با توجه به تنوع اقلیمها، اقوام و فرهنگهای مختلف سراسر ایران، «شادآباد» این ظرفیت را دارد که به برند ماندگاری برای ترویج زندگی روستایی در تلویزیون تبدیل شود؛ بهخصوص وقتی میدانیم ساخت چنین برنامههایی نتیجه تلاش عاشقانه گروهی است که درسرماوگرما وزیر آفتاب، طبیعت بکرروستاهای ایران رابه تصویر میکشند.درادامه، غلامرضا بختیاری و میرطاهر مظلومی در گفتوگو با جامجم ازدغدغهها وتجربههای خود درمسیر تولید این برنامه گفتهاندکه شرح آن را میخوانید.
غلامرضا بختیاری، تهیهکننده شادآباد، با اشاره به ضرورت آشنایی دوباره خانوادههای شهری با زندگی روستایی، گفت: تیم تولیدی شادآباد بر این باور بود که خانوادههای شهری به مرور از زندگی روستایی فاصله گرفتهاند و بسیاری از ارزشها و مهارتهای این سبک زندگی را کمتر لمس میکنند. به همین خاطر تصمیم گرفتیم فضایی فراهم کنیم تا مهمانان برنامه بتوانند زندگی روستایی را از نزدیک تجربه کنند و در کنار هم، در قالب مسابقه «شادآباد» روبهروی دوربین قرار بگیرند. مسلم است که زندگی روستا سختیها و چالشهایی دارد که برای خانوادههای شهری کاملا ناآشناست، اما باور داریم تجربه این موقعیتها به صورت جمعی، میتواند برایشان خاطرات بهیادماندنی و لحظاتی دلپذیر بیافریند. بختیاری، در خصوص تنوع چالشهای برنامه متناسب با اقلیم هر روستا، ادامه داد: چالشهای برنامه شادآباد بسته به ویژگیهای هر روستا متفاوت و خاص طراحی شده است؛ چراکه شرایط اقلیمی و جغرافیایی هر منطقه، تأثیر مستقیمی بر سبک زندگی و اقتصاد مردمانش دارد. برای مثال، روستاهای نزدیک دریا بیشتر حول محور ماهیگیری و زندگی دریایی شکل میگیرند، درحالی که روستاهای بیابانی با شرایط کاملا متفاوت و دغدغههای دیگری روبهرو هستند. این تفاوتها به طور محسوس در ساختار چالشهای مسابقه لحاظ شده و به برنامه تنوع و جذابیت ویژهای بخشیده است. حدود هشت ماه است که مشغول ضبط این پروژه هستیم و در این مدت، تغییرات فصلی و آب و هوایی اقلیمهای مختلف کشور را از نزدیک لمس کردهایم؛ تجربهای که یکی از جاذبههای منحصربهفرد شادآباد به شمار میآید. ترکیب این تنوع اقلیمی و تغییر فصلها با فضای رقابتی برنامه، تجربهای تازه و رنگارنگ ایجاد کرده که به جذابیت آن افزوده است.
ترکیب اجرا و روایتهای خلاقانه
تهیهکننده شادآباد درباره اهمیت انتخاب مجریان در القای حس روستایی و نشاط به برنامه تأکید کرد: در انتخاب مجریها، معتقدم هیچ انتخابی مناسبتر از خانم گیتی قاسمی و آقای میرطاهر مظلومی نبود. خانم قاسمی که خودش در روستا بزرگ شده و با جزئیات زندگی روستایی بهخوبی آشناست، به خاطر تسلط فوقالعادهای که بر طنز دارد توانسته فضای برنامه را پرنشاط و پرانرژی کند. کنار اجرای زنده و شیرین خانم قاسمی، حضور آقای حمید پارسایی هم به عنوان راوی و نریشنخوان بسیار مؤثر بوده است. در جاهایی از برنامه که امکان ایجاد لحظههای طنز یا شوخی به صورت حضوری کمتر بود، تلاش کردیم با استفاده از نریشنهای طنز و روایتهای بامزه او این کمبود را جبران کنیم، تا فضای برنامه همیشه گرم و صمیمی باقی بماند. وی معیار اصلی تیم برای انتخاب مهمانان را چنین عنوان کرد: برای تیم شادآباد، اولویت اصلی در انتخاب مهمانها این بود که حتما خانواده باشند و فرزند داشته باشند تا بتوانند به شکل خانوادگی در فعالیتهای تعاون روستایی شرکت کنند. هدف از این انتخاب آن بود که اهمیت همدلی و همکاری اعضای خانواده در مدیریت امور روستا بهخوبی در قاب برنامه نشان داده شود. چنانکه در بسیاری از کارهای روستایی، همه افراد خانواده در کنار هم مشغول هستند؛ از شالیکاری و پخت غذا که دخترها دستبهدست مادرشان میدهند، تا تأمین مواد اولیه که معمولا بر عهده پدر خانواده است یا کارهایی مثل ماهیگیری و پاک کردن ماهی که جمعی انجام میشود. این همکاری خانوادگی نه فقط بخش مهمی از فرهنگ روستا، بلکه یکی از درسها و ارزشهایی است که شادآباد سعی میکند به مخاطبان یادآوری کند و نشان دهد زندگی موفق در روستا وابسته به مشارکت و همیاری همه اعضای خانواده است.
