یکی ازعوامل«قدرت ماندگاری زبان فارسی»توجه هوشمندانه به این ظرفیتعظیم است که میتوانددربخشهای مختلفی تعریفپذیر باشد، یکی از این بخشها، کتاب و ادبیات است. ادبیات فارسی در طول قرنهای متمادی با عبور از دورانهای پرفراز و نشیب تاریخی، توانسته همچنان تأثیرگذار و پویا به حرکت خود ادامه دهد، هر کتابی که به زبان شیرین فارسی انتشار پیدا کرده، به موازات همه ارزشمندیها و قابلیتهایی که داشته، فرصتی را نیز برای زبان فارسی و درخشش آن ایجاد کرده است.زبان و ادبیات فارسی ذاتا مفهومساز و برانگیزاننده احساسات و عواطف انسانهاست، پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که زبان و ادبیات فارسی به حفظ و تقویت تمامیت ارضی نیز میانجامد و سهمی نیز در انسجام و وحدت اقوام ریشهدار ایرانی داشته و دارد. ژانر داستان و رمان و در این سالها طنز، توانسته ظرفیتهای بالای این زبان مؤثر و یادگار نیاکانمان را بروز دهد و کارکردی زنده و اساسی در زندگی روزمره شهروندان و جهانوندانی باشد که دل در گرو زبان و ادبیات فارسی دارند.
و اما حوزه پر دامنه طنز، اگر چه بعضا گوینده، نویسنده وسراینده رابه«راه رفتن بر لبه تیغ»نزدیک میکندومراعات حریم و مرز اخلاق و انصاف، درآن خیلی بااهمیت و همراه با حساسیتهای فردی و اجتماعی است اما درکل،میتواند جلوههای جذابتری از تأثیرگذاری زبان فارسی رابرای شنونده کلام یاخواننده کتاب به نمایش بگذارد،توجه هوشمندانه به زبان وظرفیتهای آن، به گشایش افقهای روشنتر و راههای جدیدتری منجر ومنتج میشود تاحدی که قادر خواهد بود خلاقیتهای فرهنگی و ادبی رابه اوج برساند و بیشک، یکی از این افقها طنز-نظم و نثر-است.اگر به تاریخ ادبیات ایران نگاه کنیم، زیباترین طنزها وآموزهبخشترین فکاهیات را میتوانیم ببینیم که بهرغم بهکارگیری لحنی شادوتوأم با شوخطبعی،جدیترین و کاربردیترین پیامهای زندگی رابه مخاطبان خودمنتقل کرده وآموزههایی اساسی داشته است...البته فارغ از پارهای آثار که نسبت به مرزهای اخلاقی آن کمتوجهی شده است.