وی بیان کرد: صنایع پاییندستی این طرح نیز ظرفیت بالایی برای اشتغالزایی خواهند داشت، از این رو از همه مهندسان و دستاندرکاران میخواهم با تمام توان در اجرای طرح بکوشند تا زیانهای ناشی از سوزاندن گازهای همراه به پایان برسد. رئیسجمهور افزود: در این طرح باید بهجای مدیران پروازی از مدیران و کارشناسان منطقه و بومی استفاده شود.
خداحافظی با گازهای مشعل تا پایان برنامه هفتم
محسن پاکنژاد، وزیر نفت در این مراسم اعلام کرد تا پایان برنامه هفتم معضل گازهای همراه وجود نخواهد داشت. به گفته وی، ظرفیت جمعآوری گازهای مشعل در زمان شروع دولت چهاردهم از ابتدای شهریور سال گذشته حدود ۳۳۰میلیون فوتمکعب در روز بود و از همان ابتدا افزایش ظرفیت جمعآوری گازهای همراه بهعنوان یک اولویت اساسی و در قالب اجرای طرحهای کوتاهمدت و بلندمدت در دستورکار وزارت نفت قرار گرفت.
وزیر نفت ادامه داد: اجرای طرحهای کوتاهمدت چیزی نزدیک به ۳۳۰میلیون فوت مکعب بوده است که معادل ۹.۲میلیون مترمکعب میشود. ما برای اجرای طرحهای کوتاهمدت از طریق مزایده و فروش گاز به بخش خصوصی در طول یکسال گذشته توانستیم نزدیک به ۶۰میلیون فوتمکعب جمعآوری کنیم. پاکنژاد تأکید کرد: گازهای مشعل که به این شیوه جمعآوری میشوند، کماکان از طریق مزایده و فروش به بخش خصوصی واگذار میشوند. درحالحاضر ۹ بسته با ظرفیت ۲۷۰میلیون فوتمکعب در روز در دست اجرا داریم که واگذار شدهاند. به منظور ایجاد انگیزه، ظرفیت تقریبی ۷۰۰میلیون فوتمکعب در قالب ۳۶ بسته برای واگذاری به بخش خصوصی در نظر گرفته شده است، با قیمت مزایده صفر؛ یعنی هیچ هزینهای از طرف خریدار پرداخت نمیشود اما باید بین شرکتها رقابت وجود داشته باشد. گازهای مشعل باید جمعآوری و به برق تبدیل شوند و این کار میتواند در قالب استحصال سنگین این گاز، به ایجاد یک زنجیره ارزش مناسب برای گازهایی که تا پیش از این میسوخت منجر شود.
وی با اشاره به روند پیشرفت طرحهای جمعآوری مشعل در دولت چهاردهم گفت: در طول سال گذشته با بهرهبرداری از فاز نخست طرح جمعآوری گازهای مشعل رگسفید ــ ۱، جمعآوری گازهای مازاد واحد بهرهبرداری گچساران و طرح کاهش گازهای مشعل پالایشگاههای ۱۲گانه پارسجنوبی، حدود ۱۴۰میلیون فوتمکعب در روز به ظرفیت جمعآوری گازهای مشعل اضافه شد. با بهرهبرداری از طرح انجیال ۳۱۰۰، در گام نخست ۸۰میلیون فوتمکعب در روز به ظرفیت جمعآوری گاز افزوده میشود.
پاکنژاد در رابطه با طرح جمعآوری گازهای همراه میدانهای جنوب استان ایلام توضیح داد: این طرح با ظرفیت نهایی ۲۴۰میلیون فوتمکعب در روز برای جمعآوری گازهای همراه میدانهای جنوب استان ایلام و شهرستان دهلران احداث شده که شامل مجتمع انجیال ۳۱۰۰، دو ایستگاه تقویت فشار، یک نیروگاه صدمگاواتی و بیش از ۳۵۰کیلومتر خط لوله انتقال خوراک و محصول میشود. این طرح در گام نخست با جمعآوری روزانه ۸۰میلیون فوتمکعب آغاز بهکار کرده و بهصورت تدریجی و مرحلهای تا ظرفیت کامل توسعه مییابد.
