سریال‌های خانه امن، عامل سوم و فوق‌سری در راه شبکه یک

سریال‌سازی تلویزیون درباره امنیت ملی

کدام اصلاحات؟!
«جام جم» از بیانیه اخیر برخی مدعیان اصلاح‌طلبی علیه امنیت ملی گزارش می‌دهد

کدام اصلاحات؟!

درهنگامه‌ای که ملت ایران، پس از مقاومت قهرمانانه در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی و فشارهای بی‌امان آمریکا، پرچم عزت و اقتدار را برافراشته، جبهه اصلاحات با بیانیه‌ای خائنانه که می‌توان آن را «جام زهر دوم» نامید به تفرقه‌افکنی روی آورده است. حمله به ارکان قدرت ایران خلاصه این بیانیه‌ است.
کد خبر: ۱۵۱۴۸۵۸
نویسنده عبدالرضا هادی‌زاده نائینی - دبیر گروه سیاسی
 
به عنوان نمونه حمله به صداوسیما که نقش موثر و غیرقابل انکاری در ایجاد وفاق ملی در شرایط جنگ داشت و حتی به عصبانیت رژیم صهیونیستی و حمله موشکی به آن منجر شد یکی از محورهای این بیانیه است.علاوه بر این بیانیه، حسن روحانی نیز با سخنان تفرقه‌افکنی که ایراد کرده نشان از یک کارزار هماهنگ علیه وحدت ملی است.‌این تحرکات که در پوشش شعارهای فریبنده و به ظاهر خیرخواهانه مطرح شده‌اند، با پیشنهادات ضدایرانی نظیر تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و راه‌حل دو دولتی برای فلسطین، نه‌تنها وحدت ملی را در شرایط حساس پساجنگ نشانه گرفته‌اند  بلکه به‌عنوان بازوی داخلی دشمن، خطرناک‌تر از هر تهاجم نظامی قلمداد می‌شوند.
  ‌
دعوت به خلع سلاح یک‌جانبه!
یکی از خطرناک‌ترین بخش‌های این بیانیه، پیشنهاد تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم است که به معنای تسلیم پیشاپیش در برابر دشمنان قسم‌خورده ایران، یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. برنامه هسته‌ای ایران، نه‌تنها نماد عزت علمی و استقلال ملی است بلکه اهرمی کلیدی در برابر فشارهای خارجی به شمار می‌رود. در شرایطی که آمریکا با نقض مکرر توافقات بین‌المللی، از جمله برجام و رژیم صهیونیستی با حملات تجاوزکارانه به خاک ایران، هیچ نشانه‌ای از حسن نیت نشان نداده، پیشنهاد تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی بدون تضمین لغو تحریم‌ها یا به رسمیت شناختن حقوق هسته‌ای ایران، چیزی جز خیانت به دستاوردهای ملی نیست. این پیشنهاد که بدون توجه به واقعیت‌های میدانی و در غیاب هرگونه تعهد متقابل از سوی دشمن مطرح شده، نه‌تنها غیرواقعی است بلکه به دشمن سیگنال ضعف می‌فرستد و آنها را به تشدید فشارهای نظامی و اقتصادی تشویق می‌کند. در شرایط پساجنگ که ایران با تکیه بر توان هسته‌ای و دفاعی خود دشمن را به عقب رانده، چنین پیشنهادی به معنای خلع سلاح یک‌جانبه و باز کردن دروازه‌های کشور به روی تجاوزات بیشتر است.
   
