باید گفت این حرکت درنهایت اقدامی نمادین است. بهویژه که در دو سال اخیر پس از عملیات طوفان الاقصی و جنایاتی که رژیم در نوار غزه مرتکب شده، در کشورهای اروپایی اعتراضات گستردهای نسبت به نسل کشی سیستماتیک مردم غزه شکل گرفته است و در نتیجه، این برنامه اروپاییها بیشتر با هدف کاهش فشار روانی و اجتماعی ناشی از افکارعمومی داخلی صورت میگیرد و نباید آن را تلاشی واقعی از سوی این کشورها برای ایجاد یک دولت مستقل و کارآمد فلسطینی تلقی کرد. البته شاید در راستای اعمال فشار دیپلماتیک بر اسرائیل تا حدودی راهگشا باشد؛ بهواسطه جریاناتی که در غزه در حال وقوع است و همچنین بهواسطه مصوبه الحاق کرانه باختری در کنست رژیم صهیونیستی که دقیقا در تضاد با طرح دودولتی اروپاییها قرار دارد.
شاید اروپا به این نتیجه رسیده باشد که در نتیجه یک تبانی آشکار میان اسرائیل و آمریکای ترامپ، این طرح در حال نابودی است و این میتواند نوعی ضربه حیثیتی به اروپاییها باشد و بهطور مشخص پاریس نگران عواقب واکنشهای مسلمانان جهان است. اما این شناسایی دولت فلسطین در صورت تحقق آن در سپتامبر بدون پشتوانه عملی تعارضآمیز است. اینکه از طرف دیگر، اروپاییها همچنان به اسرائیل کمکهای نظامی ارائه میدهند یا دستکم خود را ملزم ندانند که اسرائیل را تحت تحریم اقتصادی قرار دهند، با این بهرسمیتشناختن در تعارض خواهد بود و اثر چندانی بر تغییر رفتار اسرائیل نخواهد گذاشت.
همچنین از آنجا که از منظر حقوق بینالملل نیز فلسطینیها از سال ۲۰۱۲ تاکنون بهعنوان دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل شناخته شدهاند. بااینحال، اگر اروپاییها واقعا خواهان کمک به ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی هستند، باید ابتدا مسائل کلیدی متعددی را حلوفصل کنند.
برای نمونه، باید مشخص شود که حاکمیت فلسطینیها بر بیتالمقدس چگونه خواهد بود. رژیم اسرائیل معتقد است کل قدس ــ چه شرقی و چه غربی ــ متعلق به آنهاست و این مسأله هنوز روشن نشده است.
همچنین بحث حق بازگشت آوارگان که رژیمصهیونیستی اساسا آن را نمیپذیرد و اروپا باید موضع خود را دراینباره روشن کند. چگونه میتوان کشوری را به رسمیت شناخت، درحالیکه مسأله بازگشت آوارگان هنوز حل نشده است؟ مسأله مرزها نیز هنوز روشن نیست. حتی اگر خوشبین باشیم و بگوییم که این اقدام کشورهای اروپایی و به همراه کانادا با حسننیت انجام میشود، اما، چون هیچیک از مسائل مطرحشده درباره حدود و ثغور و جزئیات تشکیل یک کشور فلسطینی از سوی اروپاییها پیگیری نشده و این ابهامات همچنان در شرایطی که کشتار مردم غزه با شدت ادامه دارد، و اروپا صرفا یک طرح کلی دارد، این میتواند حتی سیگنالی به طرف اسرائیلی باشد که اروپاییها و لااقل سه کشور مهم فرانسه و انگلیس و آلمان چندان جدی نیستند و در نتیجه آن را برای تداوم جنایاتشان جریتر کند.