واقعیت زندگی روستایی
بختیاری، رویکرد متفاوت تیم شادآباد در انتخاب روستاها را اینطور بیان کرد: در خصوص انتخاب روستاها باید بگویم برای ما صرفا معروف یا شاخص بودن روستاها اهمیت نداشت، بلکه اصل ماجرا زندگی روستایی و ویژگیهای اقلیمی آن بود که اهمیت ویژهای داشت. معیار اصلی ما این بود که هر روستا بر اساس شرایط آبوهوایی، جغرافیا و سهولت دسترسی انتخاب شود، تا بتوانیم واقعیت زندگی در اقلیمهای مختلف ایران را نمایش دهیم. نزدیکی لوکیشنها و امکانات مورد نیاز برای فیلمبرداری هم از عوامل مؤثر بود، اما هدفمان این نبود که فقط سراغ شناختهشدهترین روستاها برویم بلکه میخواستیم روستایی را انتخاب کنیم که تمام ویژگیها و شرایط لازم برای اجرای چالشهای برنامه و روایت واقعیت زندگی مردمش را داشته باشد. به عبارت دیگر، این سبک زندگی و تنوع اقلیمها بود که اولویت اصلی ما را تعیین میکرد.
روبهرو شدن با سختیهای روستا
تهیهکننده شادآباد با اشاره به تجربه متفاوت خانوادههای شهری در فضای روستا گفت: یکی از چالشهای اساسی در تولید شادآباد، تطبیق خانوادههای شهری با سبک زندگی و دشواریهای واقعی روستا بود. این خانوادهها به زندگی مدرن، امکانات شهری و وسایل مکانیزه عادت داشتند. برای مثال، فرزند خانواده هر وقت گرسنه میشد عادت داشت با چند دکمه، غذا را در مایکروفر گرم کند و به سادهترین شکل ممکن به خواستهاش برسد. اما در محیط روستا با شرایطی کاملا متفاوت و چالشی روبهرو شد؛ جایی که حتی روشن کردن آتش و تهیه هیزم برای پختوپز نیازمند تجربه و مهارت است. مهارتهایی که برای خیلی از مهمانان برنامه تازه و ناآشنا بود. این تفاوت و تضاد زندگی شهری و روستایی باعث شد خانوادهها از نزدیک با چالشها و دشواریهایی مواجه شوند که تا قبل از حضور در روستا، شاید حتی تصورش را هم نمیکردند. همین اوج تفاوت، زمینهساز تجربههای جالب و حتی گاهی طنز در طول ضبط بود. وی اشتیاق روستاییان برای مشارکت در برنامه را یکی از خاطرهانگیزترین بخشها دانست و توضیح داد: در بیشتر روستاهایی که حضور داشتیم، مردم با شوق و علاقهای کمنظیر به معرفی روستای خود، لباسهای محلی، غذاهای سنتی و فرهنگ بومیشان میپرداختند و از حضور تیم شادآباد حسابی خوشحال بودند. این استقبال گرم و صمیمانه، بخش لذتبخشی از تجربه ما شد و امیدواریم بتوانیم با این برنامه لحظاتی شاد و خاطرهانگیز، بهویژه در این روزها، برای مردم سراسر کشور بسازیم. در قسمتهای آینده، قرار است سراغ روستاها و اقلیمهای ویژه و دیدنی دیگری هم برویم؛ مثل روستای مخمل در استان لرستان، بندر ترکمن و روستاهای اطراف خوانسار. هنوز خیلی از این بخشها به پخش نرسیده و فعلا فقط قسمتهایی از گیلان را دیدهاید. پس منتظر باشید تصاویر و روایتهای تازهای از گوشهوکنار ایران ببینید.
