در دوران مشروطه برای نخستینبار در تاریخ ایران، رهبران با مردم هویت پیدا کردند، در صورتیکه قبل از این برعکس بود، مردم با رهبرانشان با رؤسای ایل قاجار، قزلباشها و...شناخته میشدند.دستاورد اصلی مشروطه این است که هر کسی بعد از این انقلاب روی کار آمد، مجبور بود عملکرد خود را برای مردم توجیه کند. میراث مشروطه همان انرژی آزادشده است و این رویداد شرایطی را فراهم کرد که در آن هم «شیخفضلالله نوری» بتواند اظهارنظر کند و هم «آخوند خراسانی» بتواند دیدگاههای خود رابنویسد؛ بنابراین میتوان گفت جامعهای که حرکتی ندارد، آخوند خراسانی و شیخفضلالله هم نخواهد داشت. درزمان مشروطه، نشاط در جامعه در سطح بالایی بوده است. ما میتوانیم با آگاهی و درسهایی که از این انقلاب گرفتیم، بعد از ۱۱۶ سال تاریخ را دوباره مرور کنیم و بنویسیم. ملتی که از تاریخ خود عبرت نگیرد، مجبور به تکرار تاریخ میشود؛ اگر در خودتان احساس ناامیدی میکنید،رضاخانی میآید که ثمره ناامیدی و ضعف یک ملت است.در مشروطه تحولاتی عمیق در فرهنگ سیاسی ایرانیان اتفاق افتاده است، مشروطه به ما درک مدنی داد، این درک مدنی شعار سیاسی جناحها نیست بلکه به معنای «ضرورت قانونمندی» است، ازاینرو باید به درک مدنی جهت قانونی داد تا از مسیر خود خارج نشود. تاریخ همیشه پشت سر ما نیست، گاهی ازماجلوتر است؛ زیرا یک وجه تحولات زمانی و یک وجه نظری و اندیشهای هم دارد؛ وقتی یک انقلاب انرژی بالای اجتماعی را آزاد میکند،مردم احساس نمیکنند که در فشار هستند، در حالیکه اگر این انرژی جمع، برنامهریزی و مدیریت شود، کشورها رامیسازد، درغیر این صورت انرژی به هدر میرود. موجی که در مشروطه ایرانی آزاد شد، هنوز هم آزاد است، حتی از موج مشروطه، انقلاب اسلامی پدید آمد اما یکی از آسیبهای انقلابها نداشتن برنامه برای آینده است. اگر انقلاب برای آینده برنامه نداشته باشد، نیروهای آن هدر میرود و دیگران برای آن برنامهریزی میکنند.نداشتن برنامه برای آینده، نیروها را دچار گریز از مرکز میکند، پروسه مشروطه که قرار بود برای ایران پربارتر باشد در اثر استحاله به پروژه رضاخانی تبدیل شد.
زمان مشروطه در اصفهان نارضایتیهایی وجود داشت و مردم انتقادهای زیادی داشتند اما مرحوم «حاجآقانورالله نجفی» درکتابی باعنوان«مقیم مسافر»بهعنوان یک مقام مسئول ویک عالم دینی به انتقادهایی که ازایشان شده بود ودرواقع به تاریخ، پاسخ داد. در مقطع فعلی نیزباید پاسخ به تاریخ رااز تمام مسئولان طلب کرد. البته پاسخگویی فقط دادن آمار و ارقام نیست؛مشروطیت ایران موجی ازآزادیخواهی است،البته به صورتیکه مشروطهخواهان آزادی راازنگاه عدالت نگاه کردند.
مشروطه هرگز شکست نخورد. اساسا نهضتها هیچگاه شکست نمیخورند و همیشه اثرگذار هستند. انرژیای که مشروطه در میان نیروهای اجتماعی آزاد کرد، تاثیرگذاری خود را دارد؛ بنابراین نباید اصل را بر مرگ نهضتها گذاشت بلکه اصل بر تداوم و زنده بودن آنهاست.