مرگ عدالت پای مجسمه آزادی

مرگ عدالت پای مجسمه آزادی

در سال ۲۰۲۵، آمریکا همچنان با تناقضی عمیق میان شعارهای پرطمطراق حقوق‌بشری و واقعیت‌های تلخ داخلی خود مواجه است. درحالی‌که واشنگتن خود را در جایگاه قاضی جهان می‌بیند، گزارش‌های سالانه و تحلیل‌های موشکافانه آکادمیک، پرده از بحران‌های سیستماتیکی برمی‌دارند که حق حیات، امنیت، سلامت و عدالت را از میلیون‌ها شهروند آمریکایی سلب کرده است.
کد خبر: ۱۵۱۳۰۴۱
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
گزارش پیش‌رو با استناد به جدیدترین داده‌ها و منابع مکتوب معتبر، به بررسی این ترک‌های عمیق در ویترین آزادی می‌پردازد.
تصویر کشور آمریکا در ذهن بسیاری از مردم جهان، ترکیبی از قدرت اقتصادی، نوآوری فناورانه و دموکراسی لیبرال است اما برای کسانی که در لایه‌های زیرین این جامعه زندگی می‌کنند، به‌ویژه اقلیت‌های نژادی و طبقات کم‌درآمد، این تصویر بیشتر شبیه به سرابی است که هر روز دورتر می‌شود. در آغاز سال ۲۰۲۵، شواهد و آمارها بیش از هر زمان دیگری نشان می‌دهد که «رویای آمریکایی» برای بخش بزرگی از جمعیت، به کابوسی از ناامنی، بی‌عدالتی و فقر تبدیل شده است. این صرفا یک ادعای سیاسی نیست بلکه حقیقتی است که در دل آمار رسمی و تحلیل‌های عمیق جامعه‌شناختی ریشه دوانده است.
   
وقتی مرگ به یک آمار روزانه بدل می‌شود
خشونت مسلحانه، زخمی کهنه و چرکین بر پیکر جامعه آمریکاست. درحالی‌که بسیاری از کشورهای جهان دهه‌هاست که قوانین سختگیرانه‌ای برای کنترل سلاح وضع کرده‌اند، در آمریکا، لابی قدرتمند اسلحه و تفسیرهای افراطی از متمم دوم قانون اساسی، مانع از هرگونه اصلاح معنادار شده است. داده‌های نهایی سال ۲۰۲۴ که توسط نهادهایی مانند «آرشیو خشونت با سلاح» جمع‌آوری شده، نشان می‌دهد این روند مرگبار بدون توقف ادامه دارد و بار دیگر بیش از ۴۰هزار نفر جان خود را در حوادث مرتبط با سلاح گرم از دست داده‌اند.
پروفسورکارول اندرسون درکتاب تحسین‌شده‌خود«متمم دوم: نژادواسلحه دریک سرزمین نفرین‌شده»،استدلال می‌کندکه ریشه‌های حق حمل سلاح در آمریکا، نه در دفاع از آزادی بلکه در کنترل جمعیت سیاهپوست و حفظ برتری نژادی سفیدپوستان نهفته است. او نشان می‌دهد که چگونه این قانون تاریخی، امروز به ابزاری برای خشونت علیه همان جوامعی تبدیل شده که در ابتدا برای سرکوب آنها طراحی شده بود. این تحلیل تاریخی به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چرا خشونت مسلحانه به‌طور نامتناسبی جان جوانان سیاهپوست و لاتین‌تبار رامی‌گیردوچرا این بحران، فراترازیک مسأله سیاسی،یک بحران حقوق‌بشری باابعادنژادی است.
   
پلیس و دادگاه؛ علیه رنگین‌پوستان
جنبش «جان سیاهان مهم است» شاید دیگر تیتر اول رسانه‌ها نباشد اما خشونت پلیس و تبعیض در سیستم قضایی همچنان یک واقعیت روزمره است. آمارهای پروژه «نقشه‌برداری از خشونت پلیس» در سال ۲۰۲۴، یک بار دیگر الگوی آشنایی را تایید می‌کند: بیش از ۱۲۰۰نفر توسط پلیس کشته شده‌اند و احتمال کشته‌شدن یک شهروند سیاهپوست غیرمسلح توسط پلیس، چندین برابر یک شهروند سفیدپوست است.
میشل الکساندر، حقوقدان و نویسنده درکتاب تأثیرگذار «جیم کرو جدید:حبس همگانی درعصر کوررنگی نژادی»این پدیده را به شکل دقیقی کالبدشکافی می‌کند. او نشان می‌دهد که چگونه سیستم قضایی آمریکا پس از پایان دوران تبعیض نژادی رسمی (جیم کرو)، از طریق «جنگ علیه مواد مخدر»، یک سیستم کنترل اجتماعی جدید را بنیان نهاد که میلیون‌ها مرد سیاهپوست را هدف قرار داده، آنها را از حقوق اولیه شهروندی محروم کرده و یک طبقه فرودست دائمی به وجود آورده است. این کتاب توضیح می‌دهد که چرا خشونت پلیس یک اتفاق تصادفی نیست بلکه بخشی از یک مکانیسم بزرگ‌تر برای کنترل اجتماعی و اقتصادی اقلیت‌هاست. این سیستم، حق برخورداری از عدالت برابر راکه سنگ‌‌بنای هر دموکراسی است،به‌طور سیستماتیک نقض می‌کند.
   