مشروعیت‌بخشی به رژیم جنایتکار 
بخش دیگر بیانیه جبهه اصلاحات‌ که به همان اندازه خائنانه و غیرواقعی است، پیشنهاد راه‌حل دو دولتی برای مسأله فلسطین است. این پیشنهاد‌ در حالی مطرح شده که رژیم صهیونیستی با نسل‌کشی بیش از ۶۰هزار نفر در غزه، الحاق کرانه باختری، تهاجم به جنوب لبنان و تلاش برای تجزیه بخش‌هایی از سوریه، نه‌تنها در موضع عقب‌نشینی نیست، بلکه به دنبال گسترش تجاوزات خود است.طرح راه‌حل دو دولتی‌ که به معنای به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر قدس است، نه‌تنها با آرمان آزادی فلسطین و حمایت ایران از محور مقاومت و آزادیخواهان جهان در تضاد کامل قرار دارد بلکه به جنایات این رژیم مشروعیت می‌بخشد و به آنان جرأت ادامه تجاوزات را می‌دهد. جبهه اصلاحات با این پیشنهاد، نه‌تنها از واقعیت‌های میدانی منطقه بی‌خبر است، بلکه به‌طور آشکار در راستای منافع دشمن عمل کرده و به جای تقویت جبهه مقاومت، به مشروعیت‌بخشی به رژیم جنایتکار کمک می‌کند.
   
توهم ترک مخاصمه آمریکا با مردم ایران
بیانیه جبهه اصلاحات همچنین با دعوت نظام به «ترک تخاصم خارجی»، عملا ایران را به‌عنوان عامل تنش معرفی می‌کند، در حالی که این آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند که با نقض مذاکرات و حملات نظامی، به ملت ایران تجاوز کردند. طرح ترک تخاصم با آمریکا در شرایطی که هیچ نشانه‌ای از لغو تحریم‌ها، پذیرش برنامه موشکی ایران یا به رسمیت شناختن صنعت هسته‌ای کشور از سوی واشنگتن دیده نمی‌شود، نه‌تنها غیرمنطقی است، بلکه به دشمن این پیام را می‌دهد که ایران آماده تسلیم است. این رویکرد‌ که هیچ توجهی به محدودیت‌های دشمن و قدرت روزافزون ایران در منطقه ندارد، به جای تقویت جبهه داخلی، به تضعیف روحیه مقاومت ملی منجر می‌شود.
   
نادیده گرفتن تحولات جهانی و شرایط پساجنگ 
این بیانیه‌ که گویی در دهه۹۰میلادی و در اوج توهم نظم لیبرال جهانی نوشته شده، هیچ توجهی به تحولات عمیق ژئوپلیتیک، نظیر افول هژمونی آمریکا، ظهور قدرت‌های جدید و ضرورت تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای ندارد. در شرایط پساجنگ‌ که ایران با مقاومت خود دشمن را ناکام گذاشته و محور مقاومت به دستاوردهای بزرگی رسیده، جبهه اصلاحات با بی‌توجهی به این واقعیات، رویکردی یک‌سویه و ساده‌انگارانه ارائه می‌دهد که به جای تقویت توان دفاعی و تاب‌آوری اقتصادی محرومان، صرفا به دنبال جلب رضایت طبقه متوسط و فرادستان است. این بیانیه‌ که شباهت زیادی به «نامه جام زهر» مجلس ششم دارد و همانند آن راه به جایی نخواهد برد، نشان‌دهنده ناتوانی اصلاح‌طلبان در ارائه راهبردی عملی و همسو با نیازهای کنونی ملت ایران است.جبهه اصلاحات با این بیانیه، به دنبال ایجاد دوقطبی‌سازی است تا با تضعیف وحدت ملی،مسیررابرای فشارهای خارجی هموارکند.چنین اقدامی،درشرایطی که ایران نیازبه انسجام واستحکام داخلی دارد، خنجری از پشت به مقاومت ملت ایران است و به دشمنان قسم‌خورده این سرزمین جرأت می‌دهد تا حملات خود را تشدید کنند.
   