وی بابیان اینکه مجموع سرمایهگذاری برای احداث این تأسیسات حدود۱.۶میلیارد دلاربوده،تصریح کرد:این مقدار سرمایهگذاری سبب خاموشی هشت مشعل در منطقه و جلوگیری از سوزاندن گاز همراه به ارزش بیش از ۷۰۰میلیون دلار در سال میشود. همچنین باید اشاره کنم یکی از مهمترین ویژگیهای مهم این طرح، استفاده حداکثری از توان داخلی است، بهطوریکه بیش از ۸۵ درصد تجهیزات مورد نیاز از محل ساخت داخل تأمین شده است.
ماجرا هنوز تمام نشده است
پروژه انجیال ۳۱۰۰ دهلران به بهرهبرداری رسمی رسید؛ واحدی که قرار است به سالها انتظار برای جمعآوری بخشی از گازهای مشعل غرب کشور پایان دهد. این پروژه در صورت بهرهبرداری کامل میتواند روزانه ۶.۸میلیون مترمکعب گاز مشعل را به محصولات باارزش تبدیل کند؛ ازجمله ۴۰هزار بشکه اتان، ۸۵۰ بشکه میعانات گازی، ۳۴۵ تن گوگرد و ۴.۳میلیون مترمکعب گاز متان.
اما سؤال اصلی اینجاست: آیا دهلران میتواند زخمی عمیق بهنام مشعلسوزی را درمان کند؟
طبق گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، ایران در سال ۱۴۰۱ بیش از۱۸.۴میلیارد مترمکعب گاز همراه نفت را سوزانده است. این رقم معادل روزانه ۵۰.۵میلیون مترمکعب است که حدود نیمی از کل گاز تولیدی همراه نفت کشور را شامل میشود. این حجم از سوختن، ایران را پس از روسیه در جایگاه دوم جهانی فلرینگ قرار داده است.
به بیان دیگر، بهجای آنکه میلیاردها مترمکعب گاز به ثروت ملی تبدیل شود، هر ساله در مشعلها دود شده و به هوا میرود.
جمعآوری گازهای مشعل میتواند به کاهش ناترازی گاز کمک کند. از آنجایی که اغلب نیروگاههای کشور گازپایه هستند، بخشی از آن میتواند برای تزریق مستقیم به شبکه سراسری و تحویل به نیروگاهها مورد استفاده قرار بگیرد.
میلیاردها دلار عدمالنفع
ابعاداقتصادی این اتلاف حیرتانگیز است.به گفته کارشناسان،ارزش گازهای مشعل اگرفرآورش،شیرینسازی وصادر میشد، سالانه بیش از ۴.۶میلیارددلاردرآمد برای کشور به همراه داشت.این یعنی دردهه گذشته،ایران چیزی حدود ۳۴میلیارد دلار را دود کرده است؛رقمی که میتوانست صرف تامین مالی بخش مهمی ازپروژههای نیمهتمام نفت وگاز یا زیرساختهای انرژی شود.
در این میان، دهلران قرار است نقش یک پایگاه کوچک اما مهم را بازی کند.ظرفیت روزانه ۶.۵میلیون مترمکعبی این واحد معادل ۱۳درصد از حجم گازهایی است که هر روز در کشور سوزانده میشود. به زبان ساده، اگرچه دهلران میتواند بخشی از این اتلاف را کاهش دهد، اما بههیچعنوان کافی نیست و تنها یک قطعه از پازل بزرگ جمعآوری گازهای مشعل محسوب میشود.برای بررسی اهمیت افتتاح انجیال ۳۱۰۰ و جایگاه آن در سیاستهای کلان انرژی، با مهدی هاشمزاده، کارشناس حوزه انرژی گفتوگو کردیم.
او در ابتدای سخنانش تأکید میکند که دهلران نماد یک فرصت ازدسترفته است: بیش از یک دهه از طرح جمعآوری گازهای مشعل در غرب کشور میگذرد اما دیروز یک واحد در دهلران به بهرهبرداری رسید. این یعنی ما نهتنها از دنیا عقب هستیم بلکه متحمل هزینه فرصتهای زیادی هم شدهایم.
هاشمزاده با اشاره به مقایسه جهانی میافزاید: کشورهایی مثل عربستان و قطر عملا فلرینگ را به حداقل رساندهاند و گازهای همراه نفت را به خوراک پتروشیمی و صادرات گاز مایع تبدیل کردهاند. در ایران اما سالانه دهها میلیارد مترمکعب را در آسمان سوزانده میشود.
