به بهانه بزرگداشت مسعود ده‌نمکی و رونمایی از مجموعه ۷۸جلدی «فرهنگ‌نامه اسارت و آزادگان»

فرهنگ انقلابی و یک چهره حزب‌اللهی

سختانه نگارش خاطرات آزادگان
۳ کتاب از آثار تازه دفتر هنر و ادبیات اسارت رونمایی شد

سختانه نگارش خاطرات آزادگان

آیین رونمایی از سه کتاب «مطبخ» تالیف مشترک حسن و حسین شیردل، «برادران قلعه فراموشان» تالیف ساسان ناطق و «شب‌های سفید» تالیف حسین قربان‌زاده که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده‌اند در حوزه هنری برگزار شد. در این مراسم، داوود امیریان، مصطفی محمدی و امیرمحمد عباس‌نژاد، پژوهشگران حوزه ادبیات دفاع مقدس به‌عنوان منتقد ادبی، حجت‌الاسلام علی لقمانپور، رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع‌مقدس و مرتضی سرهنگی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری و عده‌ای از اصحاب کتاب و رسانه به‌عنوان مهمانان برنامه حضور داشتند.
کد خبر: ۱۵۱۳۱۹۱
 
«مطبخ» نگاه نو و تازه‌ای دارد
حسن شیردل، مؤلف کتاب مطبخ، درباره کم‌کاری نویسندگان در روایت خاطرات اسرا و آزادگان، گفت: آخرین آماری که دارم، نشان می‌دهد استان مازندران حدود ۱۳۰۰ اسیر دارد. ما در این زمینه فعالیت‌هایی انجام داده‌ایم اما مطمئنم تعداد معدودی از نویسندگان برای اسرای مازندران کار کرده‌اند و این موضوع نیازمند توجه بیشتر است. اگر هم کاری انجام شده باشد، بیشتر از ۱۰ جلد نیست. با این‌که حدود ۳۰ سال از آزادی اسرا می‌گذرد، هنوز فضایی مناسب برای بیان خاطرات اسارت آنها فراهم نشده و تاکنون فرصت مناسبی برای این کار نبوده است. هیچ جایی نبوده که اسرا بتوانند سختی‌ها و فشارهای دوران اسارت‌شان را بازگو کنند. برخی از این اسرا به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌اند، به‌گونه‌ای که خاطرات‌شان را حتی برای خانواده‌های خود هم تعریف نکرده‌اند. او ادامه داد: به نظر خودم، با سابقه‌ای که حدود ۲۵ سال در زمینه خاطره‌نگاری دارم، اگر دفتر اسارت مازندران تشکیل نمی‌شد یا ایده کار راه نمی‌افتاد، ما شاید هیچ‌وقت سراغ اسرا نمی‌رفتیم و این فکر فراموش می‌شد. ما تا الان ۴ ــ ۳ کتاب کار کرده‌ایم و آدم‌های جدیدی هم پیدا شده‌اند. این آدم‌های جدید، خاطرات بسیار ارزشمندی دارند که امیدوارم بتوانیم از این ۱۳۰۰ اسیر مازنی بهره بگیریم. امیدوارم شرایط مهیا شود. اگر آن شرایط فراهم نباشد، ادامه کار برای بچه‌های ما تقریبا غیرممکن است.
   
