این سفر در شرایطی صورت گرفت که منطقه در وضعیتی بهشدت پرتنش و حساس از نظر امنیتی قرار دارد و صهیونیستها و آمریکا طرحهای خطرناکی را در سر میپرورانند.
در این راستا، نخستین سفر منطقهای علی لاریجانی در قامت دبیر شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به «بیروت»، پایتخت لبنان بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشت. این سفر به خودی خود، موفقیتی مهم برای دیپلماسی ایران بود؛ بهویژه اینکه در زمانی انجام شد که مخالفان جمهوری اسلامی میکوشیدند چهرهای منزوی از ایران ارائه دهند.
در ارتباط با اهمیت این سفر در شرایط فعلی منطقه، نقاط عطف و دستاوردهای آن و همچنین حاشیهسازیهایی که به قصد ایجاد اختلال در این سفر ایجاد شده بود و ... گفتوگویی با مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
درباره اهمیت سفر آقای لاریجانی به لبنان بفرمایید. چه مسائلی باعث شد که دبیر جدید شورایعالی امنیت ملی کشورمان، لبنان را به عنوان یکی از مقصدهای اولین سفر خارجی خود قرار دهد؟
سفر جناب آقای دکتر لاریجانی، دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی، به لبنان در شرایط دشوار منطقه، در حالی انجام شد که لبنان بهتازگی از یک جنگ تمامعیار خارج شده و همچنان نقض آتشبس در این کشور ادامه دارد. از زمان توافق – که بهصورت غیرمستقیم میان لبنان و رژیم صهیونیستی انجام شد – تاکنون نزدیک به ۳۰۰ نفر به شهادت رسیدهاند. تعداد زیادی از ساختمانها ویران شده و همچنین رژیم صهیونیستی از هرگونه تحرک، بهویژه فعالیتهای ساختمانی و بازسازی در جنوب لبنان، ممانعت انجام داده است.از سوی دیگر، در داخل لبنان بحثی بسیار داغ در جریان است که عناوین و اصطلاحات متعددی برای آن بهکار میرود؛ کلمات عربی همچون حکر، حصر، سحب، نزع، تسلیم، خلع، تجرید، ضبط و ... که همگی به موضوع سلاح مقاومت اشاره دارد. چالش اصلی در این موضوع، این است که سلاح باید در اختیار دولت قرار گیرد. دولت لبنان نیز مصوبهای اولیه داشته که براساس آن، ارتش موظفشده برنامه خود را ظرف دو هفته آینده ارائه کند تا برپایه آن، تا دیماه آینده، فرآیند بهاصطلاح خلعسلاح و انحصار سلاح در دست دولت صورت گیرد.در این زمینه، مناقشات فراوانی شکل گرفته است؛ کشورهای خارجی در آن مداخله کردهاند. آمریکاییها با طرحی مشخص و زمانبندیشده وارد معرکه شدهاند و برخی کشورهای دیگر نیز بهطور پراکنده موضعگیری کردهاند. حتی یک کشور عربی با حساسیتی بیشتر از آمریکاییها و اسرائیلیها پیگیر این موضوع است که «نباید سلاحی در اختیار مقاومت باقی بماند». این مسأله، بسیار چالشبرانگیز است.سفر آقای دکتر لاریجانی در این مقطع زمانی و با سمت جدید بسیار مهم بود بهویژه اینکه از نگاه مردمِ حامی مقاومت، نمایندگی از سوی مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی، اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
آیا موفق به عملی کردن این توطئه یعنی خلع سلاح حزب الله خواهند شد؟
اینکه آیا مسأله خلع سلاح به انجام خواهد رسید یا خیر، بستگی فراوان به توافقات داخلی دارد. آقای دکتر لاریجانی تصریح کردهاند که هرآنچه دولت لبنان از طریق گفتوگوی داخلی با گروهها و طوایف و براساس نظام خاص لبنان – که تقسیمبندیهای طائفهای آن مبتنی بر دین، مذهب و عوامل دیگر است – بهعنوان تفاهم به دست آید، میتواند مبنا قرار گیرد البته این نخستین بار نیست که موضوع سلاح مقاومت مطرح میشود. پس از جنگ ۳۳ روزه نیز اسرائیلیها فشار زیادی برای تحقق این امر وارد کردند؛ آمریکاییها نیز همین مسیر را دنبال کردند. حتی نخستوزیر وقت لبنان نیز اعلام کرد که موضوع خلعسلاح باید با کمک کشورهای دیگر، که البته منظورش با دخالت خارجی، بود انجام شود؛ و منظور وی از «دخالت» مفهومی گستردهتر از سطح فعلی بود که عمدتا اقدامات سیاسی، تهدیدات و حتی تهدیدات نظامی را شامل میشد.تقدم و تأخر در توقف حملات رژیم صهیونیستی و موضوع خلع سلاح، همچنان محل چالش است. تقریبا تمام مسئولان اصلی دولت لبنان بر ضرورت توقف حملات رژیم صهیونیستی پیش از هر اقدام دیگر تأکید دارند. حزبالله نیز صریحا موضع خود را در این ارتباط اعلام کرده است که تقدم بر توقف نقض آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی و خروج آنها از نقاطی که اشغال کردهاند بهویژه پنج نقطه اخیر و آزادی اسیران است و پس از آن حزبالله درباره موضوعی به نام بحث درباره استراتژی دفاعی ملی صحبت میکند که شاید از این مسیر بتوان به نتیجهای رسید.