نابرابری اقتصادی و سقوط‌آزاد به دره فقر
آمریکا به‌عنوان ثروتمندترین کشور تاریخ بشر شناخته می‌شود اما این ثروت به شکل بسیار ناعادلانه‌ای توزیع شده است. متیو دزموند، جامعه‌شناس برجسته در کتاب برنده جایزه پولیتزر خود «فقر،به روایت آمریکا(Poverty, by America)» استدلال می‌کند که فقر درآمریکایک حادثه ناگوار نیست بلکه محصول سیاست‌هایی است که به نفع ثروتمندان طراحی شده وطبقه متوسط و فقیر را استثمار می‌کند. جدیدترین گزارش‌های اداره سرشماری آمریکا (U.S. Census Bureau) که داده‌های سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ را تحلیل می‌کند، نشانگر آن است که با وجود رشد اقتصادی، نرخ فقر، به‌ویژه در میان کودکان و سالمندان، همچنان در سطوح بحرانی باقی مانده و میلیون‌ها نفر برای تأمین نیازهای اولیه خود مانند غذا و مسکن در تقلا هستند. بحران بی‌خانمانی که آمار آن توسط وزارت مسکن و توسعه شهری (HUD) در پایان سال ۲۰۲۴ منتشر شد، به رکوردهای جدیدی دست یافته و چهره شهرهای بزرگ آمریکا را دگرگون کرده است. این وضعیت همچنین با بحران نظام سلامت گره خورده است. درحالی‌که هزینه‌های درمانی سربه فلک می‌کشد،میلیون‌ها نفرهمچنان فاقد بیمه درمانی کافی‌هستند.این نقض آشکارحق دسترسی به سلامت، بسیاری رامیان انتخاب درمان یا ورشکستگی قرارمی‌دهد؛ انتخابی که درهیچ کشور توسعه‌یافته دیگری به این شکل وجود ندارد.
   
حبس همگانی؛ معماری بزرگ‌ترین زندان جهان
شاید تکان‌دهنده‌ترین آمار در مورد نقض حقوق‌بشر درآمریکا،جایگاه این کشور به‌عنوان«بزرگ‌ترین زندان جهان» باشد. آمریکا با داشتن کمتر از ۵درصد جمعیت جهان، بیش از۲۰درصد کل زندانیان دنیا را در خود جای داده است. این پدیده که از دهه ۱۹۸۰ آغاز شد، «حبس همگانی» نام گرفته است. برایان استیونسون، وکیل حقوق‌بشر و نویسنده کتاب «فقط بخشش: داستانی از عدالت و رستگاری» روایتی تکان‌دهنده از درون این سیستم ارائه می‌دهد. او نشان می‌دهد که چگونه سیستم قضایی آمریکا، به‌ویژه در ایالت‌های جنوبی، پر از بی‌عدالتی، احکام ناعادلانه (به‌خصوص برای محکومان به اعدام) و تبعیض نژادی است. کتاب او نشان می‌دهد که فقر و نژاد، بیش از هر عامل دیگری، تعیین‌کننده سرنوشت یک متهم در دادگاه‌های آمریکاست. این رویکرد تنبیهی، به‌جای توانبخشی، به تولید چرخه‌های بی‌پایان جرم و نابودی خانواده‌ها، به‌ویژه در جوامع اقلیت منجر شده و کرامت انسانی میلیون‌ها نفر را زیر پا گذاشته است.

فراتر از یک بحران، یک انتخاب سیاسی
بررسی این چهار حوزه کلیدی در سال ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که نقض حقوق شهروندان در آمریکا نه تصادفی و موقتی، بلکه ساختاری و ریشه‌دار است. این بحران‌ها محصول انتخاب‌های سیاسی واقتصادی مشخصی هستند: ازتقدیس اسلحه برجان انسان، تا ساختن یک سیستم قضایی که عدالت را براساس رنگ پوست توزیع می‌کند، و از طراحی اقتصادی که ثروت را در بالا انباشته و به توزیع فقر در پایین می‌پردازد، تا انتخاب حبس به‌عنوان راه‌حل اصلی برای معضلات اجتماعی. تا زمانی که این انتخاب‌های بنیادین مورد بازنگری قرار نگیرند، آمریکا همچنان بزرگ‌ترین ناقض حقوق مردمان خود باقی خواهد ماند و ویترین پرزرق‌وبرق آزادی و دموکراسی‌اش، ترک‌های عمیق‌تری برخواهد داشت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