گزارش پیشرو، با تکیه بر آمار منتشرشده در خرداد و تیرماه ۱۴۰۴ و مقایسه آن با دورههای مشابه در سال ۱۴۰۳، به تحلیل این روندها، بررسی ژانرهای محبوب و پرفروش و واکاوی دلایل این معادله پیچیده در اقتصاد فرهنگ میپردازد؛ معادلهای که در آن کتابها بیشتر میشود اما لزوما بیشتر خوانده نمیشود.
افزایش عناوین همزمان با کوچکشدن تیراژ
براساس آمار رسمی خانه کتاب و ادبیات ایران، در خردادماه ۱۴۰۴، تعداد کل عناوین منتشرشده به ۶ هزار و ۹۶۲ عنوان رسید. این رقم در مقایسه با ۶ هزار و ۵۵۴ عنوان کتاب منتشر شده در خرداد ۱۴۰۳، رشدی معادل ۶درصد را نشان میدهد. این افزایش، عمدتا در حوزه کتابهای تألیفی (با ۴ هزار و ۷۸۰ عنوان) مشهود بود و نشان از فعالیت بیشتر نویسندگان و ناشران داخلی دارد اما این رشد در تعداد عناوین، با یک واقعیت تلخ همراه بود: کاهش شمارگان. شمارگان کل کتابهای منتشرشده در خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۵ میلیون و ۷۸۳ هزار و ۱۲۰ نسخه گزارش شد که نسبت به آمار ۴ میلیون و ۹۰۵ هزار و ۶۸۱ نسخه در مدت مشابه سال قبل، در نگاه اول افزایشی به نظر میرسد اما باید توجه داشت که آمار سال گذشته با کاهش شدید تولید همراه بود. در واقع، میانگین شمارگان هر کتاب از ۷۴۹ نسخه در خرداد ۱۴۰۳ به ۸۳۰ نسخه در خرداد ۱۴۰۴ رسید. این رشد اندک در میانگین تیراژ نمیتواند افت شدید سال گذشته را جبران کند و همچنان نشاندهنده استراتژی ناشران برای چاپ کتاب با تیراژ پایین جهت مدیریت ریسک مالی است.
مهمترین شاخصی که وضعیت اقتصادی بازار را روشن میکند، میانگین قیمت کتاب است. این رقم در خرداد ۱۴۰۴ به حدود ۲۶۱ هزار تومان رسید که در مقایسه با ۲۰۳ هزار تومان در خرداد ۱۴۰۳، افزایش ۲۸ درصدی را تجربه کرده است. این جهش قیمتی، اگرچه ارزش کل بازار را به بیش از ۱۵ میلیارد تومان رسانده اما قدرت خرید مخاطبان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
تیر ۱۴۰۴: تکرار الگوی گرانی و تداوم کاهش تولید
این الگو در تیرماه نیز ادامه یافت. در تیر ۱۴۰۳، تعداد عناوین منتشر شده ۷ هزار و ۷۹۶ عنوان بود اما آمارها نشان میدهند که در تیر ۱۴۰۴، این روند با نوساناتی همراه بوده است. دادههای کلی منتشر شده برای بهار ۱۴۰۴ نشان میدهد که میانگین شمارگان هر کتاب به ۱۳۳۷ نسخه رسیده که عمدتا تحت تأثیر رویدادهایی مانند نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در اردیبهشتماه است. با این حال، مقایسه تیر ۱۴۰۴ با تیر ۱۴۰۲ (که در آن نیز شاهد کاهش تولید بودیم) نشاندهنده ۲۶% کاهش در تعداد عناوین است، در حالی که میانگین قیمت کتابها ۳۲% افزایش یافته است.
این آمار به وضوح نشان میدهد که ناشران در مواجهه با تورم افسارگسیخته در هزینههای تولید (کاغذ، چاپ، صحافی و توزیع)، استراتژی دوگانهای را در پیش گرفتهاند: ۱- کاهش ریسک با چاپ عناوین متنوع در تیراژ پایین؛ ناشران ترجیح میدهند بهجای سرمایهگذاری سنگین روی یک یا دو عنوان با تیراژ بالا، سبد محصولات خود را با عناوین متعدد و تیراژهای محدود (غالبا بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نسخه) متنوع کنند. ۲-افزایش قیمت برای جبران هزینهها: برای حفظ حاشیه سود حداقلی، قیمت پشت جلد کتابها بهشکل قابل توجهی افزایش یافته است. این روند، اگرچه ممکن است به بقای ناشران کمک کند اما در بلندمدت به کاهش دسترسی عمومی به کتاب و کوچکشدن دایره مخاطبان فعال منجر خواهد شد.
