اکنون این بحث مطرح است که آیا اروپا حق قانونی و مشروعیت فعالسازی این مکانیسم را دارد.؟ این موضوع مورد نزاع است زیرا آمریکا از برجام خارج شده و اروپاییها هم به تعهدات خود در چارچوب برجام عمل نکردهاند. موضوع این است که بر اساس توافقی که خود آنان به آن پایبند نبودند، اکنون میخواهند مکانیسم را فعال کنند. به نظر من، این امر از نظر حقوقی وجاهت قانونی ندارد. اما صرفنظر از این موارد و با توجه به اینکه قدرتهای بزرگ هیچگاه به تعهدات حقوقی که خود تنظیم کردهاند ملتزم نبودهاند، احتمال فعال کردن این مکانیسم وجود دارد.اینکه این روزها بحث تمدید یا تعلیق مکانیسم ماشه مطرح میشود، به نظر من نوعی تقسیم کار است که اروپا، به نمایندگی از آمریکا، در پیش گرفته تا ایران را تحت فشار قرار دهند و امتیاز حداکثری بگیرند یا به تعبیر خودشان مذاکرات جدیدی فراتر از برجام را رقم بزنند. نکته اینجاست که چگونه میتوان بر اساس توافقی که تنها محدود به یک موضوع هستهای است مطالباتی فراتر از موضوع هستهای مطرح شود و از ابزار مکانیسم ماشه استفاده کرد؟ بنابراین، تمدید و تعلیق مکانیسم ماشه وقتکشی و تلاش برای اعمال فشار است و باید در فرصت باقیمانده حل و فصل شود. چرا که تعویق در حل مسأله، حل بحران نیست و پس از شش ماه، دوباره به همین نقطه بازخواهیم گشت.زیرا درخواستهای اروپا اغلب فراتر از خطوط قرمز ایران است وطبیعتا مسئولان مربوطه جمهوری اسلامی آن رانخواهند پذیرفت. زیرا هدف اروپا از این نوع اقدامات این است که خود را از حاشیه به متن بیاورند و مجددا امتیاز بگیرند و خود را به عنوان بازیگر تعیینکننده مطرح سازند. این اقدامات بیشتر با هدف کسب امتیاز در حوزه هستهای صورت میگیرد تا حل واقعی مسأله. اما اینکه ایران چه میتواند انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران میتواند در دو سطح، قبل و بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه اقدامات خود را پیگیری کند. قبل از فعال شدن مکانیسم ماشه اقدامات بازدارنده سیاسی است که به نظر من در شرایط کنونی بسیار ضرورت دارد. استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، با وجود ضعف در فرآیند مذاکره، باید ادامه پیدا کند.ازجمله رایزنی با اروپا، چرا که اروپا میخواهد با کمترین هزینه مکانیسم ماشه رافعال کند بنابراین باید گفتوگو با اروپا را ادامه داد و همینطور با چین و روسیه جهت ایفای نقش فعالتر آنان در حمایت از موضع قانونی ایران و ارائه ابتکارات دیپلماتیک مذاکره کرد.
دوم، بازدارندگی حقوقی است؛ ایران باید اقدامات حقوقی لازم مبنی بر عدم مشروعیت اقدام اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه را دنبال کند و حتی میتواند با ارسال نامه به شورای امنیت و سازمان ملل، مبنی بر عدم مشروعیت و عدم وجاهت قانونی این اقدام را اعلام کند. همچنین قبل از فعال شدن مکانیسم ماشه ضروری است برای اروپا تبیین شود که در صورت فعال شدن مکانیسم، ایران در سیاستهای هستهای خود تجدید نظر خواهد کرد.اما به فرض فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران احتمالا در سیاست هستهای بازنگری خواهد داشت. معتقدم ایران سیاست ابهام هستهای را در پیش خواهد گرفت،
باز تعریف همکاری با آژانس که ازالان نیز شروع شده یعنی اصل نظارت یامیزان نظارت آژانس بر فعالیت هستهای بازتعریف خواهد شد. همچنین پایبندی ایران به تعهداتش در آژانس به خصوص تعهدات فراپادمانی بازتعریف میشود و ایران میتواند همکاری با آژانس را مشروط به عدم فعالسازی مکانیسم کند. همچنین بازتعریف عضویت در آن هم مد نظر است بنابراین در گام اول تعلیق عضویت یا در نهایت خروج در دستور کار قرار گیرد که احتمالش زیاد است. ایران اقداماتش در آژانس را بازتعریف خواهد کرد و ممکن است اقداماتی مانند تعلیق یا حتی خروج از انپیتی در دستور کار قرار گیرد که احتمال خروج مشروط و موقت نیز وجود دارد.خروج مشروط و موقت برای مدت محدودی باشد تا زمان لغو تحریمها یا از همان ابتدا به صورت دائمی و قطعی.اقدامات دیگری که در چارچوب اقدامات تلافیجویانه ایران خواهد بود در آینده باید دیپلماسی فعال هستهای نیز در دستور کار قرار گیرد. به این معنی که سیاستها و اقداماتی که ایران انجام خواهد داد تبیین شود. در صورتی که ایران سیاست محدود کردن همکاری با آژانس را در پیش گیرد یا عضویت خود را تعلیق یا خروج را انتخاب کند؛ این اقدامات باید برای جامعه بینالمللی و افکار عمومی تبیین و مشروعیت آن در قبال اقداماتی که طرفهای مقابل مرتکب شدهاند، موجهسازی شود.در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه و اتخاذ اقدامات تلافیجویانه، ایران در آن صورت هم نیازمند دیپلماسی فعال، رایزنی و همکاری با چین و روسیه حداقل برای جلوگیری و اجرای آن تحریمهاست. در نهایت اقدام دیگر ایران در صورت نتیجهبخش نبودن سایر اقدامات، میتواند تلاش برای خنثیسازی تحریمها باشد و بهگونهای برنامهریزی صورت گیرد که این تحریمها خنثی شود. همچنین تلاش مجدد برای لغو تحریمها هم باید صورت گیرد.