برخلاف برنامههای گفتوگومحور معمول، اینبار مجری و کارشناس در کنار هم، از استودیو فاصله گرفتهاند و در گرمای نفسگیر عراق، با حداقل امکانات فنی، در حال تولید محتوایی متفاوتاند؛ محتوایی که نهتنها از جغرافیای اربعین فراتر میرود بلکه تلاش دارد تاریخ پنهان، اما اثرگذار تشیع را در شهرهای کوچک و بزرگ عراق بازخوانی کند.
گزارشی که میخوانید، حاصل تلاشی است میدانی در مسیر نجف تا کربلا، در کنار موکب امام رضا (ع)، عمود ۲۸۵؛ جایی که خبرنگار روزنامه جامجم با دشواری توانست به عوامل «کوی محبت» دسترسی پیدا کند.
در این گفتوگوی ویژه، علیرضا کاردان امین (تهیهکننده برنامه)، حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان (کارشناس مذهبی) و مهدی اعرابی (مجری) از تجربههای تازهشان، تحول ساختاری برنامه، چالشهای روایت تاریخ در میدان، و نگاهشان به آینده این برنامه معارفی گفتند.
آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی است از دل یک مسیر، برای ساختن یک مسیر روشنتر در رسانه دینی.
کوی محبت در مسیر تحول ساختاری
علیرضا کاردان امین، تهیهکننده باسابقه برنامههای معارفی، سالهاست که مسئولیت تولید برنامه تلویزیونی کوی محبت را برعهده دارد؛ برنامهای از گروه معارف اسلامی شبکه دو سیما که تاکنون در ۱۳ فصل تولید و پخش شده است. او در کنار کوی محبت، در برنامههایی، چون «نقل و نقل» و «حسینیه بهشت» نیز فعال بوده و همواره بر ضرورت بهرهگیری از ساختارهای نوین رسانهای برای انتقال مفاهیم دینی تأکید دارد.
کاردان امین با اشاره به تحولات ساختاری برنامه، میگوید: کوی محبت همچنان یک برنامه زنده است و هنوز هم برخی قسمتهای آن از روبهروی گنبد حرم ائمه اطهار تولید میشود. ما اساسا این سبک برنامهسازی را کنار نگذاشتهایم و اشتباه هم نمیدانیم، اما تلاش کردیم تنوع بیشتری در ساختار برنامه ایجاد کنیم.
او توضیح میدهد که در کنار تولید زنده در مکانهای مقدس، بخشهایی از برنامه نیز در استودیوی تهران ضبط میشود: در محرم سال گذشته ۱۵ قسمت از برنامه بهصورت استودیویی در تهران تولید شد. همچنین ساختارهای جدیدی مانند «مستند تاریخ» به برنامه اضافه کردهایم. این مستندها در مکانهایی که با تاریخ تشیع گره خوردهاند، تولید میشوند، از جمله شهرهای مختلف عراق. در این بخشها، مجری به همراه کارشناس به محل واقعه میروند و درباره آنچه در آن مکان تاریخی رخ داده، گفتوگو میکنند.
طراحی سهضلعی برای موضوعات برنامه
کاردان امین با اشاره به ریشههای شکلگیری ساختار مستند تاریخی در کوی محبت میگوید: ایده این سبک از برنامه از اینجا شکل گرفت که ما معتقدیم اربعین امروز نمود تمدنی تشیع است؛ حتی شاید مهمترین اتفاق تمدنی شیعه در عصر حاضر. بنابراین، از پیادهروی اربعین استفاده کردیم تا بهانهای باشد برای پرداختن به وقایع مهم تاریخ تشیع در عراق، کشوری که صحنه بسیاری از تحولات بزرگ دینی و تاریخی بوده است.
