بااینحال، این خوشبینی بیش ازحد سادهلوحانه است. زیرا فناوری درکنارحل مشکلات، همواره مسائل جدیدی ایجادمیکند. اما چرافناوری اغلب نتایج غیرمنتظرهای به دنبال دارد و چگونه میتوان با رویکردی محتاطانهتر، بهترین استفاده را از آن برد؟
فناوری؛ شمشیری دولبه
فناوری و علم بیتردید از مهمترین دستاوردهای بشر هستند که زندگی ما را بهبود بخشیدهاند. از اختراع ابزارهای پیشرفته ماهیگیری برای تامین نیازهای غذایی بیشتر گرفته تاتولید پلاستیکهای آسان وسطوح نچسب در آشپزی، فناوری راهحلهایی مؤثر برای مشکلات اساسی ارائه کرده است. اما این پیشرفتها اغلب با پیامدهای غیرمنتظره همراه بودهاند. برای مثال، فناوریهای ماهیگیری پیشرفته، جمعیت ماهیها را به خطر انداخته، مواد شیمیایی موجود در سطوح نچسب به مشکلات سلامتی و آلودگی محیطزیست منجر شده و پلاستیکها به شکل میکروذرات در اقیانوسها و بدن انسانها نفوذ کردهاند. این دوگانگی نشان میدهد که فناوری، در کنار پیروزیهایش، همیشه چالشهای جدیدی به وجود میآورد.
چالش پیشبینی پیامدها
دلیل اصلی این مشکلات، استفاده از مدلهای مفهومی ساده برای حل مسائل است. به گفته ساندر فان در لیو، (انسانشناس) ما هنگام مواجهه با یک مشکل، مدلی ساده از جهان میسازیم و براساس آن فناوریای طراحی میکنیم. این مدلها بهدلیل سادگی، قدرتمند و جذاب هستند، اما همیشه جنبههایی از واقعیت را نادیده میگیرند. در نتیجه، فناوریهایی که بر اساس این مدلها ساخته میشوند، در دنیای واقعی تأثیراتی غیرمنتظره ایجاد میکنند. این الگو بارها تکرار شده و نشاندهنده یک قانون طبیعی در توسعه فناوری است.
توسعه بیمهار هوش مصنوعی
هوش مصنوعی (AI) نمونهای برجسته از رویکرد بیملاحظه به توسعه فناوری است. درحالحاضر، چند شرکت بزرگ فناوری در جهان برای تسلط بر بازار هوش مصنوعی رقابت و مدلهای جدید را با سرعت بالا و نظارت اندک عرضه میکنند.گری مارکوس(عصبشناس)هشدارمیدهد که این رقابت دوهزینه عمده دارد:نخست،عرضه فناوریهای آزمایشنشده، همه را در معرض خطرات ناشناخته قرار میدهد. دوم، تمرکز بیش از حد بر مدلهای زبانی بزرگ باعث شده منابع از سایر حوزههای علوم کامپیوتر، که ممکن است برای دستیابی به هوش مصنوعی واقعی حیاتی باشند، دور بمانند.
ریسکهای نادیدهگرفتهشده
این رقابت بیمهار میتواند به مشکلات جدی منجر شود. هوشمصنوعی ممکن است نابرابریها را تشدید کند یا ابزارهای نظارتی و تبلیغاتی بیسابقهای در اختیار خودکامهها قرار دهد. این خطرات بهدلیل سرعت بالای توسعه و کمبود نظارت تشدید میشوند. مارکوس تأکید میکند که این رویکرد، منابع را از تحقیقات بنیادیتر منحرف کرده و ممکن است مانع پیشرفتهای بلندمدت در هوش مصنوعی شود.