تفرقه‌افکنی در قلب مقاومت 
حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین‌ که کارنامه‌اش با ناکارآمدی اقتصادی، تشدید شکاف طبقاتی و شکست ایده اصلی دولت او یعنی حل مشکلات از طریق عقب‌نشینی در برابر آمریکا بود نیز در روزهای اخیر با اظهاراتی تفرقه‌افکن بار دیگر به میدان آمده تا در شرایط حساس پساجنگ، وحدت ملی را نشانه بگیرد. او با تأکید بر «اعتمادسازی» و «گفت‌وگو با غرب»، بدون ارائه هیچ راهکار عملی، نظام را به انفعال در برابر دشمن دعوت می‌کند. این سخنان‌ که در پوشش خیرخواهی و اصلاح مطرح شده‌اند، در عمل به تضعیف روحیه مقاومت و ایجاد دوقطبی‌های کاذب در جامعه منجر می‌شود. در شرایطی که ایران پس از حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و آمریکا، نیاز به تقویت توان دفاعی و حمایت از اقشار محروم دارد، روحانی با ژست «میانجی» و بدون توجه به شکست‌های مذاکرات گذشته، به دنبال جلب رضایت دشمنان خارجی است. این رویکرد‌ به دشمن این پیام را می‌دهد که ایران از درون شکننده است. کارشناسان سیاسی معتقدند در شرایط پساجنگ‌ که وحدت ملی تنها سپر در برابر تهدیدات خارجی است، این مواضع چیزی جز تفرقه‌افکنی در جبهه خودی نیست. روحانی‌ که در دوران ریاست‌جمهوری خود نتوانست به وعده‌های اقتصادی و سیاسی‌اش عمل کند، حالا با طرح شعارهای کلی و غیرواقعی، به جای تقویت انسجام ملی، به ایجاد شکاف میان مردم و نظام دامن می‌زند. این تحرکات‌ که حتی از سوی برخی اصلاح‌طلبان، مانند سخنگوی حزب ندای ایرانیان مورد انتقاد قرار گرفته، نشان‌دهنده انزوای فکری و سیاسی این جریان است.
   
تحرکاتی خطرناک‌تر از حمله نظامی
در شرایط پساجنگ‌ که ایران با مقاومت قهرمانانه خود دشمنان را به زانو درآورده، خیانت داخلی جبهه اصلاحات خطرناک‌تر از هر تهاجم خارجی است، زیرا: 
۱. تضعیف وحدت ملی: بیانیه جبهه اصلاحات و سخنان روحانی، با ایجاد شکاف‌های کاذب و دوقطبی‌سازی، انسجام داخلی را در برابر دشمن خارجی مخدوش می‌کند. 
۲. مشروعیت‌بخشی به دشمن: پیشنهادات خائنانه نظیر تعلیق غنی‌سازی و راه‌حل دو دولتی، به رژیم صهیونیستی و آمریکا جرأت تشدید فشارها را می‌دهد. 
۳. نادیده گرفتن تحولات جهانی: این جریان، با بی‌توجهی به فروپاشی نظم لیبرال، ظهور قدرت‌های جدید و ضرورت ائتلاف‌های منطقه‌ای، ایران را در برابر دشمن خلع سلاح می‌کند.
۴. خیانت به آرمان‌های انقلاب: این تحرکات، با زیر سؤال بردن دستاوردهای هسته‌ای و آرمان فلسطین، به خون شهدا و عزت ملی خیانت می‌کند. 
۵. ایجاد سر موازی: جبهه اصلاحات با طرح شعارهای فریبنده، به دنبال تضعیف نظام و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت است‌ که مکملی برای فشارهای خارجی است. 
۶. بی‌توجهی به شرایط پساجنگ: این جریان، با نادیده گرفتن تأثیرات جنگ بر سیاست خارجی ایران و محدودیت‌های دشمن، رویکردی یک‌سویه و غیرواقعی ارائه می‌دهد که به جای تقویت مقاومت، به تسلیم دعوت می‌کند.
   
افشای خیانت و لزوم ایستادگی انقلابی 
بیانیه «جام زهر ۲» جبهه اصلاحات و سخنان تفرقه‌افکن حسن روحانی، بخشی از یک توطئه هماهنگ برای تضعیف ایران از درون در شرایط حساس پساجنگ است. این جریان، با پیشنهادهای خائنانه‌ای نظیر تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و راه‌حل دو دولتی برای فلسطین، به جای تقویت مقاومت ملی، به تسلیم در برابر دشمن دعوت می‌کند. در برابر این خیانت، ملت انقلابی ایران باید با هوشیاری، وحدت خود را حفظ کند و با افشای ماهیت ضدایرانی این جریان، راه را بر نفوذ دشمن ببندد. تنها با پایبندی به آرمان‌های انقلاب، تقویت توان دفاعی و حمایت قاطع از محور مقاومت، می‌توان ایران را به سوی عزت و اقتدار رهنمون ساخت. این خنجر از پشت، که در سایه پیروزی‌های ملت ایران فرو آمده، باید با قاطعیت پاسخ داده شود تا دشمنان داخلی و خارجی بدانند ایران اسلامی هرگز در برابر توطئه‌ها سر خم نخواهد کرد.

