دستاندرکاران سیاستگذاری در آمریکا گمان میکردند با تقویت گرایشهای ناسیونالیستی میتوانند قدرت روبهافول این کشور را احیا کنند اما نهتنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه بحرانهای داخلی و خارجی نیز تشدید شد. در کنار درگیریهای نظامی، باید به درگیریهای اقتصادی و اجتماعی نیز توجه داشت. نوع برخورد از موضع بالا نسبت به کشورهای آمریکای لاتین، واکنشهای تندی را علیه آمریکا برانگیخت و سیاستهای اقتصادی آمریکا، واکنشهای منفی اروپا را به دنبال داشت.
در نتیجه نهتنها قدرت آمریکا احیا نشد بلکه این کشور بیش از پیش به سمت انزوا پیش رفت. کشورهایی که در گذشته در بحرانهای اقتصادی به آمریکا کمک میکردند و با خرید دلار مانع کاهش ارزش آن در سطح جهانی میشدند، اکنون دیگر خود را در چنین موقعیتی قرار نمیدهند. علت آن هم روشن است: همراهی با آمریکا دیگر نتایج مثبتی درپی ندارد. بنابراین، آنچه که آمریکاییها به دست آوردهاند، چیزی جز یک بحران افزوده نبوده و سیاستهای ترامپ نهتنها قدرت آمریکا را احیا نکرده بلکه اعتبار آن را بیش از پیش تنزل داده است.
در موضوع ایران، ترامپ نخستین رئیسجمهوری بود که وارد بازی صهیونیستها شد و مستقیما با ایران وارد درگیری شد؛ در حالی که رؤسای جمهور پیشین، علیرغم فشارهای رژیم صهیونیستی، از چنین اقدامی پرهیز کرده بودند اما ترامپ وارد این بازی شد و البته بهسرعت متوجه شد که این مسیر یک راهحل بلندمدت نیست و مشکلات آمریکا را بهشدت افزایش خواهد داد. مقابله مستقیم نظامی با ایران یک درگیری طولانیمدت خواهد بود که قطعا نتایج بسیار مخربی برای آمریکا درپی خواهد داشت. به همین دلیل، شاهد بودیم که آمریکا بهسرعت عقبنشینی کرد.این عقبنشینی نه بهدلیل حفظ اعتبار بلکه نتیجه مواجهه با واکنشی قاطع بود. ورود به یک میدان نظامی بدون هیچ دستاوردی و سپس عقبنشینی آشکار، برای آمریکا که مدعی ابرقدرتی است، بیاعتباری بهوجود آورده است. آمریکا با احیای گرایشهای ناسیونالیستی، نهتنها سطح سیاستورزی خود را ارتقا نداد بلکه آن را بهشدت تنزل داد. چراکه ناسیونالیستهایی که با گرایشهای نژادی وارد سیاست میشوند، از نظر فکری بسیار سطحیاند. این افراد چون خود رابینیاز از دیگران میدانند،تمایلی به بهرهگیری ازدستاوردهای دیگران ندارند و همین موضوع موجب کوچک شدن شخصیتی و فکری آنها میشود.در نتیجه، کسانی که ترامپ را در واشنگتن به قدرت رساندند، هیچ دستاوردی نخواهند داشت. مشکلات داخلی در ایالتهای مختلف آمریکا افزایش خواهد یافت و یک بحران داخلی جدی در انتظار آنهاست. در سطح بینالمللی نیز به دلیل کاهش عقلانیت در تصمیمگیری، جایگاه جهانی آمریکا با افول مواجه خواهد شد.
پیشتر هیچ رئیسجمهوری در آمریکا سابقه نداشت که در یک روز چند تصمیم متناقض اتخاذ کرده و سپس از آنها عقبنشینی کند. چنین رفتاری حتی در سطوح پایین مدیریتی نیز بیاعتباری به همراه دارد، چه رسد به سطح ریاستجمهوری آمریکا. اکنون آمریکا در موقعیتی قرار گرفته که تصمیمات متناقض ترامپ، اعتبار این کشور را بهشدت کاهش داده است.
سقوط امپراتوری آمریکا که سالهاست آغاز شده، با اینگونه سیاستها تشدید خواهد شد. ترامپ بهسرعت متوجه شد که حمله به ایران برای آمریکا بسیار پرهزینه خواهد بود. غربگرایان چه در ایران و چه در جهان سعی دارند این بیاعتباری را پنهان کنند اما ملتها دارای درک و شعور هستند. کشوری که مدعی ابرقدرتی است، وقتی وارد یک میدان میشود و حتی یک دستاورد نظامی ساده مانند لطمه زدن به روند غنیسازی ایران به دست نمیآورد، سپس در مدت کوتاهی بهطور آشکار عقبنشینی میکند، این چیزی جز بیاعتباری نیست.
به طورخاص دیدیم پاسخ قاطع ایران به حمله آمریکا به تاسیاست هستهای درقالب هدف قراردادن پایگاه راهبردی آمریکادر قطر، باعث شد او برخلاف همه ادعاهای تهدیدآمیز بلافاصله دست به عقبنشینی بزند وتقاضای آتشبس کند که این خود، گواه روشنیاست براینکه سیاستترامپ نهتنهادستاوردی برای آمریکا نخواهدداشت بلکه روندبیاعتباری این کشورراشتاب میبخشد.