سلیقه مخاطب در تابستان ۱۴۰۴
با وجود تمام نوسانات اقتصادی، ذائقه کتابخوانی جامعه ایرانی در خرداد و تیر ۱۴۰۴ ثبات قابل توجهی را در مقایسه با سال گذشته نشان میدهد. بررسی لیست پرفروشها و آمار ژانرها، گویای تسلط چند حوزه مشخص بر بازار است. همانند سال گذشته، رمان و داستان همچنان پرچمدار فروش در بازار کتاب هستند. در خرداد ۱۴۰۴، رمانهای اجتماعی، عاشقانه و معمایی بیشترین محبوبیت را داشتند. آثاری چون «گوشت تلخ» از سروش صحت بهعنوان یک پدیده جدید در کنار آثار کلاسیک و پرفروشی مانند «سووشون» سیمین دانشور (که با تجدید چاپهای مکرر همچنان مورد استقبال است) و رمانهای ترجمهای مانند «ملت عشق» و «کتابخانه نیمهشب»، لیست پرفروشها را تسخیر کردند. در تیرماه نیز این روند با قدرت ادامه یافت و نامهایی چون «سمفونی مردگان» عباس معروفی و «کلیدر» محمود دولتآبادی (بهویژه در نسخه صوتی) در کنار آثار جدیدتر مانند «تاکسیسواری» سروش صحت و رمانهای پرطرفدار مهرداد صدقی مانند «آبنبات هلدار» و «آبنبات لیمویی» دیده میشدند. این نشان میدهد که مخاطب ایرانی همچنان به داستانگویی، چه در فرم کلاسیک و چه مدرن، وفادار است.
عطش برای بهبود و آرامش
در رتبه دوم فروش، کتابهای روانشناسی، موفقیت و رشد فردی قرار دارد. کتاب «تکههایی از یک کل منسجم» نوشته پونه مقیمی، پس از گذشت چند سال از انتشار، همچنان یکی از پرفروشترین آثار بازار است. در کنار آن، «عادتهای اتمی» جیمز کلیر که در خرداد ۱۴۰۳ نیز پرفروش بود، در سال ۱۴۰۴ با عنوان جدیدی از همین نویسنده یعنی «باور به بهترشدن»، بار دیگر در صدر قرار گرفت.
سرمایهگذاری برای آینده
حوزه کودک و نوجوان، علیرغم کاهش عناوین در برخی ماهها، یکی از پویاترین و پرمخاطبترین بخشهای بازار کتاب است. در خرداد ۱۴۰۴، فروش کتابهای این حوزه با رشد ۱۰درصدی مواجه شد. در تیرماه نیز این حوزه با انتشار ۱۲۳۹ عنوان و میانگین شمارگان ۱۳۰۰ نسخه (بسیار بالاتر از میانگین کل بازار)، قدرت خود را به رخ کشید. مجموعههایی مانند «قصههای خوب برای بچههای خوب» اثر ماندگار مهدی آذریزدی و مجموعه «کودکی نامداران» درکنار آثار ترجمهشده محبوبی چون کتابهای مو ویلمز (مانند «به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند»)، نشان از توجه ویژه والدین به محتوای آموزشی و تربیتی برای فرزندانشان دارد. با وجود قیمت نسبتا بالای کتابهای کودک (به دلیل چاپ رنگی و کیفیت کاغذ)، این حوزه همچنان یکی از اولویتهای خرید خانوارها محسوب میشود.
نگاهی به گذشته برای درک امروز
در سال ۱۴۰۴، حوزه تاریخ و زندگینامه نیز رشد قابل توجهی را تجربه کرد. تمایل به مطالعه درباره شخصیتهای الهامبخش ایرانی وجهانی وهمچنین وقایع تاریخی، نشان ازجستوجوی هویتی وتلاش برای درک ریشههای مسائل کنونی درمیان مخاطبان دارد؛ آثاری چون «خاطرات سفیر» و «پاییز آمد» در این دسته قرار میگیرند و توانستهاند مخاطبان خاص خود را پیدا کنند.