امکان نوشتن در ایام اسارت
در ادامه داوود امیریان، منتقد ادبی با اشاره به عدم پایبندی حزب بعث به کنوانسیون ژنو گفت: عراقی‌ها به هیچ آیین و قراردادی پایبند نبودند. اولا که اصلا کنوانسیون ژنو را قبول نداشتند؛ می‌گفتند این مربوط به جنگ جهانی دوم است و به ما ربطی ندارد. بسیاری از اسرا را ثبت‌نام نمی‌کردند، راحت به شهادت می‌رساندند، شکنجه می‌دادند و متأسفانه بعد از جنگ هم هیچ‌کدام از فرماندهان اردوگاه‌ها به‌عنوان جنایتکار جنگی تحت تعقیب قرار نگرفتند. خیلی از همین افرادی که آزادگان ما را به شهادت رساندند، قطع‌نخاع یا به‌شدت مجروح کردند، هرگز پاسخگو نشدند. حالا  من کاری ندارم که برخی از این افراد چه رفتاری با اسرا داشتند یا دقیقا چه اتفاقی افتاده یا نیفتاده.
او با اشاره به نقاط مثبت کتاب مطبخ گفت: این کتاب نگاه تازه و جدیدی دارد. روایت نو و تازه‌ای است. به‌عنوان‌مثال در این خاطرات اسرا گفته شده که امکان نوشتن در ایام اسارت وجود نداشت و داشتن قلم و کاغذ جرم بود. بااین‌حال، بچه‌ها به هم انگلیسی و فرانسه یاد می‌دادند، ورزش می‌کردند. مقاومت اسرا به‌خوبی ثبت شده است؛ این‌که چطور نماز می‌خواندند، چطور مراسم عاشورا برگزار می‌کردند و حتی دو نفر همزمان نگهبانی می‌دادند تا یکی در مراسم مرثیه و نوحه بخواند. همچنین به موضوع عدم تنوع غذایی در اردوگاه‌های بعثی اشاره شده است.
این منتقد در ادامه گفت: تصور کنید در  تمام  این سال‌های اسارت، حتی یک‌بار هم غذای متنوع نخورده بودند. شاید که همین اسرا دل‌شان لک زده بود برای کوکوسبزی ایرانی، اما باید همان غذاهای تکراری را می‌خوردند. من کتاب را دوست دارم؛ برادران شیردل خیلی زحمت کشیده‌اند. بخشی از دوران اسارت در این کتاب آمده که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، مثل آشپزخانه. یا مثلا کسانی که آدم‌فروش بودند. خیلی دوست داشتم آقای شیردل بیشتر به این موضوع بپردازند. شاید دست‌شان بسته بود یا بنابر معذوراتی عنوان نکردند اما می‌شد با نام مستعار از آنها یاد کرد.این نویسنده به وجود شخصیت‌های متفاوت در میان اسرا اشاره کرد و گفت: در دوران اسارت، هرکس جنبه و ظرفیتی دارد. این‌طور نیست که فکر کنیم هرکس به جبهه رفته، حتما شجاع بوده است. در همان جبهه هم برخی از ترس، خودشان را خیس می‌کردند. اوضاع واقعا ترسناک بوده. این‌گونه نبود که مثلا در فیلم‌ها می‌بینیم یکی فریاد می‌زند و یک‌تنه حمله می‌کند. این موارد بسیار نادر بوده است. خود من در یکی از عملیات‌ها از شدت تب و لرز ۵ ــ ۴ پتو رویم انداختند تا حالم بهتر شود. هم سرما بود و هم ترس. قابل کنترل نبود.
   
خاطرات اسرا با ملاحظات و احتیاط‌های زیادی همراه است
حسین قربان‌زاده، مؤلف کتاب شب‌های سفید به آثار روحی بعد از نوشتن خاطرات جنگ اشاره کرد و گفت: هر وقت من کتاب جنگی می‌نویسم، واقعا حال و هوایم عوض می‌شود، منقلب می‌شوم، یک مدت آدم در آن حال‌وهوا می‌ماند. گاهی حس می‌کنم خودم اسیر بودم. واقعا این‌طور است. بعضی وقت‌ها واقعا فکر می‌کنم چند وقت جبهه بودم، درحالی‌که اصلا نبودم. من وقتی ۱۳ سالم بود، قصد داشتم به جبهه بروم اما پدرم نگذاشت و نشد که بروم. دلم بود، ولی قسمت نشد. بااین‌حال، هر وقت فکر می‌کنم، می‌بینم یک مدت در جنگ و عملیات‌ها بوده‌ام. حسی عجیبی است. برای همین تصمیم گرفته بودم که دیگر زیاد ننویسم یا اصلا در این حوزه کار نکنم. چون هرچه می‌نویسیم، پشتش یک خاطره است؛ مثلا خاطره نوزادی یک‌روزه که موشک به خانه‌شان خورده و او زیر گهواره زنده مانده. تمام خانواده‌اش از بین رفته‌اند و فقط او مانده؛ و حالا آن کودک شده همان کتاب «پسر نخل‌های پری برگ» که برای خودم خیلی خاطره‌انگیز بود.
او درباره روایت جدید سوژه این کتاب اظهار کرد: ساسان ناطق پیشنهاد داد که برویم سراغ اسرا و درباره‌شان کار کنیم. من استقبال کردم. رفتیم سراغ چند نفر از راویان و دوستان گفتند آقای طالبی اسارتش ویژگی‌هایی دارد که می‌شود به آن پرداخت. علت این‌که سراغ او رفتیم این بود که تا دو سال اصلا نمی‌دانستند ایشان اسیر شده. پدرش خانه‌شان را فروخته بود، ختم مفصلی برگزار کرده بودند و ... . ما تقریبا یک هفته با ایشان مصاحبه کردیم، حدود ۱۸ ساعت. شروع کردیم به نوشتن. بعضی وقت‌ها وسط کار می‌زد زیر گریه یا حتی با عصبانیت می‌گفت: «چرا این کار را کردی؟ چرا این‌جوری شد؟»
   