دیدگاههای متعادل در سیلیکون ولی
همه رهبران سیلیکون ولی طرفدار شتاب بیمهار فناوری نیستند. داریو آمودی (مدیرعامل شرکت Anthropic) معتقد است هوشمصنوعی میتواند به بهبود چشمگیر سلامت انسان،حذف بیماریها،گسترش رشد اقتصادی وحتی تقویت اجماع اجتماعی منجر شود، اما اوهمچنین به خطرات احتمالی نیزاذعان دارد. آمودی هشدار میدهد که هوشمصنوعی ممکن است بهجای تحقق این وعدهها، به افزایش نابرابریها منجر شود یا ابزارهای نظارتی قدرتمندی در اختیار رژیمهای اقتدارگرا قرار دهد.
آمودی پیشنهاد میکند بهجای تکیه بر امید و شتاب بیمهار، باید بر مدیریت ریسکها و تنظیم مقررات تمرکز کرد. او معتقد است مزایای هوشمصنوعی بهدلیل نیروهای بازار اجتنابناپذیر به نظر میرسند، اما خطرات قابل کنترل هستند. این دیدگاه نیازمند رویکردی متعادل است که فرصتها را با احتیاط دنبال کند و از بدترین نتایج ممکن جلوگیری نماید.
تنش بین سود کوتاهمدت و پایداری
مانند فرهنگهای والاستریت، در سیلیکون ولی نیز تنش اصلی بین کسانی است که دنبال سودهای کوتاهمدت هستند یا ترجیح میدهند فرصتها و ریسکها را متعادل کنند. سودهای فوری و ملموس اغلب در برابر ریسکهای مبهم و کمترتعریفشده در آینده قرار میگیرند، که این مقایسه را نابرابر میکند. این عدم تقارن باعث میشود که تصمیمگیری درباره توسعه فناوری چالشبرانگیز باشد.
اشتباهات بزرگ در پیشبینی آینده
پیشبینی آینده، حتی در کوتاهمدت، بسیار دشوار است. مارک آندریسن (کارآفرین) در تئوری خود پیشنهاد میدهد منابع انرژی پاک بهسرعت افزایش یابد تا هر فرد بتواند روزانه هزار برابر انرژی بیشتری مصرف کند. این ایده در نگاه اول جذاب است، اما محاسبات ساده فیزیکی نشان میدهد چنین مصرفی گرمایش زمین را ۳۰برابر سریعترمیکند و طی چند سال حیات را غیرممکن خواهد کرد. این نمونه نشاندهنده پیچیدگی پیشبینی پیامدهای فناوری است.
پیشبینی بهجای پیشگویی
برای بهرهبرداری بهینه از فناوری، باید پیشبینی مشکلات بخشی از فرآیند توسعه باشد. این بهمعنای توقف پیشرفت نیست، بلکه نیازمند احتیاط، حکمت و اقدامات عملی برای تنظیم توسعه فناوری است. باید برای شناسایی و رفع مشکلات نوظهور زمان کافی اختصاص یابد تا از نتایج فاجعهبار جلوگیری شود. جهان امروز بهشدت پیچیده است و رابطه علت و معلولی در آن بهسادگی قابل درک نیست. فناوری بهدلیل این پیچیدگی ذاتا غیرقابل پیشبینی است. این واقعیت ما را ملزم میکند با دقت بیشتری درباره ریسکها فکر کرده و رویکردی متعادلتر اتخاذ کنیم.
احتیاط در فناوری
فناوری، با تمام فوایدش، همیشه پیامدهای غیرمنتظرهای به همراه دارد. تجربه توسعه هوشمصنوعی نشان میدهد رقابت بیمهار برای سود کوتاهمدت میتواند خطرات بزرگی ایجاد کند. در مقابل، رویکردی متعادل که ریسکها را پیشبینی کرده و از طریق تنظیمات مناسب مدیریت کند، میتواند به نتایج پایدارتر و مثبتتری منجر شود. همانطور که مارک بوکنن تأکید میکند، فناوری دشوار است و پیامدهای آن بههیچوجه بدیهی نیست. برای دستیابی به بهترین نتایج، باید با احتیاط بیشتری عمل کرده و تعادلی بین فرصتها و ریسکها برقرار کنیم.