دریچهای به آرامش و زیبایی
میرطاهر مظلومی، مجری شادآباد در بیان هدف و فلسفه این برنامه گفت: شادآباد دریچهای تازه به دنیای زندگی روستایی باز میکند؛ جایی که با همه تفاوتهایش نسبت به شهر، رنگ وفاداری، صمیمیت و هوای پاک در زندگی جاری است. در هر روستا، آنقدر زیبایی و آرامش هست که گاهی حضور در دل روستا شبیه قدم زدن در یک تابلوی نقاشی میشود؛ تابلویی که آدم دوست دارد ساعتها به آن خیره بماند. این روزها که زندگی ماشینی، آدمها را از خود واقعیشان دور کرده، اهمیت شادآباد در یادآوری آرامش و رهایی روستاست. حضور در این محیط فرصتی ویژه است برای تجربه سلامتی، آرامش و فاصله گرفتن از دغدغههایی که مدام میآیند و میروند. روستا، برای من، نماد نفس راحت و زندگی عمیق است؛ جایی که آدم میتواند دوباره خودش را پیدا کند. مظلومی با اشاره به ساختار و اهداف شادآباد، ادامه داد: برنامه شادآباد فرصتی فراهم میکند تا خانوادهها از دل زندگی شهری بیرون بیایند و سبک زندگی روستایی را از نزدیک تجربه کنند. در این مسیر، شرکتکنندگان با چالشهایی روبهرو میشوند که بر پایه ویژگیهای هر روستا، اقلیم و محصول بومی طراحی شده. هدف این است که هم فرهنگ و هم ظرفیتهای هر منطقه بهتر به مخاطب معرفی شود. برای مثال، در بندر ترکمن اسب نقش پررنگی در زندگی مردم دارد و همین موضوع به چالشی جذاب برای مهمانان برنامه تبدیل میشود؛ چالشی که نه تنها به شناخت سنتها کمک میکند، بلکه ارتباط با حیوانات و طبیعت را هم به تصویر میکشد.
دغدغه و انرژی تیم تولید
مجری برنامه شادآباد در پاسخ به دلایل تمایز این برنامه، عنوان کرد: بیتردید یکی از مهمترین عوامل موفقیت هر برنامهای، حضور تهیهکنندهای است که با جدیت در کنار تیم تولید میماند. در شادآباد، رضا بختیاری با علاقه و انرژی مثالزدنی همراه پروژه است و تلاش میکند برنامهای بینقص ساخته شود. شادآباد فقط امکانات روستاها را معرفی نمیکند، بلکه زندگی واقعی مردم روستا را با تمام پیچیدگیها و زیباییهایش به تصویر میکشد. همین باعث شده مخاطبان احساس کنند خودشان در آن فضا حضور دارند. این برنامه ظرفیت گسترش به تمام استانها و حتی خارج از مرزها را دارد و میتواند مانند سریالهای ماندگار، سالها ادامه پیدا کند. البته همانطور که گفته شد تولید چنین برنامههایی دشوار است و بخش زیادی از بار آن بر دوش تهیهکننده است. نمیشود کتمان کرد که هرچه حمایت مالی بیشتر شود، گستره و کیفیت برنامه هم افزایش خواهد یافت. در حال حاضر بخشهایی از شادآباد در استان گیلان روی آنتن رفته و قرار است بهزودی مناطق دیگری مثل خرمآباد هم به آن اضافه شود تا تنوع و جذابیت برنامه بیشتر شود.