پارادوکس افزایش فروش و کاهش قدرت خرید
فراتر از آمار و ارقام، چند روند کلیدی در بازارکتاب ۱۴۰۴ قابل شناسایی است که آینده این صنعت را شکل میدهد. گزارشها حاکی از آن است که در رویدادهایی مانند نمایشگاه کتاب تهران، حجم فروش ریالی و حتی تعداد خریداران نسبت به سال گذشته رشد داشته است. بهعنوان مثال، در یک بازه زمانی، تعداد خریداران سه برابر شده و مبلغ خرید افزایش چشمگیری داشته است اما این آمار نباید ما را از واقعیت اصلی غافل کند. افزایش قیمت ۲۵ تا ۳۰درصدی کتاب به این معناست که مخاطب برای خرید همان تعداد کتاب سال گذشته، باید امسال هزینه بسیار بیشتری بپردازد. در نتیجه، سبد خرید کتاب خانوارها از نظر تعداد جلد کوچکتر شده، حتی اگر مبلغ پرداختی آنها بیشتر بهنظر برسد. این پدیده که میتوان آن را «تورم فرهنگی» نامید، بهتدریج بخشی از طبقه متوسط را از دایره کتابخوانان فعال خارج میکند.
غلبه ترجمه بر تألیف در ژانرهای پرمخاطب
باوجود آنکه آمار کلی، برتری عددی عناوین تألیفی را نشان میدهد (۴۷۸۰ تألیف در برابر ۲۱۸۲ ترجمه در خرداد ۱۴۰۴) اما در لیست پرفروشها، بهویژه در حوزههای رمان و روانشناسی، کفه ترازو به نفع آثار ترجمه سنگینی میکند. کتابهایی مانند «ملت عشق»، «کتابخانه نیمهشب»،«مغازه خودکشی»و آثارجیمز کلیر،گواه این مدعاست. این امرنشان میدهد که صنعت نشر ایران در بخش تولید محتوای جذاب وهمهپسند در این ژانرها، هنوز نتوانسته بهطور کامل با رقبای جهانی خود رقابت کند.
تغییر الگوی مصرف
یکی از مهمترین تحولات سالهای اخیر که در سال ۱۴۰۴ به اوج خود رسید، افزایش سهم فروش آنلاین است. در خردادماه، حدود ۲۲درصد از کل فروش کتاب از طریق پلتفرمهای اینترنتی انجام شد. این روند که با شیوع کرونا تسریع شد، اکنون به یک الگوی ثابت تبدیل شده است. خرید آنلاین به مخاطبان شهرستانی امکان دسترسی بهتر به کتابها را میدهد و هزینههای رفتوآمد را کاهش میدهد. با این حال، این پدیده چالشی جدی برای کتابفروشیهای فیزیکی و محلی است که برای بقا نیازمند نوآوری و ارائه خدمات متمایز هستند.
تمرکزگرایی در نشر و توزیع
آمارهای سال ۱۴۰۴ بار دیگر تأیید کرد که تهران همچنان قطب اصلی صنعت نشر ایران است. بیش از ۵۵درصد کل کتابهای کشور در تهران منتشر، توزیع و مصرف میشود. این تمرکزگرایی ضمن ایجاد نابرابری در دسترسی به منابع فرهنگی، فرصت رشد و شکوفایی را از ناشران و نویسندگان شهرستانی میگیرد و تنوع فرهنگی در محتوای تولیدی را محدود میسازد.
بزرگترین چالش دوستداران کتاب
بازار کتاب ایران در تابستان ۱۴۰۴، یک کشتی در دریای متلاطم اقتصاد است. از یک سو، افزایش شمار عناوین و رشد فروش آنلاین، نشان از زندهبودن و تلاش این صنعت برای انطباقیافتن با شرایط جدید دارد. سلیقه مخاطبان نیز با تمرکز بر ادبیات، روانشناسی و کتاب کودک، از یک ثبات امیدوارکننده حکایت میکند اما از سوی دیگر، کاهش شمارگان و افزایش شدید قیمتها، همچون دو لبه یک قیچی، در حال بریدن رشته اتصال میان بخش بزرگی از جامعه و کتاب هستند. اگر این روند ادامه یابد، کتاب بهتدریج از یک کالای فرهنگی عمومی به یک کالای لوکس تبدیل خواهد شد که تنها قشر خاصی توانایی خرید آن را خواهند داشت. آینده صنعت نشر ایران نهفقط به همت ناشران و نویسندگان، بلکه به سیاستگذاریهای کلان فرهنگی و اقتصادی، بهویژه در زمینه کنترل تورم و حمایت هدفمند از تولید و توزیع کتاب، بستگی دارد. تابستان ۱۴۰۴ نشان داد که عطش خواندن همچنان وجود دارد اما توان خریدن رو به افول است و این بزرگترین چالش پیش روی دوستداران کتاب و فرهنگ در ایران امروز است.