درهمهجای دنیا مرسوم است ازنوازندگان ملیتهای مختلف درارکسترهابهره گرفته میشود؛نمونه این مسأله حضور نوازندگان و برخی از خوانندگان ایرانی در سالها و ماههای اخیر در ارکستر مارینسکی روسیه است،درحالی که بهنظرمیرسد موانعی در موسیقی کشور ما وجود دارد که باعث شده هنوز نتوانیم دراین زمینه قدم برداریم.
معلوم است که اینطور است، حتی ترکیه هم سالهاست این رویه را در پیش گرفته. بهطوری که من ۱۵سال بهعنوان رهبر مهمان در ارکستر استانبول فعالیت داشتم و هفت سال نیز رهبر مهمان ارکستر آنتالیا بودم. گذشته از اینها، تاامروز رهبری ۱۳۰ ارکستر در کشورهای مختلف جهان را هم بهعهده داشتهام. دیدگاه دستاندرکاران ارکسترهای دیگر کشورها این است که از بهترین موزیسینهای دنیا در ارکسترهای خود استفاده کنند و هیچگاه برایشان مهم نیست آن نوازنده یا رهبر ارکستر چه ملیتی دارد؛ ولی در ایران، هنوز این مسأله در موسیقی ما جا نیفتاده است که البته این خلاء به عوامل مختلفی برمیگردد. مهمترین دلیل در این زمینه شاید این باشد که ارکسترها از بودجه کافی برای تأمین حقوق نوازندگان خارجی برخوردار نیستند. معتقدم مسائل ارکسترها در ایران باید بهشکل ریشهای و عمقی مورد بررسی قرار بگیرد تا ما هم بتوانیم بهلحاظ سطح و استاندارد، همردیف ارکسترهای کشورهای دیگر باشیم.
امروز چقدر درجریان عملکرد ارکسترسمفونیک تهران هستید؟
نوازندگان ارکسترسمفونیک تهران دراین سالها اثبات کردهاند که از سطح نوازندگی بسیاربالایی برخوردارند. درواقع سطح نوازندگی بچههای ما با نوازندگان کشور روسیه قابلمقایسه است. خاطرم هست چندسال پیش، خانمی که مدیر کنسرواتوار روسیه بود وقتی به تماشای کنسرت ارکسترسمفونیک تهران نشست به این نکته اشاره کرد که چقدر عالی که ایران هم درزمینه موسیقی فعالیت خود را شروع کرده و دارد مثل ۲۰۰ سال پیش ما، روی موسیقی کلاسیک کارمیکند. میخواهم بگویم بهرغم توانمندی نوازندگان ارکسترسمفونیک تهران، آنطور که باید ازاین ظرفیت گسترده استفاده نشده است. البته باز هم تکرار میکنم که سطح نوازندگان ما امروز در سطح عالی قرار دارد و در اینسالها هم کارهای خوبی در ارکستر انجام شده، ولی باید تبادلنظر با کشورهای دیگر را جدی بگیریم و هنرمندانمان را در سطح جهان معرفی و مطرح کنیم. هرچند درحالحاضر از این منظر حتی از کشورهایی چون چین و کره هم عقب ماندهایم و آنها توانستهاند دراین زمینه به پیشرفتهای زیادی برسند.
به نظر شما حضور هنرمندان ایرانی در مجامع بینالمللی چقدر به معرفی موسیقی معاصر ایران درجهان کمک میکند؟
مسلما افتخاری که یک هنرمند ایرانی، بهخصوص درشاخه موسیقی درجهان بهدست میآورد، حتی بابالاترین مدال در رشتههای ورزشی هم قابلمقایسه نیست. امروز ما نوازندگان خوبی از ایران داریم که درجهان به شهرت وموفقیت رسیدهاند؛ نمونه آن کیان سلطانی نوازنده درجه یک ویولنسل که برای اجرای کنسرت به تمام کشورها دعوت میشود. این را هم اضافه کنم، هنرمندانی که درخارج از کشور موفقیتهای بینالمللی کسب کردهاند اندکشمارند. البته برخی از نوازندگان و خوانندگان ایرانی هم هستند که از طرف یا مدیر برنامههای خود درکشورهای دیگر اجرا میکنند و کنسرت میدهند اما این که کشورهای دیگر از هنرمندی برای اجرای برنامه دعوت کنند و به او دستمزد بدهند بااینکه هنرمندی به شکل مستقل در کشور دیگری کنسرت بدهد تفاوت دارد. ازاین نظر چنانکه در سؤال مطرح کردید، تبادلنظر موسیقایی ما با کشورهای دیگر بسیار حائز اهمیت است، چرا که میتواند بالندگی و شکوفایی بیشتری را برای موسیقی معاصر ما به ارمغان بیاورد، هرچند ما دراین زمینه کمکاری کردهایم.
