راست و دروغ نخبگان

راست و دروغ نخبگان

از برجسته‌ترین وجوه فرهنگ اسلامی و نیز اتفاقا ایرانی«شناخت درست و درک دقیق تمایزات بین کلمات عقل، علم،هوش، نخبگی و خبرگی است که فرق آدم عاقل و خردمند را با فرد هوشمند و عالم را با فرد خوش‌حافظه و نخبه‌ را با خبره» تعریف می‌کند.
کد خبر: ۱۵۱۲۶۱۶
نویسنده احمد میراحسان

متاسفانه در فرهنگ التقاطی مدرن ما بسیاریاز این آگاهی‌های عمیق تبخیر شده و به‌جایش بلبشویمعنا نشسته است و حتی چه‌بسا یک فرد با تحصیلات عادیدانشگاهی به اسم فرد نخبه معرفی می‌گردد. نخبگی قبل از هر چیز به یک قدرت مغزی بستگی دارد که با کارکرد مغز و هوش متوسط متفاوت و از آن بس فراتر است.

از ارکان و مهم‌ترینرکن نخبگی درجه هوشی در مرتبه عالی است اما مشکل آن است که این ویژگی به معنای قطعیت بهره درست از ودیعهو امانت الهی نیست. فرد نخبه می‌تواند توانش را در خدمت شیطان به‌کار گیرد.

جنایت کند «به ظلم و ظالم خدمت نماید» ملحد باشد چه رسد به وضعی که بر اثر سیاست‌بازیافرادی که نخبه نیستند، با تبلیغ نخبه خطاب شوند و مبلغان غرب‌پرستی و اساتید دانشگاه به سبب غلبه سیاست، شهره گردند. در حالی که کسی لقب عاقل یا حکیم، شایستهاوست، چنین نیست. عاقل در خدمت جنایت و قدرت شیطانی و اهواء نفس و بردگی حزب و گروه قرار نمی‌گیردو حقیقت را به شهرت و جاه و مال نمی‌فروشد. دانشمند و عالم هم درون خود دارای مراتبی است. کسب علوم تا عامل بودن به حقیقت و تربیت ربانی و الهی، یکی نیست. عالم بی‌عمل هم داریم. پس آفت علم بی‌عملی است. در گفتار، سخن خوبمی‌گوید و در کردار، راه بد می‌رود و مردم را به چاه می‌اندازد .

هدفم اکنون نخبه‌شناسی نیست. نخبگان عاقلِ عالمِ ربانی،میان شیعیان بسیار بوده‌اند. حضرات از سلمان تا زراره و از کلینی و شیخ مفید تا بحرالعلوم، علامه حلی، مقدس اردبیلی و شیخ بهایی و از شیخ مرتضی انصاری تا علامه نائینی، غروی‌اصفهانی، سید احمد کربلایی،سیدعلی قاضی، شاه‌آبادی، ملکی‌تبریزی، آقای بهجت،علامه طباطبایی، آقای خویی و آقای الهی و از امام خمینی(ره) و سید احمد خوانساری و سید محمدتقی خوانساری تا آقای اراکی و در نسل بعدی شهید مطهری و شهید سیدباقر صدر و... از عالمان وفات‌یافته و بسیاری دیگرنخبگانی عاقل و عالمانی ربانی به‌کجا محسوب می‌شوند. بی‌تردید نخبگان عالم به‌حق و مومن در رشته‌های مختلف علوم انسانی، تجربی و ریاضی و... کانون‌های سروری و بلندمرتبگی ایران اسلامی هستند و بدون آنان مرتبه اداره کشور تنزل می‌یابد. 

شیطان بزرگ در جنگ با جمهوری اسلامی و استقلال آن از زور، توطئه، اقتصاد غربگرا، سیاست غرب‌پرست، فرهنگ،سبک زندگی علم، تکنولوژی و شخص و وجود نخبگانیسست‌ایمان، سکولار و نخبه‌نمایان بهره می‌برد. باید در کنار گرامی داشتن نخبگی در خدمت بندگی حق متعال از این روینخبگان کاذب، توحیدستیز و غرب‌پرست پرهیز کرد و آنان راو حاکم بر سرنوشت پاک و ایمانی جمهوری اسلامی ننمود. جمهوری اسلامی بدون اسلام ولو یک روز هم از ایران، مردم،استقلال، یکپارچگی، عدالت و پیشرفت ما دفاع نخواهد نمود و دو دستی عزت، شرافت، پیشرفت، استقلال و عدالت ایرانرا تقدیم دشمن خواهد کرد و از ایران جز لاشه‌ای ژنده هیچ نمی‌ماند . 

☆☆☆☆☆

آنچه در جمهوری اسلامی یک قدرت پیشران است، نه نخبه جعلی است که فاقد توان‌های مغزی برتر و هوش ویژه است و نه نخبه مغزی است که فاقد خرد، ایمان، تربیت ربوبی،بندگی، اخلاص، علم حق‌شناسی و عامل بدان است. آمریکا، اروپا و اسرائیل و سرمایه‌سالاری وحشی جهانی را نخبگاناداره می‌کنند و خطرناک‌ترین پدیده سپردن نظام دینی به دست نخبگانی است که باوری به دین حق ندارند. آدم جاهل مرعوب ان افراد به‌جای خدمت، کارش به خیانت به تنها سرچشمه رشد یعنی خدا و فرستادگان پروردگار یکتا؛اولیا؛ انبیا و امامان علیهم‌اسلام می‌کشد .

☆☆☆☆☆☆

امروز از مهم‌ترین راه‌های نفوذ شیطان بزرگ برای نابودی و استحاله جمهوری اسلامی حاکم کردن نخبگان بی‌باور به اسلام و کاربرد هدایت قرآن مجید، این فرقان حکیم و خاندان وحی است. تنها در سایه عقل و دین، می‌توان دانش را محک زد. خوب است انسان براهین نخبگان را بشنود اما آنکس که تشخیص می‌دهد و برمی‌گزیند و عمل می‌کند، بایدتحت نظارت نخبه ربانی و عالم عاقل عامل بسنجد و برگزیند. کسی که در فهم قرآن و تفقه و تدبرّ حکیم و درست‌اندیش و عبد خداست نه بنده نفس و شیطان و دنیا.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