در روزهای گذشته پس از اینکه اعلام شد آقای لاریجانی به لبنان میرود، بعضی گروهها و حتی برخی وزرای کابینه لبنان تلاش کردند با حاشیهسازی، این سفر را با اختلال مواجه کنند، اما فیلمها و اخباری که از میزان استقبال مردم و مسئولان لبنانی منتشر شد، نشان داد که حاشیهسازان شکست خوردهاند. چه عواملی باعث شده که با وجود تکثری که در جامعه لبنان هست و بعضی مخالفت ها؛ ایران و لبنان همواره در کنار هم و به عنوان دو عضو محور مقاومت فعال باشند؟
سفر آقای لاریجانی، همچون هر سفر یک مقام ایرانی به لبنان، حساسیتهایی را برمیانگیزد و دشمنان همواره تلاش میکنند پیرامون آن حاشیهسازی کنند. این سفر، نخستین یا دومین سفر منطقهای ایشان بود و برای لبنانیها اهمیت زیادی داشت. از منظر توده مقاومت، بهویژه حزبالله و جنبش امل، سفر آقای لاریجانی که به نمایندگی از مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی انجام شد، رنگ و بویی ویژه پیدا کرد.
در ابتدای این سفر، مشخص بود که بدنه مقاومت از این سفر احساس قوت میکرد که یک مقام بلندپایه ایرانی به لبنان آمده است، اما و اگرهایی در پی همان حاشیهسازیها مطرح شد که آیا ملاقاتها بهخوبی پیش خواهد رفت یا چالشهایی در مسیر ایجاد خواهد شد. در همین حال، مخالفان حزبالله، رژیم صهیونیستی و آمریکاییها خطی را دنبال میکردند که حزبالله را پیروز نشان ندهند و القا کنند این جریان شکست خورده است، توان بازسازی ندارد و از صحنه خارج شده است.
یکی از جلوههایی که میتوانست این سناریو را خنثی کند، حضور یک مقام بلندپایه ایرانی در لبنان بهعنوان پشتیبان مقاومت بود؛ حضوری که باعث شد تلاشهای متعددی برای ایجاد حاشیه صورت گیرد.
بااینحال، روند تحولات و اخبار مثبت در جریان این سفر ــ که از صبح تا شب به طول انجامید ــ آثار قابلتوجهی برجای گذاشت. موج استقبال مردمی و فضای مثبت خبری بر تمامی تلاشهای دشمنان غلبه کرد. مردم دوستدار ایران با پرچمهای جمهوری اسلامی و شعارهایی همچون «خوشآمدید»، «لبیک یا خامنهای» و «ایران ایران» به استقبال دکتر لاریجانی در فرودگاه آمدند. ایشان نیز با پیادهشدن از خودرو، به ابراز احساسات مردم پاسخ گفت. همچنین در برابر سفارت ایران در بیروت، گروهی دیگر تجمع کرده بودند و ایشان همانجا نیز با مردم دیدار و ابراز همدلی کرد.
یکی از نقاط عطف این سفر که بهدلیل حضور رسانهها بازتاب فراوانی داشت نشست خبری و تلاش برخی نمایندگان رسانهای برای عوضکردن جای دوست و دشمن بود که دکتر لاریجانی با تسلط و بهصورت مستند و مستدل، زمین بازی را عوض کرد. درباره فضای آن نشست خبری توضیح میدهید؟
این سفر، از آغاز تا پایان، طبق برنامهریزی کامل سفارت ایران در لبنان پیشرفت. در هر ایستگاه، ملاقاتها و مصاحبهها بهصورت منظم و مؤثر انجام شد. گفتوگوی ایشان با خبرنگاران پس از دیدار با آقای نبیه بری، با حضور تعداد بیسابقهای از دوربینها و خبرنگاران، از منظر خبری جلوهای ویژه داشت. پاسخهای صریح آقای لاریجانی باعث شد هیچ موضوعی بهصورت مبهم باقی نماند.
طبیعی بود که دشمنان از این سفر خشمگین شوند. آنان قصد داشتند جای جلاد و قربانی و نیز جای دوست و دشمن را وارونه نشان دهند؛ اما پاسخهای صریح و قاطع آقای لاریجانی، چه در مصاحبه با شبکه المیادین که فردای سفر منتشر شد، چه در گفتوگو با رسانههای داخلی و تلویزیون المنار، این سناریو را خنثی کرد.
سفر آقای لاریجانی با حضور در مزار شهید سیدحسن نصرالله ــ شهید برجسته مقاومت ــ پایان یافت. سخنان ایشان در ستایش مقام والای این شهید، همراه با استقبال چشمگیر و شعارهای مردمی، جلوهای آشکار از افتخار حامیان مقاومت بود. بهجرأت میتوان گفت که اکثریت مردم لبنان، حامی مقاومت و مخالف با رژیمصهیونیستی و آگاه به برنامهها و نقشههای آن هستند و از این سفر، سخنرانیها و دیدارها استقبال کردند.