خاطرات اسرا هنوز بسیار ناتمام است 
مصطفی محمدی، منتقد ادبی به فشارهای روحی و جسمی اسرا اشاره کرد و گفت: به عقیده من هیچکس به‌اندازه یک اسیر نتوانسته دست‌کم جنگ ایران و عراق را لمس و تجربه کند. واقعیت این است که اسارت از هر نوع رزمندگی دشوارتر است چراکه یک اسیر درواقع نه زندانی بلکه گرفتار قیامت و برزخی در حیات خود می‌شود. به‌واسطه شکنجه‌های روحی و جسمی، انواع تعرضات، تحقیرها و فشارهایی به او وارد می‌شود و کسی هم نیست شهادت بدهد یا حتی جرأت کند از آن بگوید. اسارت بسیار سخت‌تر از مرگ است. چون شاید هر ساعتش برای فردی که اغلب در سن رشد، سن بلوغ و نوجوانی قرار داشته، نوعی مرگ زودرس محسوب می‌شود. 
او به احتیاط مؤلفان در خاطره‌نگاری اسرا پرداخت و گفت: درباره نوشتن از خاطرات اسرا واقعا باید گفت این گنجینه پایانی ندارد. آنچه تاکنون نوشته شده_ هر چقدر هم خوب_ هنوز بسیار ناتمام است. آنهایی هم که نوشته شده، با ملاحظات اخلاقی و احتیاط‌های زیاد است ولی حقیقتا قبول دارم که کار بسیار دشواری‌ است. نوشتن خاطره سخت‌تر از گفتن آن است. این کتابی که آن را خواندم پرسش‌های زیادی برایم پیش آورد. 
به‌نظرم رمان وظیفه‌اش طرح پرسش است اما کار مستند، زندگینامه و خاطره‌نگاری باید پاسخی در خود داشته باشد نه این‌که پرسش ایجاد کند. در بعضی موارد کتاب، رد پای نویسنده در روایت دیده می‌شود. این آزادگان همچنان خود را در معرض شکنجه یا تعقیب می‌بینند. پس از آزادی، ماجرا تازه وارد مرحله پیچیده‌تری می‌شود؛ این‌که آن اسیر حالا چطور با زندگی کنار می‌آید. نحوه اسارت، نگهداری از اسرا و برخورد زندانبان‌ها یک چیز تکراری و عمومی است. هر چقدر بتوانیم روایت‌ها را شخصی کنیم جالب‌تر می‌شود. او ادامه داد: در اینجا نویسنده کار را به‌صورت جمعی و با کمک خاطره‌نگار انجام داده. متأسفانه یا خوشبختانه این خود مسأله‌ای ا‌ست. چه بهتر که اگر ایرادی در کار باشد، در یک کار شخصی باشد و مسئولیت آن متوجه همان یک نفر اما وقتی کار جمعی‌ است، انتظار می‌رود کمترین خطاها در آن وجود داشته باشد. همان‌طور که عرض کردم، نباید چیزی بی‌پاسخ بماند یا برای خواننده پرسشی بی‌جواب ایجاد شود یا خدای نکرده تناقضی در کار باشد. معمولا چنین پروژه‌هایی کارشناسان محتوایی و نظامی دارند. البته همه اینها از ارزش کار کم نمی‌کنند. 
این منتقد ادبی به حذف برخی خاطرات اسرا توسط نویسندگان اشاره کرد و گفت: اکثر نویسنده‌هایی که سراغ خاطرات اسارت می‌روند، خیلی رعایت حال راوی (آزاده‌ها) را می‌کنند و به‌جای راست‌نویسی به درست‌نویسی گرایش دارند. خواننده باید بتواند تصور کند اما مخاطبان امروز کم‌کم متوجه می‌شوند که بسیاری از مسائل، یا نوشته نشده یا گفته نشده. مسائلی استثنایی، وحشتناک و حتی شنیدنی که اصلا به آنها پرداخته نشده است. به‌جای راستگویی، بیشتر به‌سمت درست‌گویی رفته‌اند. بنابراین برخی نویسنده‌ها احتیاط زیادی به خرج داده‌اند. 
   
