برخی از اهالی تئاتر، این مسأله را قابلتأمل عنوان کرده و براین باورند که غلبه موسیقی بر متن درمواقعی باعث شده تئاتر از ماهیت و اهداف اصلی خود دور شود. با برخی از اهالی تئاتر در اینباره گفتوگو کردهایم.
تئاتر باید تماشاگر داشته باشد نه مشتری
امیر دژاکام، از کارگردانان و نمایشنامهنویسان مطرح تئاتر با بیان اینکه کنسرتتئاترها بهخودی خود نه حسن هستند و نه عیب به شمار میروند بلکه یک نوع فعالیت نمایشی هستند، میگوید: آنچه اهمیت دارد این است که تئاتر راهی برای درآمدزایی صرف نشود، چراکه در غیر این صورت باید نگران لطمات جدی آن باشیم. بهخصوص این که همیشه معتقد بودهام، تئاتر باید تماشاگر داشته باشد نه مشتری. هرچند در شرایط فعلی که تورم به لایههای مختلف جامعه رسوخ کرده، هنرمند هم ناچار است برای گذران معاش، خواهناخواه بهسمت درآمدزایی و گیشه برود و ازاین رهگذر، دست به دامن روشهای مختلف شود. البته باز هم تاکید میکنم که استفاده از موسیقی به هیچوجه درتئاتر ناصواب نیست؛ اتفاقا تئاتر، از گذشته با موسیقی درتعامل بوده اما باید به این مسأله توجه داشته باشیم که چقدر از رهگذر اجراهایی ازاین دست، میتوانیم با تماشاگر تئاتر گفتوگو کنیم و او را بهمدد اثری که روی صحنه میبریم به تأمل واداریم. این همان اصلی است که خود من از لحظه ورود به این عرصه تاامروز به آن پایبند بوده و سعی کردهام نمایشهایی را روی صحنه بیاورم که زمینه را برای گفتوگو با مخاطب بهخصوص طبقه متوسط جامعه فراهم کنم.
ارتباط تئاتر با کاهش سطح ناهنجاری
این کارگردان باسابقه تئاتر اضافه میکند: اگر امروز با کارهایی مواجه میشویم که بیش ازآن که دارای بار محتوایی باشند از رنگولعابهای موجود برای جذب مخاطب بهره میگیرند به این خاطر است که دولت در سالهای اخیر، عملا یارانهای به این هنر اختصاص نداده است. هرچند، درشرایط کنونی که دولت از عهده تأمین آب و برق برنمیآید، صحبت از تخصیص بودجه و حمایت از تئاتر، محلی از اعراب ندارد. بااین اوصاف، تصورمیکنم شهرداریها میتوانند در حمایت از تئاتر نقش زیادی داشته باشند، کمااینکه در همهجای دنیا به این شکل است. جالب است که دیروز متوجه شدم اسپانسر سریال «خیام» که تولید آن به وسیله کشور روسیه انجام شده است(!)، شهرداری این کشور بوده است. این درحالی است که در کشور ما، ارتباط شهرداری با سالنهای تئاتر قطع است. سالهاست به این مسأله اشاره میکنیم که حمایت از تئاتر باعث میشود سطح ناهنجاری کاهش یابد و در ازای آن، جامعه رو به بالندگی و تفکر برود. جای افسوس است که امروز، تئاتر تاحدودی از حیز انتفاع ساقط شده و دیگر بهندرت شاهد حضور نمایشنامهنویسان و کارگردانان مطرح دراین عرصه هستیم. من طی ماههای گذشته نمایش «دایره گچی قفقازی» را به همراه ۹۰ نفر از دانشجویانم روی صحنه بردم و به اندازه روزهایی که اجرا کردم، فروختم اما اگر همین امروز تصمیم بگیرم کار تازهای روی صحنه ببرم با دشواریهای زیادی روبهرو هستم. چرا که تئاتر اندیشهورز هزینه زیادی را برای اجرا میطلبد. من هم براساس دانش و تجربه طولانی که دراین سالها آموختهام میتوانم به اجرای یک تئاتر اصطلاحا کمدی و بفروش، آن هم باوجود تنها دو بازیگر بپردازم اما بهشخصه تمایلی به انجام این کار ندارم، چون معتقدم رسالت تئاتر این است که مخاطب را به تأمل و تفکر وادارد و چیزی به او اضافه کند.
