بررسی ابعاد و تبعات کریدور ترامپ

بررسی ابعاد و تبعات کریدور ترامپ

آنچه از پنج سال پیش بار‌ها تاکید شده است الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان مانند دو لبه قیچی، هر دو در قالب نظم آنگلوساسکونی فعالیت می‌کنند و تحولات امروز گویای این موضوع است. چشم‌پوشی پاشینیان از پاکسازی قومی ارامنه بومی قراباغ، دلیل بارز همسویی دولت ایروان با محور آنگلوساکسونی است.
کد خبر: ۱۵۱۳۶۸۵
نویسنده احمد کاظمی - کارشناس ارشد مسائل اوراسیا

جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قراباغ (۲۰۲۰) با این‌که به تمامیت سرزمینی دست یافته بود به منظور اخذ کریدور جعلی زنگزور از طریق تهدید نظامی حدود ۵۰ رزمایش به صورت انفرادی یا مشترک با برادران مورد تاکید خود (اسرائیل و ترکیه و پاکستان) برگزار کرده است. دولت ارمنستان نیز از این تهدیدات نظامی به عنوان توجیهی برای اقناع افکار عمومی ارمنستان برای واگذاری کریدور استفاده کرده است.

رحب طیب اردوغان چند بار ایران را تنها مانع اجرای کریدور جعلی زنگروز خوانده بود. باکو و آنکارا نیز پس از آن‌که با اقتدار تهران نتوانستند راسا مانع ایران برای اجرای دالان تورانی ناتو را مرتفع سازند تلاش کردند بازیگران پشت صحنه یعنی انگلستان و آمریکا را مستقیم در موضوع وارد سازند. ایده کریدور ترامپ، پیشنهاد اردوغان است که در سفر ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ پاشینیان به ترکیه مطرح و ابتدا از زبان سفیر آمریکا در ترکیه عنوان شد و سپس از سوی آمریکا به ارمنستان ابلاغ گردید.

کریدور ترامپ همان دالان تورانی ناتو یا کریدور جعلی زنگزور است که اهداف ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچرال را علیه ایران، روسیه و چین دنبال می‌کند، برای تسریع در اجرای این کریدور و از بین بردن مانع ایران و روسیه و چین؛ دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان تلاش کردند منافع و علایق شخصی دونالد ترامپ را نیز به این کریدور گره برنند، بنابراین با پیشنهاد اعطای جایزه صلح نوبل، نام ترامپ را برآن نهادند و قرار است شرکت‌های وابسته به ترامپ در این طرح سرمایه‌گذاری بلند مدت کنند.

اسنادی که در کاخ سفید امضاء شده شامل بیانیه سران سه کشور به همراه اسناد امضا شده توسط وزیران خارجه دو کشور در خصوص چارچوب و بند‌های توافق شده صلح و درخواست پایان فعالیت گروه مینسک است که از سال ۱۹۹۴ برای حل مناقشه قرباغ به ریاست آمریکا، روسیه و فرانسه فعالیت می‌کرد.

در بند یک بیانیه هفت ماده‌ای سران آمریکا، ارمنستان و جمهوری آذربایجان آمده است که باکو و ایروان در آینده تلاش‌های تکمیلی خود را برای امضا و تصویب نهایی توافقنامه صلح ادامه خواهند داد؛ این بدان معناست که دو طرف فقط در مورد موارد توافق شده، سند چارچوبی را امضاء کردند و «معاهده صلح» که می‌بایست توسط سران امضاء شود، هنوز نهایی نشده است. برخی وجوه اختلاف از جمله در مورد زندانیان نظامی ارمنی، نحوه تعیین مرزها، درخواست تغییر قانون اساسی ارمنستان و حق بازگشت ارامنه به قراباغ باقی است.

برای احتراز از تحریک افکار عمومی ارمنستان و کشور‌های منطقه به‌ویژه ایران و روسیه، در سند مربوط به «مسیر ترامپ برای صلح و امنیت بین‌المللی» (Trump Route for International Peace and Prosperity: TRIPP) از واژه «کریدور» استفاده نشده است و در عین حال بر تمامیت ارضی، حاکمیت، صلاحیت قضایی ارمنستان بر این مسیر و برابری مدیریت در کنسرسیوم مشترک تاکید شده است، اما پلان نهایی و اعلام نشده جبهه آنگلوساکسونی، ایجاد کریدوری به عرض حدودا شش کیلومتر و طول حدودا ۴۳ کیلومتر و واگذاری زمین و فضای آن به آمریکا و ناتو در پوشش یک کنسرسیوم آمریکایی – ارمنی است، قرار است در این خصوص آمریکا و ارمنستان سند مجزایی امضاء کنند.

ایران با رفع عادی انسداد خطوط مواصلاتی البته به صورت جامع در قفقاز مخالف نیست، اما هر گونه کریدوری که موجد تغییرات ژئوپلیتیکی باشد، موجب مخدوش شدن شناسایی حقوقی جمهوری آذربایجان و ارمنستان توسط ایران خواهد شد.

اقدام پاشینیان در موافقت با پایان فعالیت گروه مینسک به نوعی به معنای چشم‌پوشی از سرنوشت ارامنه قره‌باغ است که سال ۲۰۲۳ دچار پاکسازی قومی شده‌اند. ایده کریدوری، بقای ارمنستان را به خطر می‌اندازد.