اگرممکن است درباره قطعه «چنین گفت زرتشت» که درسالهای اخیر ساختهاید هم توضیح دهید.
من این قطعه راپنج شش سال پیش براساسگفتارزیبایزرتشت نوشتمکه موضوعات ایرانی،پارسی،مثبتوانسانی را دربرمیگیرد. البته من این قطعه را به مردم کرواسی تقدیم کردم، چون آنها براین باورند که از ایران باستان آمده و ایرانی هستند. بعد از آنکه این قطعه در ارکستر فیلارمونیک زاگرب به خوانندگی رضا فکری وگروه کر اجراشد،والرین گرگیف رهبر ارکستر مارینسکی از من دعوت کرد تا این قطعه را درروسیه نیز اجرا کنیم. این قطعه که برای ارکستر بزرگ تنظیم شده وگروه کروخواننده تِنور آن را همراهی میکنند تاامروز سهبار اجرا شده و درهر اجرا،مخاطبان ازآن استقبال کردهاند که برای من جای خوشحالی دارد.
برنامهای برای بازگشت به ایران و فعالیت بهعنوان رهبر ارکستر مهمان در ارکسترسمفونیک تهران دارید؟
نه؛ بهنظرم درحالحاضر در ارکسترسمفونیک تهران به وجود من نیازی نیست. کمابیش درجریان فعالیتهای ارکستر هستم و اطمینان دارم باوجود ظرفیت گستردهای که نوازندگان ارکستر دارا هستند، اگر برنامه مدون و دقیقتری برای ارکستر تدوین شود، میتواند در جایگاهی به مراتب بالاتر ازاین قرار بگیرد. بارها به این نکته اشاره کردهام که ارکستر درستکردن، کار یک هفته است، آنچه دراین بین اهمیت دارد برنامهریزی در جهت ارتقای سطح کیفی ارکستراست. یکی از نکاتی که باعث میشود در ارکسترهای کشورمان اتفاق خاصی نیفتد این است که افرادی که درشوراها هستند تغییرنمیکنند وگاه تاچندین سال در شوراها باقی میمانند. درحالیکه بهرهگیری از دیگر هنرمندان زبده دراین زمینه میتواند به پیشرفت و جهش بیشتر ارکسترسمفونیک تهران کمک کند.
شماچندین سال است که رهبری دائم ارکستر مارینسکی رابهعهده گرفتهاید و ازاین رهگذر ازحضور هنرمندان ایرانی بهفراخور برنامههای مختلف دراین ارکستر بهره گرفتهاید؛ تأثیر چنین اقدامی را چطور ارزیابی میکنید؟
چهارسال پیش و به دعوت والرین گرگیف، رهبرارکستر سنپطرزبورگ به روسیه دعوت شدم تا رهبری ارکستر مارینسکی را با بیش از ۱۵۰سال سابقه بهعهده بگیرم. ازهمان ابتدا تلاشم این بود که ارکستر این کشور را با موزیسینهای ایرانی آشنا کنم و تا جایی که در توانم بودههم مسیر را برای ورود هنرمندان ایرانی به این ارکستر هموار کردهام. رضا فکری، امین غفاری، مهسا خراطیان، تفرشیپور، آیدین علیانسب و... ازجمله هنرمندانی بودهاند که درارکستر مارینسکی به اجرای برنامه پرداختهاند. دراین ارتباط باز هم برنامههایی دارم تا در آینده نزدیک از حضور سولیستها و آهنگسازان ایرانی دراین ارکستر بهره بگیرم که اجرای آثار رضا والی از آهنگسازان خوب کشورمان ازاین جمله است. من این حرکت را وظیفه و رسالت خودم میدانم که در هرکدام از ارکسترهای جهان که حضور داشته باشم از هنرمندان ایرانی هم دراین ارکسترها دعوت کنم تا توانمندی آنها نزد جهانیان معرفی وشناخته شود.