در پاسخ به پرسش درباره نحوه انتخاب سرفصلها و کارشناسان برنامه، او چنین توضیح میدهد: موضوعات کوی محبت توسط تیم تحریریه و سردبیر برنامه و با مشورت کارشناسان تعیین میشود. در بخش تاریخ مشایه، ما از حضور حاجآقای طباخیان بهره میبریم. وی هم در برنامههای زنده اربعین حضور دارد، هم در تولیدات مستند ما. دکتر غلامی نیز از دیگر کارشناسان برنامه است. البته بسته به مناسبتهای مختلف، کارشناسان متعددی به برنامه دعوت میشوند و برنامه کارشناس ثابتی ندارد.
وی ساختار برنامه را یک طراحی سهضلعی توصیف میکند: یکی ضلع مناسبت (مثل شهادت یکی از ائمه)، ضلع دوم شرایط روز جامعه و ضلع سوم کارشناس حاضر در برنامه است. این سه ضلع کنار هم، موضوع برنامه را شکل میدهند.
چالشهای تولید در عراق
کاردان امین در ادامه گفتوگو به دشواریهای تولید برنامه در عراق و در ایام اربعین اشاره میکند: تولید برنامه در این ایام بسیار سخت است. سال گذشته کار را شروع کردیم و امسال هم ادامه دادیم. از سختیها بگویم؛ گرمای شدید هوا که دمای آن بالای ۵۰ درجه میرسید، باعث میشد دوربینها مدام از کار بیفتند. در بسیاری از موارد، چون مجوز رسمی نداشتیم، با موبایل فیلمبرداری کردیم. البته گوشیها هم هر چند دقیقه یکبار بهخاطر گرما از کار میافتادند.
او ادامه میدهد: یافتن لوکیشنها هم چالش بزرگی بود. متأسفانه اطلاعات و ثبت درستی از مکانهای تاریخی شیعه در عراق وجود ندارد. بعضی رانندهها حتی نمیدانستند کجا داریم میرویم. ورود به برخی مناطق ممنوع بود یا درهایشان بسته بود و اجازه فیلمبرداری نداشتیم.
کاردان امین در عین حال با افتخار از گستره جغرافیایی تولید این فصل از برنامه میگوید: ما از جنوبیترین نقطه عراق، نزدیک فاو، تا شمالیترین نقاط مثل سامرا و نزدیکی تکریت، لوکیشن داشتیم. همه اینها باید در یک بازه زمانی محدود انجام میشد و خوشبختانه به لطف خدا این اتفاق افتاد.
در پایان گفتوگو، کاردان امین خاطرهای جالب از روند تولید برنامه تعریف میکند: یکی از اتفاقات جالب این بود که اغلب رانندههایی که با ما همراه بودند یا افراد محلی که همراهمان میشدند، اصلا نمیدانستند مکانهایی که ما میرویم، کجاست و چه اهمیتی دارد. وقتی توضیح میدادیم که اینجا محل وقوع فلان واقعه تاریخی است، تعجب میکردند. برایشان جذاب میشد و حتی میپرسیدند که از کجا این اطلاعات را داریم و چطور این مسیرها را پیدا میکنیم. خیلی وقتها از ما میخواستند منابعی برای مطالعه بیشتر به آنها معرفی کنیم.
از منبر تا میدان
محمدمهدی طباخیان از چهرههای شناختهشده در عرصه کارشناسی مذهبی رسانهملی است که از سال ۱۳۹۷ همکاری خود را با صداوسیما آغاز کرده و در سالهای اخیر بهویژه در برنامه کوی محبت، خوش درخشیده است. حضور میدانی، فرم متفاوت ارائه، و تسلط بر مباحث تاریخی و سیره اهلبیت (ع) از ویژگیهای برجسته اوست که توجه مخاطبان را جلب کرده است. در این گفتوگو، درباره تجربهاش در کوی محبت، مسیر ورودش به رسانه، تفاوت در فرمهای کارشناسی و پیشنهادهایی برای ارتقای برنامههای معارفی صحبت کردهایم.