به گفته او، پروژه دهلران نهایتا به کاهش ۱۳درصد از حجم مشعلسوزی کشور منجر میشود و اگر واقعا بخواهیم مشکل را حل کنیم، نیاز به سرمایهگذاری گسترده، اصلاح مقررات و ورود بخش خصوصی داریم.
پیامدهای زیستمحیطی
موضوع دیگری که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، پیامدهای زیستمحیطی فلرینگ است. سوزاندن روزانه میلیونها مترمکعب گاز علاوه بر آلودگی هوا، انتشار گازهای گلخانهای را تشدید میکند و بر سلامت ساکنان مناطق نفتخیز تأثیر منفی میگذارد. به گفته کارشناسان محیطزیست، سهم مشعلسوزی در افزایش گازهای گلخانهای ایران قابل توجه است و هرگونه اقدام برای کاهش آن میتواند به تعهدات بینالمللی کشور در حوزه اقلیم نیز کمک کند.
جزئیات طرح دهلران
طرح جمعآوری گازهای همراه میدانهای جنوب استان ایلام شامل مجتمع انجیال ۳۱۰۰، دو ایستگاه تقویت فشار، یک نیروگاه صد مگاواتی و بیش از ۳۵۰ کیلومتر خط لوله انتقال خوراک و محصول با ظرفیت ۲۴۰میلیون فوتمکعب در روز احداث شده است. گاز غنی تولیدی پس از فشارافزایی به مجتمع انجیال ۳۱۰۰ منتقل و پس از شیرینسازی، نمزدایی و استخراج، محصولاتی ازجمله گاز سبک، +C۲ (اتان و ترکیبات سنگینتر)، گوگرد و مایعات گازی تولید میشود.
همچنین ۱۰۵۵ تن در سال +C۲ (اتان و ترکیبات سنگینتر)، ۱۳۲هزار تن در سال گوگرد، ۸۵۰ بشکه در روز میعانات گازی و روزانه بیش از ۴.۳میلیون مترمکعب گاز شیرین در انجیال ۳۱۰۰ تولید میشود؛ گاز شیرین این طرح به شبکه سراسری گاز تزریق و ترکیبات سنگینتر به واحدهای پاییندستی ازجمله انجیال ۳۲۰۰ (پالایشگاه گاز هویزه خلیجفارس) در حوزه غرب کارون و از آنجا برای پتروشیمی بندر امام(ره) ارسال میشود که با راهاندازی پتروشیمی دهلران، برش سنگین (+C۲) خوراک این واحد را تأمین میکند.
هماکنون طرح جمعآوری گازهای همراه میدانهای جنوب استان ایلام که بیش از ۸۵ درصد تجهیزات مورد نیاز آن از داخل تأمین شده، با دریافت حدود ۸۰ میلیون فوتمکعب در روز خوراک افتتاح شده است و بهتدریج به ظرفیت کامل میرسد.
اشتغال ۱۵۰۰ نفر بهصورت مستقیم و ۳۰۰۰ نفر بهصورت غیرمستقیم در دوران بهرهبرداری از انجیال ۳۱۰۰ از دیگر مزایای احداث این طرح است که در کنار کاهش چشمگیر آلایندههای زیستمحیطی و بهبود کیفیت هوا، حفظ ثروت و ایجاد ارزشافزوده بالا با تکمیل زنجیره ارزش محصولات هیدروکربنی، نقش بسزایی در محرومیتزدایی منطقه دارد.
کارنامه برنامه ششم؛ ۵ درصد تحقق
براساس بند «الف» ماده ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه، دولت مکلف بود تا پایان برنامه، ۹۰ درصد گازهای مشعل را جمعآوری کند اما گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد عملکرد وزارت نفت در این زمینه بسیار ناچیز بوده است:
جمعآوری روزانه تنها ۱.۴۳میلیون مترمکعب گاز از طریق مزایده و فروش
جمعآوری ۰.۶۱میلیون مترمکعب در روز از طریق پالایشگاههای گازی
در مجموع، تنها حدود ۵ درصد از هدف قانونی محقق شده است.