دنیایی از روایتها و سنتهای زنده
وی با اشاره به اینکه تجربه سفر به روستاهای زیادی را دارد، اضافه کرد: در سفرهایم به روستاهای مختلف، بهویژه مناطق خاص آذربایجان و یزد، با تنوع شگفتانگیز فرهنگها و آیینها در ایران روبهرو شدم. این سرزمین پهناور، قومیتها و سنتهای گوناگونی دارد که هرکدام روایتها و مراسم خودشان را حفظ کردهاند. در مسیر تولید برنامه شادآباد، فرصت پیدا کردم پژوهش میدانی درباره قصهها و آیینهای محلی مناطق مختلف انجام دهم. هر بار که وارد روستایی میشوم، مردم را دور هم جمع میکنم تا از خاطرات و روایتهایشان بگویند. این قصههای فولکلور که نسل به نسل منتقل شدهاند، ارزش و جذابیت زیادی دارند و هر روستا قصهای متفاوت دارد. آنچه بیش از همه اثرگذار است، حسی است که هنگام شنیدن این روایتها و حضور در دل طبیعت روستا به آدم دست میدهد؛ انگار عظمت و خلاقیت خداوند را از نزدیک لمس میکنی. مظلومی با اشاره به واقعی بودن روند اجرای برنامه توضیح داد: باید توجه داشت شادآباد برنامهای است که به تدریج و در دل چالشها شکل میگیرد. تیم تولید فقط زیباییهای روستا را به تصویر نمیکشد بلکه دشواریهای زندگی روستایی را هم واقعی و ملموس نشان میدهد. مخاطبان میبینند که حتی خانوادهها گاهی هنگام انجام کارهایی ساده مانند برپا کردن چادر با مشکلات روبهرو میشوند و همه اعضای خانواده، از کوچک تا بزرگ، برای حل آن تلاش میکنند. درست است که این بخشها به صورت چالش تلویزیونی ثبت میشود، اما در واقع حقیقت سختیهای روزمره روستا را به تصویر میکشد. با وجود همه این دشواریها، باور دارم که زندگی در روستا به مراتب ارزشمندتر و سالمتر از زیستن در فضای آلوده و ماشینی شهرهاست.
لحظات انسانی و ترانههای روستایی
مجری شادآباد در خصوص لحظات خاطرهساز و انسانی در جریان ضبط برنامه خاطر نشان کرد: در جریان تولید و ضبط شادآباد، لحظات جذاب و تأثیرگذاری رقم خورد. مثلا در یکی از قسمتها که یکی از شرکتکنندگان دچار وضعیت اضطراری شد، پرستاری از گروه رقیب بیدرنگ به کمکش رفت و جان او را نجات داد. جالب اینجاست که در چنین موقعیتهایی، رقابت جایش را به همدلی و همراهی میدهد و همه اعضا، فارغ از تیمشان، برای یکدیگر دلسوزی و همکاری میکنند. این روحیه صمیمیت و کمکرسانی، بخشی جداییناپذیر از زندگی روستایی است؛ چیزی که در زندگی ماشینی و شتابزده شهرها کمتر دیده میشود. چون سبک شهرنشینی آدمها را از هم دور کرده است.
تجربه تازه مجری شادآباد
مظلومی با اشاره به تجربهای که در شادآباد برایش رقم خورد و دلبستگی خود به زندگی روستایی گفت: با وجود سختیهای زندگی روستایی، کمکم احساس میکنم به این سبک زندگی وابسته شدهام؛ طوری که آرامش و خواب عمیقی که در این مدت تجربه کردهام، سالها از من دور بوده. سادگی روستا باعث شده مردم شبها زود بخوابند و صبحها با صدای خروس بیدار شوند تا کار و زندگی در طبیعت را با انرژی شروع کنند. گرچه عادتهای شهری و ماشینی در وجودمان ریشه دوانده، اما ویژگیهای جذاب زندگی روستایی باعث شده خواهان تکرار این تجربه باشم. هر چند که رهایی از زندگی ماشینی نیاز به زمان دارد اما حضور در روستا این فرصت را میدهد. اهالی روستا با تلاش، صمیمیت و سادهدلی، روز را سر میکنند و شب با خیالی آسوده به خواب میروند؛ همانجایی که واقعا آرامش را میتوان پیدا کرد. در بیان آن زیبایی و سادهزیستی خواستنی همیشه با خودم این شعر را زمزمه میکنم: گوشه دنج جهان است روستا/ خلوت باغ جنان است روستا/ دشت و صحرایش همیشه نوبهار/ جلوه رنگین کمان است روستا/ مردمش آرام فضایش بیصدا/ چون کلاس امتحان است روستا/ کوچه باغها مرکز آرامش است/ داروی روح و روان است روستا/ در وجود جمله مهر و عاطفه/ مردمانش مهربان است روستا.