طباخیان در پاسخ به اینکه چرا حضور میدانی او در برنامه کوی محبت جذابتر از حالت گفتوگو در استودیو دیده میشود، گفت: به نظرم هرچقدر در برنامههای معارفی از فرمهای تازهتری استفاده کنیم و قاب تصویری جدیدتر و متنوعتری به مخاطب ارائه دهیم، محتوای برنامه هم بهتر شنیده میشود. رسانه تفاوت بنیادینی با منبر دارد. تلویزیون کلاس درس نیست؛ باید اقتضائات هنری و رسانهای را درک کند و بر همان اساس تولید محتوا کند.
او ادامه میدهد: در ایام اربعین، بسیاری از برنامهها گفتوگومحورند. دو نفر روبهروی هم مینشینند و مطالب مشابهی را تکرار میکنند، اما وقتی مجری و کارشناس بههمراه تیمی حرفهای به دلِ لوکیشنهای متنوع میروند و محتوای گفتوگو در دل سفرنامه روایت میشود، این فرم هم جذابتر است و هم کارآمدتر. البته ما صرفا دنبال تغییر فرم نبودیم؛ هدف این بود که مواضع تاریخی تشیع را به مخاطب نشان دهیم و یادآوری کنیم آنچه امروز بهعنوان اربعین در اختیار داریم، نتیجه تلاش ۱۴ قرن جامعه شیعی است.
حجتالاسلام طباخیان درباره چگونگی ورودش به تلویزیون و اینکه آیا احساس انحصار در انتخاب کارشناسان داشته یا نه، اینگونه توضیح میدهد: منکر این نیستم که در کشور ما روابط و ارتباطات در همه عرصهها اثرگذارند. اما از سال ۱۳۹۷ که توفیق حضور در آنتن صداوسیما پیدا کردم، آنچه تجربه کردم این بود که صرف روابط کافی نیست. توانمندی فرد، اقبال مخاطب، محتوای تازه و شیوه بیان، همگی تعیینکنندهاند.
او با اشاره به اهمیت تیم برنامهساز، افزود: حضور کارشناس در برنامههایی با تهیهکنندگان خلاق و تیمهای حرفهای، نقش مهمی در دیدهشدن و تأثیرگذاری دارد. خوشبختانه من از روز اول با چنین تیمهایی کار کردم؛ چه در برنامههای سحرگاهی شبکه افق، چه در کوی محبت. تهیهکنندهای که برای رشد برنامهاش جسارت دارد، میتواند فرمها را تغییر دهد و مسیر تازهای بسازد.
او درباره آغاز فعالیت خود در تلویزیون میگوید: سال ۹۷ در برنامهای به مناسبت شهادت امام هادی (ع) بهطور اتفاقی دعوت شدم. چون تخصصم تاریخ اسلام بود و این رشته را هم تحصیل کردهام و هم تدریس میکردم، موضوعات سیره اهلبیت (ع) را مطرح کردم که با استقبال مواجه شد. همین روند ادامه پیدا کرد و کمکم حضورم پررنگتر شد.
اتاق فکر جدا از کارشناس اشتباهی بزرگ است
در پاسخ به این پرسش که نقش کارشناس در انتخاب و جهتدهی به مباحث برنامه چگونه است، طباخیان تأکید میکند: اگر بین کارشناس، مجری، تیم تحریریه، کارگردان و تهیهکننده هماهنگی وجود داشته باشد، دیگر چیزی بهنام تحمیل سلیقه شخصی بیمعناست. نه کارشناس بحث را یکتنه پیش میبرد، نه سردبیر و تهیهکننده چیزی را دیکته میکنند. موضوعات در شورِ بین عوامل شکل میگیرد.