هزینه فرصتهای ازدسترفته
افشین غلامعلیپور، کارشناس انرژی در اینباره به خبرنگارمامیگوید:افتتاحNGL۳۱۰۰ دهلران اگرچه دستاوردی ارزشمند است اما تنها بخشی کوچک از مسأله را پوشش میدهد. وی افزود: ماروزانه بیش از۵۰میلیون مترمکعب گاز را در مشعلها میسوزانیم. دهلران نهایتا ۶.۸میلیون مترمکعب را مهار میکند، یعنی حدود ۱۳درصد.اگرچه این عدد کوچک نیست اما کافی هم نیست. باید نگاه کلان داشته باشیم و دهها پروژه مشابه در سراسر کشور اجرا شود.
مصطفی سعیدی، کارشناس حوزه انرژی، از زاویه اقتصادی به مسأله مینگرد و به خبرنگار ما میگوید: وقتی میگوییم سالانه ۴.۶میلیارد دلار عدمالنفع داریم، باید پرسید این عدد معادل چه چیزی است؟این یعنی مامیتوانستیم با همین پول، چندین پروژه پتروشیمی جدید بسازیم یا بسیاری از طرحهای نیمهتمام را تکمیل کنیم. در شرایطی که کشور با محدودیت منابع ارزی مواجه است، چنین اتلافی پذیرفتنی نیست.
او تأکید میکند که اصلاح ساختار انگیزشی در شرکتهای تابعه وزارت نفت ضروری است. تا زمانی که شرکتها انگیزه مالی برای جمعآوری گاز نداشته باشند و جریمهای هم برای سوزاندن در کار نباشد، این وضعیت ادامه پیدا میکند.
میثم فتحیمحب، کارشناس انرژی و محیطزیست، بر جنبه دیگری از موضوع دست میگذارد و به جامجم میگوید: فلرینگ فقط اتلاف اقتصادی نیست بلکه پیامدهای زیستمحیطی آن به همان اندازه جدی است. سوزاندن روزانه میلیونها مترمکعب گاز موجب افزایش انتشار دیاکسیدکربن و متان میشود؛گازهایی که مستقیما بر تغییرات اقلیمی اثردارد.علاوه بر آن، ساکنان مناطق نفتخیز با مشکلات بهداشتی ناشی از آلودگی هوا دستوپنجه نرم میکنند. او یادآور میشود که بسیاری از کشورها با ابزار قانون توانستهاند فلرینگ را بهشدت کاهش دهند. در نیجریه پس از وضع قوانین سختگیرانه، حجم فلرینگ طی چهار دهه بیش از ۷۰ درصد کاهش یافته است.
موانع و چالشها
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس چند مانع اساسی را برای جمعآوری گازهای مشعل برمیشمرد که ازجمله آنها، عدم جذابیت مالی پروژهها در مقایسه با طرحهای توسعه میادین، فقدان مشوقهای مالی و جریمههای بازدارنده، نبود مشارکت مؤثر بخش خصوصی و کمبود زیرساختهای لازم برای انتقال و فرآورش است. این موارد نشان میدهد که بدون تغییر رویکرد در سیاستگذاری و ایجاد نظام انگیزشی جدید، پروژههای مشابه دهلران هم با کندی یا توقف مواجه خواهد شد. نمونههایی چون نیجریه، نروژ و قطر ثابت کرده که کاهش فلرینگ بدون سیاستگذاری قاطع و قوانین الزامآور ممکن نیست. در این کشورها، ترکیب سیاستهای تشویقی (مانند معافیت مالیاتی برای پروژههای جمعآوری) و تنبیهی (جریمههای سنگین برای سوزاندن گاز) باعث شده حجم فلرینگ در چند دهه اخیر به حداقل برسد. افتتاح NGL۳۱۰۰ دهلران بدون تردید خبر خوبی است. این پروژه میتواند سالانه میلیاردها مترمکعب گاز را از آتش مشعلها نجات دهد و به محصولات باارزش تبدیل کند. اما واقعیت این است که ایران سالانه بیش از ۱۸ میلیارد مترمکعب گاز را در آتش میسوزاند و دهلران تنها بخش کوچکی از این معادله را حل میکند. برای پایان دادن به این بحران، نیاز به یک برنامه ملی جامع است: قوانین الزامآور، مشوقهای مالی، سرمایهگذاری بخش خصوصی و نظارت سختگیرانه. بدون چنین رویکردی، فلرینگ همچنان بهعنوان یکی از بزرگترین اتلافهای تاریخ انرژی ایران باقی خواهد ماند.