جمهوری آذربایجان در حال حاضر به قرارگاه تامین انرژی محور ضدایرانی، ضد روسی و ضد چینی تبدیل شده است. باکو بیش از ۶۰ درصد نفت اسرائیل، گاز سوریه و نفت و گاز اوکراین را تامین کند.

اقدام روسیه در حمله به اطراف ساختمان سفارت جمهوری آذربایجان در کی‌یف، انفجار انبار نفت سوکار در مرز اوکراین – رومانی و حمله به ایستگاه کمپرسور گاز جمهوری آذربایجان در دونتسک حاکی از عصبانیت مسکو از اقدامات فریبکارانه علی‌اف است و نشان می‌دهد روسیه کریدور ترامپ را صرفا یک طرح ترانزیتی نمی‌داند.

اندیشکده استراتفور در تگزاس آمریکا که برای نهاد‌های امنیتی و نظامی این کشور گزارش‌های راهبردی آماده می‌کند، در برآوردی اعلام کرده است که هر کشوری کنترل جنوب ارمنستان (سیونیک) را به عهده بگیرد، بیشترین ابزار تاثیرگذاری بر روسیه، ایران، ترکیه و چین را خواهد داشت. از این رو کریدور ترامپ نه یک طرح ترانزیتی بلکه یک کریدور با کارکرد‌هایی ناتویی، تورانی، تکفیری و عبری است که در ادامه کریدور صهیونی داوود قابل ارزیابی است.

تحولات کنونی نشان می‌دهد رویکرد محافلی که از سال ۲۰۲۰ تحولات قفقاز را یک بازی روسی پنداشته و موجب اشتباه در تصمیم‌گیری نظام می‌شدند، اشتباه راهبردی و در راستای خط نفوذ بوده است، چون اساسا پروژه جنگ دوم قراباغ یک فتنه آنگلوساکسونی با مشارکت تکفیری‌ها و صهیونیست‌ها برای تغییرات ژئوپلیتیکی و کریدوری تحت پوشش آزادی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان بود. روسیه در اثنای این جنگ کوشید ابتکار عمل را در دست بگیرد و حتی دنبال نوعی کریدور روسی بود، اما در چند مرحله از جمله در جنگ سوم قراباغ (۲۰۲۳) که منجر به اخراج صلح‌بانان روس شد، توسط باکو و آنکارا و از طریق شکلات آنگلوساکسونی (انتقال پنهانی بخشی از گاز روسیه از طریق خطوط لوله باکو به اروپا) فریب داده شد.

در صورت موفقیت اجرای کریدور ترامپ، عضویت فوری جمهوری آذربایجان و ارمنستان در ناتو، طرح بعدی واشنگتن و لندن در منطقه خواهد بود، در قالب این طرح تداوم حاکمیت دولت‌های باکو و ایروان برای دو دهه آتی تضمین شده است.

در صورت تحقق کریدور ترامپ که دقیقا روز پایان ضرب‌الاجل ترامپ به پوتین برای توقف جنگ در اوکراین یا پذیرش تحریم‌های بیشتر، اسناد آن امضاء شد، روس‌ها از قفقاز اخراج می‌شوند و گسترش ناتو به شرق وارد فاز جدیدی می‌گردد.

الهام علی‌اف یک روز پس از آغاز جنگ اوکراین در روسیه با شخص پوتین بیانیه «اتحاد موتلفین» را امضاء کرد و اکنون با فراخواندن اوکراین به مقاومت علیه روسیه، نفت و گاز اوکراین را تامین می‌کند و در آمریکا با شرکت اکسون موبیل و در حضور ویتکاف مسئول طرح آبراهام، قرارداد بزرگ نفتی امضاء می‌کند تا مسکو را از معادلات انرژی منطقه حذف کند.

ایران به دنبال صلح و توسعه پایدار در منطقه قفقاز در قالب رهنمود چهارگانه مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۹ است که در آن در کنار احترام به تمامیت ارضی و مرز‌های بین‌المللی کشورها، بر ضرورت عدم حضور تکفیری‌ها و صهیونیست‌ها در جمهوری آذربایجان و حفظ امنیت اقلیت ارمنی که امروز در تضمین ضرورت حق بازگشت ارامنه به قراباغ قابل تفسیر است، تاکید شده است.

کریدور ارس تنها راهگذر منطقه‌ای در جنوب قفقاز است که برخلاف کریدور جعلی زنگزور یا کریدور ترامپ، اهداف ترانزیتی دارد و می‌تواند در قالب طرح ۳+۳ که سه دهه پیش، ایران پیشنهاد داده است، موجد صلح پایدار در منطقه باشد.

برای مقابله با کریدور ترامپ یا همان دالان تورانی ناتو، ایران علاوه بر فرصت بی‌نظیر همکاری با روسیه و چین، باید بساط شبکه نفوذ در داخل کشور را که با ایجاد نبرد ادارکی و شناختی، شائبه‌پراکنی، ساده‌سازی فتنه‌ها و خودمقصر نمایی، مانع اجماع ملی می‌شوند، جمع کند.

برای مقابله با کریدور ترامپ، باید فرآیند تصمیم‌گیری قفقازی در کشور در شعام در دوره جدید متحول گردد و در عین حال نباید در برابر جریان‌های خودجوش مردمی خصوصا در مناطق آذری‌نشین ایران که دنبال انجام رسالت تاریخی خود در صیانت از ایرانیت، اسلام و تشیع در کهن سرزمین ایرانی قفقاز هستند، مانع‌آفرینی شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