او از تجربه شخصی خود در برنامه کوی محبت میگوید: ما در این برنامه، زیست مشترک داریم. در اربعین، تیم تولید، مجری و کارشناس، از مدیر تولید تا تصویربردار و تدوینگر، یک سفر ۱۵ روزه را تجربه میکنند. با هم زندگی میکنیم، بحث میکنیم، حتی اختلاف نظر داریم، صدایمان بالا میرود، اما درنهایت، همه خودمان را در یک صدای واحد شریک میدانیم. نه بحث متعلق به منِ کارشناس است، نه مجری، نه سردبیر. همه احساس مسئولیت میکنیم و از موفقیت برنامه خوشحال، و از دیدهنشدن آن ناراحت میشویم.
پیشنهادهایی برای ارتقای برنامههای معارفی
در پایان گفتوگو، طباخیان با ارائه چند پیشنهاد مهم بهمنظور ارتقای کیفی برنامههای مذهبی، گفت: اول از همه باید بپذیریم که نمیشود همه برنامههای مذهبی را در یک دسته قرار داد. معارف ما شاخهشاخه است. مباحث اخلاقی با اجتماعی فرق دارد، اینها با تاریخی تفاوت دارند و همه اینها نیز با موضوعات اعتقادی و کلامی فرق دارند. پس کارشناسی هم باید تخصصی باشد. هر طلبه یا فارغالتحصیل رشته معارف با بیانی خوب و چهرهای مناسب، نمیتواند در همه حوزهها ورود کند.
او ادامه میدهد: نکته دوم، ضرورت تجدیدنظر در فرمهای برنامهسازی است. باید فرمهای جدید و خلاقانه برای انتقال محتوا پیدا کنیم؛ و سوم، مهمتر از همه، این است که تیمهای تولید برنامههای معارفی خودشان باید اهل معارف باشند. تهیهکنندهای که حوزوی است، سردبیری که مطالعات دینی دارد، کارگردانی که از فضای هیأت و جلسات مذهبی آمده، اینها هستند که میتوانند یک برنامه موفق معارفی تولید کنند.
او با مقایسه تجربههای خود گفت: بعضی تیمها هستند که اصلا تا به حال یک کار فرهنگی انجام ندادهاند. فقط، چون یک مجری و کارشناس مذهبی دعوت میکنند، تصور میکنند کار معارفی انجام دادهاند. نتیجهاش هم برنامهای تصنعی و بیاثر خواهد بود.
حرف آخر او این است: در پناه امیرالمؤمنین علی (ع) باشید. ما در مسیر مشایه، همه مخاطبان عزیزمان را دعا کردیم. امیدوارم این مسیر را با هم ادامه دهیم؛ بهتر، حرفهایتر و صادقانهتر.
از استودیو تا طریقالحسین
مهدی اعرابی را با اجرای برنامههایی، چون کوی محبت، «در جریان» و «مستند پازل» میشناسند. در این گفتوگو، از او درباره سبک اجرای متفاوتش، نقدهایی که به رویکرد شنوندهمحورش وارد شده، تجربیات میدانی در اربعین و بازخوردهای مخاطبان پرسیدیم.
در ابتدای گفتوگو، به نقدی اشاره کردیم که بعضی به اجرای اعرابی وارد میدانند؛ اینکه بیشتر شنونده است تا مداخلهگر در بحث. او در پاسخ به این نقد، با طمأنینه و فروتنی گفت: اول از همه بابت توجهتان به برنامه کوی محبت و گفتوگو با عوامل آن تشکر میکنم. دوم، خواهش دارم مطالبی که از ما به شما منتقل شده، بیکموکاست منعکس شود؛ و سوم، پوزش بابت تأخیر در پاسخ به پرسشها که بهدلیل مشغلههای برنامه و اختلالات اینترنتی بود.
او سپس با لحنی صادقانه به نقد مطرحشده پاسخ داد: اینکه گفتید من بیشتر شنوندهام، واقعا از شما ممنونم. این را یک تعریف میدانم، نه انتقاد. ما از اساتید خود آموختهایم که مجری، نماینده مخاطب است؛ نه مقابل کارشناس بلکه در کنار او قرار دارد. قرار نیست مجری برای عرضاندام یا خودنمایی، صحبت استاد یا کارشناس را قطع کند بلکه باید شنوندهای دقیق باشد و سؤال مخاطب را به بهترین شکل مطرح کند.
