بااینحال ایران در چهارراه استراتژیک تجارت جهانی ایستاده و نقش کلیدی در ترانزیت جهانی دارد. ایران، با در اختیار داشتن مسیرهای دریایی، ریلی و جادهای متنوع همچون راهابریشم ۲۰۰۰ ساله،مسیری اقتصادی برای ترانزیت است و از نظر جغرافیایی در نقطهای قرار دارد که میتواند بهعنوان پیونددهنده طبیعی چهار ناحیه مهم عمل کند؛ آسیای شرقی و چین، شبهقاره هند، روسیه و آسیای مرکزی، و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس. این موقعیت باعث شده ایران بخش مهمی از مسیرهای بالقوه ترانزیتی نظیر کریدور شمال ــ جنوب یا شرق ــ غرب را در خود جای دهد. کریدور
شمال ــ جنوب پروژهای است که هدف آن اتصال بندر بمبئی هند به بنادر شمالی روسیه از طریق ایران، جمهوریآذربایجان و دریای خزر است. این مسیر نسبت به مسیر سنتی از طریق کانال سوئز ۳۰درصد کوتاهتر و ۴۰درصد ارزانتر است. ایران در این مسیر نقشی کلیدی دارد؛ بهویژه با اتصال بندر چابهار به راهآهن و خطوط حملونقل جادهای.
در همین حال، پروژه «کریدور زنگزور» که تحت حمایت ترکیه، جمهوریآذربایجان و گرجستان قرار دارد، سعی در دور زدن ایران و کاهش وابستگی به مسیرهای جنوبی دارد. مسیر پیشنهادی این کریدور از چین آغاز و از طریق قزاقستان و دریای خزر وارد جمهوریآذربایجان و سپس ترکیه و اروپا میشود. کریدور زنگزور (کریدور زنگهزور) به منطقهای در جنوب قفقاز اشاره دارد که نقش مهمی در ارتباطات جغرافیایی و حملونقل در این منطقه ایفا میکند هرچند در یکسال گذشته، روابط ایران وجمهوریآذربایجان دچار تنشهایی شده که ریشه آن صرفا سیاسی نیست. کریدور زنگزور که جمهوریآذربایجان در تلاش برای ایجاد آن از طریق خاک ارمنستان بوده و هدفش اتصال سرزمینی میان جمهوری آذربایجان و جمهوری نخجوان ونهایتا ترکیه است؛مسیری که میتواند جایگزین بخشی از ترانزیت ایران شود. الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوریآذربایجان، با تاکید بر قطعیت اجرای پروژه کریدور زنگزور گفته بود که این کریدور تا بهار سال آینده بهطور کامل آماده خواهد شد. آمریکا برای رقابت با ایران به این طرح ورود کرد و پیشنهاد اجاره ۱۰۰ساله کریدور زنگزور را طی چند روز اخیر مطرح و از آن با نام «چهارراه صلح» میان ارمنستان و جمهوریآذربایجان استفاده کرده است در شرایطی که اختلافات ایروان و باکو بر سر نحوه بازگشایی مسیرهای ارتباطی همچنان پابرجاست. از سوی دیگر، پروژه ترانزیتی اسرائیل ــ هند از طریق امارات و عربستان تا بندر حیفا و اتصال به اروپا نیز نمونهای از تلاش برای حذف ایران از معادلات ترانزیتی است. این کریدور که از حمایت آمریکا نیز برخوردار است، تلاشی برای محدود کردن نقش ایران در ترانزیت انرژی و کالا به اروپا و مقابله با احیای جاده ابریشم محسوب میشود.
چین و روسیه؛ دو بازیگر مؤثر
روسیه و چین، دو کشور عمده در شکلدهی نظم جدید ترانزیتیاند. روسیه با اتکا به مسیر شمال ــ جنوب، دنبال دسترسی ارزانتر به بازارهای جنوب آسیاست اما همزمان بهدلیل تحریمهای غرب، به مسیرهایی نیاز دارد که از مرزهای غربیاش عبور نکنند. ایران در این میان شریک مطمئنتری نسبت به برخی دیگر از همسایگان روسیه بهشمار میآید. چین نیز با تعریف پروژه کمربند و جاده، خواهان ایجاد شبکهای جهانی از مسیرهای زمینی و دریایی برای صادرات کالاست. یکی از شاخههای اصلی این پروژه، از خاک ایران عبور میکند اما فشارهای خارجی دنبال این است که پکن را مجبور به انتخاب مسیرهای جایگزینی از آسیای مرکزی و قفقاز کند.
چابهار؛ بندری که میتواند بازی را تغییر دهد
ایران قرنها شاهراه ارتباطی تمدنها بوده و با توجه به جاده ابریشم و مسیرهای دریایی خلیج فارس، کشورمان را همواره در کانون مبادلات جهانی قرار داده است. ایران امروز در عصر جنگ کریدورها، میتواند همان نقش تاریخی را با شکل و قالبی نوین ایفا کند که تحقق آن نیازمند برنامهریزی است. بندر چابهار در جنوبشرقی ایران، نقطه کلیدی در معادله ترانزیتی منطقه است. هند در سالهای اخیر با سرمایهگذاری در این بندر تلاش کرده از طریق ایران به افغانستان، آسیای مرکزی و روسیه دسترسی پیدا کند. در شرایطی که پاکستان حاضر به واگذاری امتیازات ترانزیتی به هند نیست، چابهار تنها گزینه باقیمانده برای دهلینوست. البته کندی در توسعه زیرساختها، مشکلات تحریمی و نبود انسجام در سیاستگذاریها، باعث شده چابهار هنوز به جایگاه واقعی خود نرسد. در صورت فعالسازی کامل این بندر، کشورمان میتواند به رقیب جدی مسیرهای پیشنهادی چین ــ پاکستان یا آذربایجان ــ ترکیه تبدیل شود.
رشد ترانزیت از مسیر ایران
رشد ترانزیت کالا از مسیر ایران در سالهای اخیر نشانهای از ظرفیت بالای کشور در این حوزه است. حجم ترانزیت از ۵/۵ میلیون تن در سال ۱۳۹۹ به حدود ۲۲ میلیون تن در سال ۱۴۰۳ رسیده و طبق هدفگذاری برنامه هفتم توسعه قرار است در سال پایانی اجرای این برنامه به ۴۰ میلیون تن برسد. توسعه ترانزیت میتواند درآمدی پایدار و غیرنفتی برای ایران فراهم کند و درآمدی حتی تا ۲۰ میلیارد دلار در سال قابل تحقق است. واقعیت این است که ایران بهرغم موقعیت منحصربهفردی که در استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی دارد و اقداماتی که تاکنون انجام شده اما هنوز از ظرفیتهای ترانزیتی بهصورت کامل استفاده نکرده است. هر چند کشورهای منطقه با ارائه مشوقهای اقتصادی و حمایتهای سیاسی، در حال تعریف مسیرهای تجاری جدید هستند اما نمیتوانند جایگزین مسیر ایران شوند. زیرا موقعیت ایران، کشورمان را بهعنوان گلوگاه حیاتی کریدور شمال ــ جنوب و شرق ــ غرب مطرح کرده است. برای اینکه کشورمان بتواند جایگاه خود را در معادله جهانی کریدورها تثبیت کند، نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاستهای کلان ترانزیتی است. البته در کنار آن باید برخی زیرساختهای مهم مانند خطآهن رشت ــ آستارا، توسعه بندر چابهار و اتصال آن به راهآهن سراسری تکمیل شود و دیپلماسی ترانزیتی مرتبط با حملونقل و تجارت را در دستور کار خود قرار دهد.