اگر صهیونیستها جنگ را پایان دهند و حتی آتشبس را بپذیرند، به آن معنا است که موفق نشدهاند اهداف خود را محقق کنند و این نشانهای از شکست آنان تلقی خواهد شد.
ورود اسرائیل به عرصهای که بهاصطلاح خروج نیروها و آغاز کمکرسانی است، باز هم نشاندهنده شکست بیشتر تلآویو در برابر افکار عمومی است. به عبارت دیگر، از هر جهت که بررسی کنیم، کابینه جنگ اسرائیل در سردرگمی بهسر میبرند و نمیدانند چگونه این شکست را پنهان کنند و چگونه به جهانیان نشان دهند که اجازه نمیدهند حماس و حامیانش موفقیتشان را به نمایش بگذارند.
بنابراین، تنها راهی که به نظرشان رسیده، همان ادعای گذشته و حرفهای تکراری است؛ اینکه غزه را خالی از سکنه کنند و بهاصطلاح اشغال کامل انجام دهند اما این کار دیگر امکانپذیر نیست. چراکه جمعیت عمدتا به جنوب غزه کوچانده شدهاند و دقیقا نظامیان صهیونی در همان مناطق که بیشترین حضور را دارند، اکنون ضربات سنگینی دریافت میکنند و کشته میشوند. بنابراین، اعلام این طرح، اقدامی کاملا تبلیغاتی و انفعالی است؛ اقدامی که تنها چاره برای اعلام شکست و آخرین تلاش آنها به شمار میآید. همه امکاناتشان را به کار گرفتهاند تا حماس را ناگزیر به آزادی اسرا کنند اما با وجود کشتارهای گسترده، موفق نشدند.
بهویژه اکنون که تصاویر منتشرشده از اسیرانی که بر اثر کمبود غذا دچار ضعف جسمی شدهاند، مشکلات بزرگی برای صهیونیستها ایجاد کرده است. این تصاویر نهتنها نشاندهنده عدم تأمین غذا برای مردم است بلکه گواه شکست رژیم صهیونیستی در تحقق اهدافش در جنگ با حماس است. آنها امیدوارند که با اعلام برنامه اشغال باریکه غزه، بتوانند شکست خود را لاپوشانی کنند اما گسترش اعتراضات جهانی، رژیم صهیونیستی را در بنبست قرار داده است.
بایستی توجه داشت که هرگز افکار عمومی جهانی با دهنکجی صهیونیستها نسبت به رساندن غذا به غزه و سرپیچیشان از توصیههای دیگران عقبنشینی نخواهد کرد؛ بلکه این اعتراضات میتواند گستردهتر شود. اکنون ملتهای مختلف برنامههایی برای اعزام کاروانهای بزرگ دریایی و کشتیهای حامل غذا به غزه ترتیب دادهاند.
اگر چنین کاری عملی شود، این موج انسانی کابوسی وحشتناک برای صهیونیستها بهوجود خواهد آورد. این کابوس در حالی است که تاکنون چندین کشتی حامل کمکهای مردمی از سوی رژیم صهیونیستی متوقف و مورد حمله قرار گرفته است اما اگر صدها کشتی یا قایق حامل نخبگان، ورزشکاران و عوامل مختلف به سوی غزه حرکت کنند، آنگاه تلآویو با چالشی جدی روبهرو خواهد شد.
به طور کلی، آنچه نتانیاهو در این طرح انجام میدهد، دست و پا زدنهای بیهودهای است که هیچ ارزش نظامی و سیاسی ندارد. این عملیات اشغال، جنایتی بیش نیست و هیچ استحکامی وجود ندارد که اشغال آن را به موفقیت تبدیل کند. غزه طبق قوانین بینالمللی، خاک اشغالشده محسوب میشود و این برخلاف منشور سازمان ملل است. تصور اینکه با کوچاندن همه مردم غزه به بیرون کرانه شرقی مدیترانه، حضور فلسطینیها پایان یابد، اشتباه محض است؛ چراکه آنها مجددا بازخواهند گشت و این، همان تیر خلاصی موفقیت ظاهری نظامی رژیم صهیونیستی خواهد بود.
همگان میدانند که حتی ضعیفترین کشورها میتوانند غزه را ظرف چند ساعت اشغال کنند اما با گذشت دو سال از محاصره، و باتوجه به اینکه غزه از 20 سال پیش به عنوان بزرگترین زندان روباز جهان شناخته شده است، اشغال آن هیچ افتخاری برای رژیم صهیونیستی ندارد بلکه خفت نتانیاهو و ارتش را نمایان کرده است. از سوی دیگر، اکنون اختلافات درونی جدی در ارتش اسرائیل وجود دارد و مخالفت شدیدی با بهکارگیری نیروهای نظامی در غزه دیده میشود. مشکلات روانی، خستگی مفرط و عدم آمادگی ارتش برای ادامه عملیات در غزه، از موانع اصلی پیش روی نتانیاهو بهشمار میآیند.