موسیقی با برخی اجراها سنخیتی ندارد
محمد دشتگلی، مدیر پیشین تماشاخانه «پردیس شهرزاد» در پاسخ به این سؤال که برخی از هنرمندان براین باورند درمواقعی، بهرهگیری غیراصولی از موسیقی در تئاتر باعث شده این هنر شکل و شمایل بازاری پیدا کرده و از اهداف و خط مشی اصلی خود دور شود، میگوید: من هم بااین مسأله موافقم، چرا که غالبشدن این شیوه، تئاتر امروز ما را به سمت تمرکز بر گیشه و خالیشدن از معنا برده است. درست است که موسیقی همواره یکی از عناصر جدانشدنی درتئاتر به شمارمیرود ولی امروز، گاه شاهد اجراهایی هستیم که موسیقی با این قبیل کارها سنخیتی ندارد. درصورتی که موسیقی به دلیل ویژگیهایش همواره میتواند بهمثابه یک کاراکتر مستقل عمل کند، ولی امروز، در برخی آثار، موسیقی بر نمایش غالب شده است.
تلاش برای درآمدزایی با موسیقی
دشت گلی اضافه میکند: شاید بتوان بهترین راهکار دراین زمینه را ارزشیابی تئاترهایی که روی صحنه میروند، دانست؛ و این که برای مشخصشدن عیار و ارزش هنری نمایشها، این آثار هم مانند فیلم مشمول درجهبندی الف، ب و جیم شوند. درسالهای اخیر، صرفنظر از نمایشهایی که بهدرستی از عناصر موسیقایی برخوردار شدهاند، با بعضی از کارهایی روبهرو هستیم که صرفا موسیقی را ابزاری برای جذب مخاطب و درآمدزایی قراردادهاند. موسیقی عنصری است که ضرورت دارد درمواجهه با سینما و تئاتر درخدمت متن قرار بگیرد تا به بالندگی اندیشه مخاطب کمک کند، درست مثل همان کاری که موسیقی فیلم در مواجهه با مخاطب انجام میدهد و در کنار قصه و سایر المانهای فیلم، نقش تأثیرگذاری ایفا میکند. فیلمهایی چون «محمد رسولالله»، «از کرخه تا راین» و بسیاری نمونههای دیگر ازاین جملهاند که موسیقیهایی تصویری دارند و آهنگساز به مدد مهارت و دانشی که دراین زمینه دارد، متناسب با مضمون فیلم به نگارش قطعه موسیقی پرداخته است.
محوریت تئاترهای خصوصی
دشتگلی درپاسخ به این سؤال که پدیده تئاترهای خصوصی را درسالهای اخیر چطور میبینید، اضافه میکند: درسالهای اخیر، کمبود زیرساختها، نبود سالنهای مناسب و از سویی دیگر، افزایش هنرمندان تئاتر باعث شده است تا تئاترخصوصی این خلأها را جبران کند. درواقع میتوان گفت، امروز تئاترهای خصوصی ۸۰درصد بار مرکز هنرهای نمایشی را به دوش میکشند. دلیلش هم این است که دولت به آن شکلی که باید به حمایت ازاین هنر نمیپردازد. خاطرم هست زمانی که در دوره کرونا، مدیریت سالن شهرزاد را بهعهده داشتم، دولت ۲۰میلیون تومان به این سالن کمک کرد و درباره برخی دیگر از سالنها، حتی رقم ازاین مبلغ هم پایینتر بود که طبعا جوابگو نبود. ازاین رو، به نظرم تئاترخصوصی و افزایش سالنهای مختلف تئاتر درسالهای اخیر، تاحدودی توانسته کمکدهنده به این جریان باشد.