وفور پیوند فرهنگی در سراسر کتاب  
امیرمحمد عباس‌نژاد، منتقد ادبی به نکات مثبت کتاب «برادران قلعه فراموشان» اشاره کرد و گفت: صحبت درخصوص این اثر برایم بسیار دشوار است. دلیلی نیز برای این سختی وجود دارد و آن این است که در این مسیر، از ساسان ناطق در زمینه خاطره‌نویسی بسیار یاد گرفتم. یکی از ویژگی‌های شاخص کتاب برادران قلعه فراموشان، پرداخت دقیق به خرده‌فرهنگ‌هایی ا‌ست که موجب می‌شود مخاطب با زیست‌بوم، جغرافیا و هویت راوی ارتباط برقرار کند. این پیوند فرهنگی به‌خوبی در سراسر کتاب دیده می‌شود. همچنین طرح جلد و مهندسی اثر از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. از نظر نگارش، کتاب ساختار روان، یکدست و خوشخوانی دارد و پایانی بسیار قوی و تأثیرگذار برای آن در نظر گرفته شده است.
او ادامه داد: در حقیقت این کتاب چندین ارزش افزوده دارد؛ نخست این‌که به موضوعی پرداخته شده که کمتر درباره‌اش سخن گفته شده بود. دوم، نوع نگاه کتاب است که از دوران کودکی آغاز می‌شود و به خاستگاه‌های فرهنگی، فردی و اجتماعی شخصیت اصلی می‌پردازد. یکی از نقاط قوت کتاب، حضور شخصیت‌های فرعی‌ است که به‌درستی در روایت جا گرفته‌اند و موجب درخشش قهرمان اصلی می‌شوند. نکته مهم اینجاست که در این کتاب، قهرمان‌سازی تصنعی صورت نگرفته و همه چیز به شکلی طبیعی و باورپذیر پیش رفته است.  
   
۱۲هزار نامه جمع‌آوری شده است 

مرتضی سرهنگی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری در این نشست به نامه‌های به‌دست آمده از اسرا به‌عنوان منبع مطالعاتی اشاره کرد و گفت: انسانی‌گونه‌ترین شکل ادبیات، ادبیات اسارت یا اردوگاهی است. خوشحالم که بعد از چند سال، این نوع ادبیات توانسته صاحب یک دفتر مستقل شود و با مدیریتی منسجم، کار را به‌خوبی پیش ببرد. ما نزدیک به پنج میلیون نامه از اسرا در اختیار داریم که بین آنها و خانواده‌های‌شان رد و بدل شده و این مجموعه، یک منبع مطالعاتی عظیم به‌شمار می‌رود. خوشبختانه نمونه‌های اولیه‌اش توسط همین دفتر در حال انتشار است. تاکنون ۱۲هزار نامه جمع‌آوری کرده‌ایم که ۴۰۰۰مورد آن از آقای ده‌نمکی دریافت شده. اینها از اسناد محکم دوران جنگ محسوب می‌شود. این حرکت، به‌تدریج در حال به ثمر نشستن است و من به دفتر هنر و ادبیات اسارت بسیار امیدوارم و از کارهایی که در حال انجام است قدردانی می‌کنم. 

نشانه‌های وطن‌دوستی در میان اسرا 
ساسان ناطق، مؤلف کتاب برادران قلعه فراموشان و مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت به نشانه‌های وطن‌دوستی در میان اسرا اشاره کرد و گفت: یکی از نشانه‌های روشن وطن‌دوستی و وطن‌پرستی، در دوران اسارت خودش را به‌خوبی نشان می‌دهد. چون همه آدم‌ها به‌خاطر دفاع از سه کلمه بود که در آنجا اسیر شدند: «خاک، خانه و خانواده». همین سه کلمه است که مفهوم ایران را شکل می‌دهد. ایران مثل مادر می‌ماند. هر قدر مادرمان را دوست داریم، طبیعتا وطن‌مان را هم دوست خواهیم داشت. به همین دلیل، همه آزادگان این سه کلمه را دوست داشتند و این سه، برای ما جنبه‌ای وحدت‌آفرین دارند. 
او به بیان کم‌کاری در بازگویی خاطرات اسرا پرداخت و گفت: نوع روایت در حوزه اسارت و جنگ، خیلی وقت‌ها دقیق ودرست نیست و نسیان‌هایی در آن دیده می‌شود. این موضوع طبیعی است و درواقع ضعف ما بوده. چون در سال‌های ابتدایی سراغ آزادگان نرفتیم. اسارت جزو آن دسته رویدادهایی‌ است که به‌واسطه جنگ به‌وجود آمده و باید آن را به‌درستی بشناسیم. چون بخشی از روابط علت و معلولی شروع جنگ یا آن بخش‌هایی از واقعیت که اطلاعات ما درباره‌شان کمرنگ است، در دل سیم‌های خاردار و بلندی‌های اردوگاه‌های بعثی پنهان شده‌اند. ما شاهدان زیادی از دوران جنگ تحمیلی داریم اما تعداد شاهدان دوران اسارت کمتر است. از میان همه آزادگان، تعدادی از دنیا رفته‌اند. این هم به ما برمی‌گردد. ما باید زودتر سراغ آنها می‌رفتیم و نمی‌گذاشتیم این گنجینه‌های ارزشمند از دست بروند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