اجرا در میدان؛ تجربهای متفاوت
در پاسخ به اینکه اجرای کوی محبت با ساختار میدانیاش، چه تفاوتی با برنامههای استودیویی دارد، اعرابی چنین توضیح میدهد: اجرای برنامهای مثل کوی محبت که دو بخش متفاوت دارد—یکی استودیویی و دیگری میدانی با عنوان «تاریخ تا مشایه» —طبیعتا پیچیدهتر و البته شیرینتر است. در این بخش میدانی، ما به مواقف تمدنی مهم شیعه سفر میکنیم، موقعیتهایی که در تاریخ تشیع نقش محوری داشتهاند را از نزدیک میبینیم، بررسی میکنیم و روایت میکنیم.
او ادامه میدهد: این برای من و استاد طباخیان بسیار جذاب و خاطرهساز بوده. چون خیلی از این مکانها را قبلا فقط شنیده بودیم، اما حالا از نزدیک لمس میکنیم. در این سفرها، درباره حوادث تاریخی، نقش افراد و سیر اتفاقات گفتوگو میکنیم و بازخوردهای بسیار مثبتی هم از مخاطبان گرفتهایم.
اعرابی در ادامه، آرزوی خود را نیز مطرح میکند: امیدوارم سازمان صداوسیما بیش از پیش پای این برنامه بایستد تا فصلهای جدیدی از آن در کشورهای مهم شیعهخیز مثل لبنان، سوریه، یمن، عربستان و حتی مناطق مختلف ایران تولید شود. ما باید سیر تمدن شیعه را برای مخاطبان روایت کنیم، نه فقط از منظر تاریخی بلکه از دریچه تجربه، حضور و مشاهده.
در پاسخ به این پرسش که آیا اجرای کوی محبت توانسته رضایت مخاطب را جلب کند؟، اعرابی با تواضع گفت: این را باید خود مخاطبان بگویند؛ ما فقط تلاش میکنیم که طبق فرمایش امام صادق (ع)، امروزمان بهتر از دیروز باشد. اما اینکه چقدر موفق بودهایم، قضاوتش با مردم است. آنها صاحبان اصلی رسانهاند.
او درباره بازتاب اجرای خود در برنامه چنین گفت: خیلی وقتها مخاطبان، با دقتی مثالزدنی درباره حتی انتخاب کلمات ما یا اشعار پایانی برنامه نظر دادهاند. بارها شده که همان بیت شعر خداحافظی را برایم تکرار کردهاند. اینکه مردم با چنین دقتی برنامه را دنبال میکنند، برای من بسیار ارزشمند و شیرین است.
خاطرهای از مسیر مشایه
در پاسخ به درخواست ما برای گفتن یک خاطره، اعرابی با لبخند گفت: برای من، هر لحظه در مواقف تمدنی و در حرمهای اهلبیت (ع) خاطره است، اما یک نکته را همیشه با خودم تکرار کردهام و برای مردم هم گفتهام؛ اینکه ما به نمایندگی از مردم در این حرمها حضور داریم. هر جا ما را میبینند، میگویند: التماس دعا. همین یعنی آنها دلشان با این برنامه است. مردم دوست دارند کوی محبت بیشتر در حرمها حضور داشته باشد. میگویند حس و حالش فرق دارد. انگار دلشان از این طریق بیشتر به اهلبیت (ع) متصل میشود.
او با بغضی پنهان، صحبتش را با این جمله تمام میکند: یک بیت شعر هست که بارها در پایان برنامه گفتهام. مردم هم آن را از حفظ تکرار میکنند و من هم دعا میکنم این بیت، شفیعمان باشد در قیامت:
نوکری شغل شریفیست، به شرط آنکه /فقط ارباب، حسین بن علی (ع) باشد و بس...