صدای اصلاح‌طلبان هم درآمد
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات به‌قدری محل مناقشه قرار گرفت که حتی در اردوگاه اصلاح‌طلبی نیز با واکنش‌های تند و انتقادات جدی همراه شد. برخی چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلب و اعتدالی، این متن را «غیرواقعی»، «خارج از مصالح ملی» و حتی «بی‌ارتباط با شرایط امروز ایران» دانستند.
سعید نورمحمدی، سخنگوی حزب اصلاح‌طلب ندای ایرانیان، در گفت‌وگو با روزنامه جام‌جم صراحتا اعلام کرد که حزب متبوعش در جلسات جبهه اصلاحات با صدور چنین بیانیه‌ای مخالفت کرده است. او تأکید کرد: «این‌گونه بیانیه‌ها نه‌تنها به صلاح کشور نیست، بلکه باعث تنش و دوگانه‌سازی در فضای داخلی می‌شود.»
این موضع نشان می‌دهد که حتی در درون جریان اصلاحات، اجماع و همراهی لازم برای چنین مواضعی وجود نداشته و بخشی از بدنه اصلاح‌طلبی نیز آن را پرهزینه و نادرست می‌دانند.
از سوی دیگر، محمدرضا جلایی‌پور در یادداشتی تحلیلی، این بیانیه را «عقب‌مانده از تحولات جهانی» خواند و آن را به سندی قدیمی و بی‌ارتباط با شرایط امروز تشبیه کرد. او نوشت: «این متن گویی در دهه ۹۰ میلادی نوشته شده و هیچ نشانی از واقعیت‌های امروز ندارد.»
جلایی‌پور با اشاره به تغییرات جدی در موازنه قدرت جهانی، ازجمله افزایش قدرت چین، پیمان‌های جدید منطقه‌ای و مقاومت ایران در برابر فشارهای خارجی، بیانیه جبهه اصلاحات را غافل از واقعیات موجود دانست. او همچنین انتقاد کرد که در متن بیانیه هیچ جایگاهی برای تقویت توان دفاعی ایران در برابر تهدیدات دیده نمی‌شود و صرفا بر رضایت بخشی از طبقه متوسط تمرکز شده است.
در همین حال، علی مطهری، نماینده پیشین مجلس و چهره نزدیک به اصلاح‌طلبان نیز در واکنشی توییتری نوشت: «در بیانیه جبهه اصلاحات ایران اعلام آمادگی ‎تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها پیشنهاد شده است، ولی بعید است که آنها بپذیرند، بلکه درخواست‌های جدید موشکی و منطقه‌ای مطرح می‌کنند و تا حکومت اسرائیل بر منطقه را نپذیریم کوتاه نمی‌آیند.»
اظهارات مطهری عملا نشان می‌دهد که حتی اصلاح‌طلبان متمایل به تعامل نیز معتقدند که چنین پیشنهادهایی نه‌تنها دستاوردی برای ایران ندارد، بلکه صرفا راه را برای زیاده‌خواهی‌های بیشتر غرب هموار می‌کند.
این سه موضع نشان می‌دهد که بیانیه جبهه اصلاحات، نه‌تنها در فضای کلان سیاسی کشور با مخالفت جدی مواجه شده، بلکه حتی چهره‌های درون اردوگاه اصلاح‌طلبی نیز آن را برنتابیدند؛ تا جایی که می‌توان گفت این متن بیش از آن‌که صدای اصلاحات باشد صدای اسرائیل است و عملا تبدیل به شکافی در درون این جریان شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