در ملاقاتهای رسمی جناب آقای دکتر لاریجانی با رئیسجمهور و نخستوزیر، مسأله نگرانی آنان از دخالت ایران در امور لبنان مطرح شد. جناب آقای دکتر لاریجانی با تسلط و توانایی کامل به این نگرانیها پاسخ دادند و موضوع را بهطور جامع تشریح کردند. همچنین نمونه سوریه را یادآور شدند که علیرغم آنکه تهدیدی علیه رژیمصهیونیستی محسوب نمیشد، اما اسرائیلیها حملات و اشغالگریهای خود را ادامه دادند.
تشریح این موضوعات، به نوعی تبادل نظر و ارائه دیدگاه ایران ــ مبتنی بر بیش از چهار دهه تجربه مقاومت در برابر آمریکا و اسرائیل ــ را برای طرف مقابل جالب و قابلتوجه ساخت.
نتانیاهو در روزهای گذشته بار دیگر از توطئه غربی ــ صهیونیستی مبنی بر اسرائیل بزرگ سخن گفت. آیا میتوان تلاشهای اخیر برای خلعسلاح مقاومت لبنان را یکی از اضلاع این توطئه دانست؟ چه کشورهایی در پیشبرد این توطئه بهویژه در لبنان شریک هستند؟
این سفر همزمان شد با اظهارات نتانیاهو درباره «اسرائیل بزرگ». معنای این طرح آن است که کشورهای همسایه فلسطین اشغالی، ازجمله مصر، اردن، سوریه و لبنان، همواره هدف طمع رژیمصهیونیستی بودهاند. تأکید نتانیاهو بر اسرائیل بزرگ نشان میدهد که آنان همچنان بر مبانی اشغالگری آغازین خود پایبندند؛ مبانیای که در جنگهای مختلف دنبال کردند و با پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی ایران روند آن متوقف شد، اما در ذهنیت آنان همچنان ادامه دارد. براساس این ایده، نه برای اردن، لبنان و سوریه جایی وجود دارد و نه برای بخشهایی از عراق، که باید به این قلمرو ملحق شود.
آقای دکتر لاریجانی در تمام مراحل سفری که حدود ۱۶ساعت به طول انجامید، بهخوبی این خطر را بیان کردند و به نظر میرسد تأثیرگذار بوده است. این امر خصوصا در جمع بزرگی که از همه طوایف لبنانی اعم از شیعه، سنی، طیفهای مختلف مسیحی، علوی و دروزی حضور داشتند مشهود بود. ایشان به چند پرسش نیز پاسخ دادند و موضع ایران را بهروشنی تشریح کردند که با استقبال مواجه شد.
نقش سلاح مقاومت و سلاح کشورها، بهعنوان مانعی در برابر تشکیل «اسرائیل بزرگ» ــ که همواره از ابتدای تأسیس این رژیم غاصب مورد توجه رهبران آن بوده و حتی در پرچم این رژیم نیز نمود یافته ــ از اهمیت ویژهای برخوردار است. نگرانیهای رژیم صهیونیستی از وجود سلاح در کشورها، بهویژه کشورهای همسایه، کاملا آشکار است. چنانکه دیدیم، در نخستین اقدام پس از سقوط نظام آقای بشار اسد در سوریه، اسرائیل بلافاصله تمامی سلاحهای موجود در آنجا را بمباران کرد. همچنین دستهای پنهان و پیدای رژیمصهیونیستی در جلوگیری از مسلحشدن مصر و اردن به سلاحهای لازم، بهوضوح قابل مشاهده است. قراردادها و توافقهایی که معمولا با این کشورها منعقد و نیز سلاحهایی که از کشورهای غربی خریداری میشود، همگی با ملاحظات رژیمصهیونیستی تنظیم و در توافقات لحاظ میگردد. سلاح مقاومت در لبنان نیز جایگاه ویژهای دارد و بهطور طبیعی، رژیم صهیونیستی همواره برای از میان بردن آن تلاش میکند.
از نظر شما مهمترین دستاورد سفر دکتر لاریجانی در این شرایط چه بود؟
درمجموع، این سفر موفق ارزیابی میشود. هدف اصلی آن، تبیین وضعیت رژیمصهیونیستی بود که علیرغم تمام ادعاهایش، از مقاومت ضربات بسیار سنگینی دریافت کرده است؛ هرچند مقاومت نیز متحمل آسیبهایی شده، اما این فداکاریها در مسیر دستیابی به هدف بزرگ، یعنی پایانبخشیدن به اشغالگری رژیمی که به کشتار وحشیانه، کودککشی و نابودی خانوادهها روی آورده، معنا مییابد. در این سفر، امید تازهای به مردم لبنان داده شد و حتی مخالفان نیز نسبت به ماهیت قاتلانه و تجاوزگرانه دشمن آگاهتر شدند. انشاءالله آثار مثبت این سفر در آینده نزدیک در فضای داخلی لبنان آشکار خواهد شد.