دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز بهتازگی تاکید کرده که باید توجه جدیتری به مسأله پیشگیری از اعتیاد داشته باشیم. این درحالی است که در حوزه درمان اعتیاد در کشور نیز با مشکلاتی مواجه هستیم.
روز گذشته نشست خبری حسین ذوالفقاری، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر برگزار شد. آنطور که در این نشست مطرح شد؛ حدود ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا مصرفکننده انواع مواد مخدر هستند و این درحالی است که گروهی از مصرفکنندگان نیز شناسایی نشدهاند. آنطور که دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده، حدود ۲۰ درصد مصرف جهانی مربوط به مواد سنتی مانند تریاک و مشتقات آن است و ۸۰ درصد به مواد صنعتی و روانگردان اختصاص دارد؛ این آمار در ایران نیز قابلتوجه است. براساس پیمایش انجام شده در سال ۱۳۹۴، حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر معتاد در کشور شناسایی شدند. همچنین برآورد میشود که حدود یکمیلیون و ۸۰۰ هزار نفر نیز در گروه مصرفکنندگان تفننی مواد مخدر قرار بگیرند.
ایران؛ پیشرو در مبارزه با مواد مخدر
اعتیاد همچنان یکی از جدیترین چالشهای اجتماعی ایران است؛ مسألهای که نه فقط با کاهش سن مصرف، تنوع موادمخدر و رشد مصرف تفننی، بلکه با ضعفهای نظام درمانی، پیچیدهتر از همیشه شده است. با اینحال سیاستگذاران بارها از پیشرفتهای چشمگیر کشور در حوزه درمان و کاهش آسیب سخن میگویند! این بار هم سعید ذوالفقاری، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در نشست خبری خود از توسعه زیرساختهای درمان اعتیاد در کشور سخن گفت. به گفته او، ۹۱۵۷ کلینیک و مرکز درمانی برای درمان اختیاری اعتیاد فعال هستند که یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر را تحت پوشش قرار دادهاند. وی همچنین از فعالیت ۹۳ مرکز درمان اجباری برای معتادان متجاهر با ظرفیت ۴۵ هزار نفر خبر داد و با اشاره به چندوجهیبودن مقابله با اعتیاد، افزود: به گواه سازمانهای بینالمللی، ایران کشوری پیشرو در مبارزه با مواد مخدر، درمان اعتیاد و کاهش آسیب ناشی از اعتیاد است.
درمان یا جایگزینی مخدر؟
بسیاری از کارشناسان تصویر ارائهشده از آمارهای اعلام شده مسئولان از وضعیت درمان و پیشگیری اعتیاد را خوشبینانه و تا حدی دور از واقعیت میدانند. رامین رادفر، درمانگر و پژوهشگر اعتیاد در گفتوگو با جامجم با تأکید بر واکنش بسیار کند نظام درمان در مواجهه با مواد مخدر جدید، اظهار میکند: یکی از مشکلات جدی ما در بحث اعتیاد، کندی شدید سیستم درمان است. برای مثال، سالهاست که از گسترش مصرف ماده مخدر گل در کشور میشنویم اما اگر از مسئولان وزارت بهداشت بپرسید برای آموزش درمانگران در مواجهه با اعتیاد به گل چه کردهاند، پاسخ خاصی ندارند. این مشکل درباره الکل و سایر مواد جدید هم وجود دارد. سیستم ما واکنشی نیست و توان پاسخدهی سریع به چالشهای نوظهور را ندارد.
رادفر همچنین با اشاره به اینکه در دو دهه گذشته، ایران در حوزه درمان نگهدارنده با داروهایی مانند متادون و بوپرنورفین پیشرفتهایی داشته، معتقد است که این پیشرفتها لزوما به معنای موفقیت نیست. بهگفته او، در حال حاضر بیش از ۷۵۰ هزار نفر تحت درمان نگهدارنده قرار دارند اما این درمانها چندان کارساز نیستند و صرفا نوعی جایگزینی مخدر با شبهمخدر محسوب میشود.
سردرگمی در نظام درمان
اما مسأله به همین جا ختم نمیشود چراکه این روشهای غیراصولی درمان دردسرآفرین هم است! آنطور که رادفر میگوید: ما در حوزه درمان اعتیاد نیز با نوعی سردرگمی مواجهیم؛ زیرا اگرچه بیش از ۸۰۰۰ کلینیک در کشور وجود دارد که به صورت قانونی داروهای شبهمخدر مانند متادون به بیماران میدهند و این یک مداخله مبتنی بر شواهد است و از سوی وزارت بهداشت نیز مجوز دارد اما همین بیماری که داروی خود را از کلینیک مجاز دریافت کرده، اگر بخواهد با هواپیما سفر کند، در فرودگاه با مشکل مواجه میشود و مثلا ممکن است توسط نیروی انتظامی دستگیر شود. علاوه بر آن، اختلاف و ناهماهنگی در صدور مجوز نیز به اختلال در درمان دامن میزند.
پیشگیری، اولویت فراموششده؟
با وجود برخی تلاشهای صورت گرفته برای آگاهسازی و آموزش، بسیاری از کارشناسان معتقدند اقدامات پیشگیرانه در ایران همچنان پراکنده، شعاری و فاقد پیوست فرهنگی است؛ موضوعی که دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر نیز به ضعف آن اذعان کرده و گفته طبق تحقیقاتی که در همایش ملی سلامت روان در سال ۱۴۰۱ ارائه شد، میتوان گفت که افزایشی نسبی در آمار اعتیاد رخ داده است. یعنی با وجود همه اقدامات انجامشده درخصوص پیشگیری و درمان اعتیاد همچنان در این حوزه نیازمند توجه جدیتر هستیم.
رادفر درباره ضعفهای کشور در حوزه پیشگیری از اعتیاد به جامجم میگوید: ما پیشگیری را یک فرآیند سازمانی تلقی میکنیم؛ یعنی تصور میشود این کار وظیفه یک سازمان خاص است، در حالیکه عوامل مؤثر بر بروز اعتیاد عمدتا در ساختار کلی ریشه دارند. فقر، تورم و شکاف طبقاتی ازجمله عواملی است که در هر کجا وجود داشته باشد، باعث افزایش شیوع اعتیاد میشود. اینها مسائلی نیست که یک سازمان خاص بتواند به تنهایی بر آنها غلبه کند؛ بلکه نیازمند اصلاح سیاستگذاری در سطوح کلان حکمرانی هستند. آنطور که این پژوهشگر اعتیاد میگوید، پیشگیری از اعتیاد، نتیجه مجموعهای از سیاستهای درست و هماهنگ در همه حوزههاست، نه صرفا اجرای چند برنامه آموزشی یا فرهنگی در مدارس یا محلهها!
راهحل کجاست؟
اگر بخواهیم روند موجود را اصلاح کنیم، به گفته بسیاری از کارشناسان نقطه آغاز تدوین یک برنامه استراتژیک ملی برای پیشگیری، درمان و کاهش آسیب اعتیاد است؛ برنامهای که در آن نقش و مسئولیت همه سازمانها مشخص باشد و نحوه پاسخگویی آنها نیز تعریف شده باشد. به گفته رادفر، کشور ما در زمینه مقابله با ایدز (HIV) تجربه موفقی در تدوین و اجرای برنامه ملی داشته و میتواند همین الگو را در حوزه اعتیاد نیز پیاده کند. او همچنین تأکید میکند که سیاستگذاری در حوزه اعتیاد باید شتاب بگیرد و مداخلات باید مبتنی بر شواهد علمی باشد، نه سلیقه.