فروش به هممحلیها
هنوز ساعت ۸ صبح نشده است، آفتاب اما گرم و سوزان، دست داغ خود را روی سر عابرین میکشد. صدای شمارش یکنواخت و گروهی از داخل بوستان بزرگ میآید؛ ورزشکاران مشغول ورزشند. کنار خیابان منتهی به بوستان، تانکری در سایه، درست زیر لوله آب بزرگ چاه توقف کرده است. مردی میانسال، با بلوز و شلوار سبز درون خودرو نشسته است. به بهانه پر کردن استخر خانهمان، قیمت آب را میپرسیم. برای مرد مهم نیست آب را برای چه میخواهیم. او فروشنده آب است و یک مخزن ۶۰۰۰ لیتری را یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان به مشتری میدهد؛ آب چاهی که باید برای مصارف شهری و آبیاری درختان بوستانهای یکی از محلات منطقه ۲۱، محله تهرانسر استفاده شود. قیمت مخزن ۱۲هزار لیتری کمی بیشتر است؛ دومیلیون و ۵۰۰هزار تومان باید پرداخت تا تانکر با مخزن ۱۲هزار لیتری، آب چاه را به استخر خانهمان برساند. خریدوفروش آب در این محله ساده است، اما مرد برای خودش قواعدی هم دارد؛ آب تنها به اهالی محل داده میشود؛ آب چاه محله برای خود محله. خرید آب برای محلهای دیگری، حداقل در این محل، امکانپذیر نیست.
این قاعده برای محلهای که در منطقه ۵ شهرداری تهران، کوهسار، قرار دارد هم حاکم است. آب چاه در این محله، کمی گرانتر و یکمیلیون و ۷۰۰هزار تومان به فروش میرسد. آب چاه اما تنها برای استخرهای اهالی محل است و مرد جوان صاحب تانکر ۶۰۰۰لیتری و دوستش، حتی حاضر نیستند آن را به روستای پشت کوه نزدیک کوهسار برسانند. اصرارها که زیاد میشود، اما کوتاه میآیند و شخص دیگری را معرفی میکنند که حاضر است با کمی پول بیشتر، آب را به روستای پشت کوه برساند. سفر تانکر ۶۰۰۰ لیتری به مقصد روستای پشت کوه با دومیلیون تومان استارت میخورد. قواعد رانندههای تانکر زیاد است؛ آنها تا ساعت یک بعدازظهر کار میکنند، درست در شیفت کاری ادارات و بعد از این ساعت هم دیگر نمیشود در نزدیک علمک شیر چاهها پیدایشان کرد. در مدتزمان شیفت کاری هم، برای فروش آب بوستانها و پارکهای عمومی مشتری دارند. مردی که برای خرید آب مراجعه کرده، میگوید مشتری همیشگی است و هر ششماه یکبار، آب چاه بوستانها و پارکها را برای پرکردن استخر خانهاش میخرد.
آب چاه یا آب شرب؟
در محلات شمالی و شمالشرقی، قواعد فروش آب کمی متفاوت است. تانکرهایی که در محدوده محله میرداماد فعالیت میکنند حاضرند آب را به محلههای همسایه برسانند؛ پس فروش آب به محلات دهونک، سیدخندان و قلهک و حتی خیابان ولیعصر هم بهراحتی انجام میشود. ساکنین این مناطق فقط باید دست به جیب شوند و برای مخزن ۶۰۰۰ لیتری، دومیلیون تومان پرداخت کنند. راننده بازارگرمی خوبی هم میکند و میگوید آب چاهی که به فروش میرساند، مانند آب شرب پاک و پاکیزه است. او حرف را به آزمایش آب میکشد و میگوید: «آب چاهی که من برای استخرتان میآورم مانند آب شرب تمیز است؛ میتوانید آن را هم آزمایش کنید و ببینید که درصد خلوص آب چاه من تقریبا با آب شرب یکی است.» او میگوید تا همین سال گذشته، آب شرب هم برای پر کردن استخرها میفروخت، اما امسال بعد از بحران کمبود آب، قید فروش آن را زده است.درست است که برخی رانندهها تنها آب چاه میفروشند، اما میشود با کمی جستوجو، افرادی را که آب شرب هم میفروشند پیدا کرد.
مرد جوان خیلی حوصله توضیحدادن ندارد. او مخزن ۶۰۰۰ لیتری آب چاه را چهارمیلیون تومان میفروشد، برای آب شرب اما هزینه بیشتر باید پرداخت. برای بهدستآوردن، مخزن ۷۰۰۰ لیتری آب شرب، هفتمیلیون تومان باید دستبهجیب شد؛ یعنی لیتری هزار تومان؛ ۶۰۰ تومان بالاتر از قیمت آب خانگی شرکت آبفای شهر تهران. هر لیتر آبخانگی در شرکت آب و فاضلاب پایتخت، حدود ۴۰۰ تومان است.