سریال شروود که این روزها از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود، درامی جنایی و پرتنش است که داستانش در زمان حال اتفاق میافتد و برعکس فانتزی رویایی رابینهود که با افسانه مخلوط شده بود، برگرفته از یک ماجرای تلخ و تکاندهنده واقعی در تاریخ معاصر کشور انگلستان است.
فیلمنامه واقعگرا
جیمز گراهام، خالق و نویسنده فیلمنامه این درام تحسین شده بوده و دیوید موریسی نقش اصلی آن را بازی کرده است. گراهام داستان فیلمنامهاش را با نگاهی به جنایاتی نوشت که سال ۲۰۰۴ در ناتینگهام شایر اتفاق افتاد و تیتر اول رسانهها شد و خشم عموم مردم منطقه را برانگیخت. تماشاگران تلویزیونی در انگلستان در اوایل ژوئن ۲۰۲۲ با پخش سریالی روبهرو شدند که انگشت روی یکی از تلخترین و پرسروصداترین رویدادهای جنایی تاریخ انگلستان گذاشته بود و تلاش داشت با نگاهی واقعبینانه و موشکافانه، به تحلیل عمیق رویدادی بپردازد که بهگفته کارشناسان، در تاریخ کشور مشابه آن دیده نشده بود. استقبال عموم مخاطبان از سریال بهقدری بالا بود که بلافاصله فصل دوم آن هم تولید شد و آگوست ۲۰۲۴ روی آنتن رفت. در سپتامبر همین سال هم اعلام شد که فصل سوم سریال در دست تولید است. فصل اول و دوم این سریال هم اکنون روی آنتن شبکه چهار است.
شخصیتهای تازه
هم سریالهای تلویزیونی و هم تولیدات سینمایی تاکنون کمتر به زندگی و فعالیت کارگران معدن پرداختهاند. این درحالی است که این قشر زحمتکش، معمولا با بیشترین مشکلات و دردسرها روبهرو بودهاند و تعریف زوایای مختلف زندگی آنها میتواند دستمایه خوبی برای هنرمندان قاب کوچک و سینما فراهم کند تا درامهایی عمیق و پرتنش تولید کنند. داستان سریال شروود در دهکده ناتینگهامشایر اتفاق میافتد که منطقهای معدنی بهحساب میآید. وقوع دو قتل مشکوک، اهالی دهکده را همزمان در بهت و وحشت فرو میبرد، این قتلها نمیتواند بیارتباط با گذشته اهالی دهکده باشد، چرا که ناتینگهامشایر در فاصله سالهای ۱۹۸۴ و ۸۵ با اعتراض و اعتصاب کارگران و فعالان معدن روبهرو بوده است.
نگاه انتقادی به شرایط اجتماعی
خط اصلی داستان سریال بهدنبال مسائل مربوط به قتل کیت فروگسن و چانل تیلور میرود که اولی از فعالان اتحادیه کارگری و دومی یک آرایشگر بود. این دو در جولای ۲۰۰۴ به قتل رسیدند. فیلمنامه سریال با بهرهگیری از این ماجرای واقعی، داستان خود را تعریف میکند و تلاش دارد شکلی هنری به آن بدهد. به این ترتیب، سریال با قتل یکی از اعضای فعال اتحادیه کارگری به نام گری جکسن (با بازی آلن آرمسترانگ) آغاز میشود. در اداره پلیس باور بر این است که این قتل بیارتباط با اعتصابات دهه ۸۰ میلادی نیست و از این نظر، تلاشها برای پیدا کردن قاتلان، شکل و شمایل تازه و متفاوتی به خود میگیرد. منتقدان از داستان شروود بهعنوان اثری اسم بردند که با درآمیختن مسائل اجتماعی و سیاسی به زندگی روزمره مردم، سعی دارد نگاهی انتقادی به شرایط زندگی معاصر آدمها در جامعه سرمایهداری داشته باشد. در عینحال، مسائل و مشکلات مربوط به برگزیت و جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا هم در این داستان به نمایش گذاشته میشود.
پلیسهای جاسوس
همین منتقدان به این نکته جالب نیز اشاره کردهاند که ناتینگهامشایر همان مکانی است که جیمز گراهام خالق سریال در آن بزرگ شده و با اهالی آن و مشکلاتی که دارند، آشنایی نزدیکی دارد. از قرار معلوم، همین هممحلی بودن دلیل و عامل اصلی علاقه گراهام برای به تصویر کشیدن فاجعهای بوده که در دهه ۸۰ میلادی در این مکان رخ داده است. آشنایی خوب این برنامهساز قاب کوچک با منطقه و مردم و مسائل آن، شروود را تبدیل به سندی زنده و تصویری از بخشی از تاریخ جنجالی انگلستان کرده است. رسانههای انگلیسی هم به این بخش از سریال توجه زیادی نشان دادهاند چراکه شروود جزو اولین تولیدات تلویزیونی و تصویری کشور است که برای نخستینبار به بحث درباره «پلیسهای جاسوس» در جامعه انگلستان میپردازد و این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. تا قبل از پخش سریال، چندان در رابطه با این موضوع صحبتی نمیشد و بسیاری سعی در انکار یا پنهان کردن آن داشتند. در عینحال، گروه زیادی از منتقدان با اسم بردن از شروود بهعنوان یک درام انسانی از آن بهخاطر «نمایش جامعهای که مجبور به تجربه دوباره حوادث تلخی میشود که سه دهه قبل رخ داده»، تقدیر کردهاند.
قدم زدن با اعتصابگران!
تماشاگران تلویزیونی دیوید موریسی را بیشتر بهخاطر حضور در سریال ترسناک زامبیگونه «قدمزنی مردگان» میشناسند که طرفداران بسیار زیادی در میان مخاطبان قاب کوچک دارد. ظاهرا دلیل انتخاب او برای ایفای نقش اصلی شروود هم همین محبوبیت وشهرت بوده است.حضور بازیگری چون اودرنقش اصلی یک درام جنایتکارانه،میتواند تعداد بسیار بیشتری از تماشاگران را جذب خود کند. موریسی در شروود در قالب شخصت یان کلر ظاهر میشود که باید ارتباط بین قتلهای ناتینگهامشایر را کشف و پیدا کند. ماموریت او زمانی مشکل میشود که مجبور به همکاری با کوین سالیسبری افسر عالیرتبه اداره پلیس (با بازی رابرت گلنیستر) رقیب سابق خود میشود. داستان اصلی سریال با پیوستن چند داستانک از اهالی منطقه که بهزودی در ارتباط با مضمون اصلی قرار میگیرند، به پیش میرود تا انفجار نهایی فیلمنامه را در معرض دید مخاطبان قرار دهد. جیمز گراهام تولید شروود را یکی از آرزوهای خود بیان کرده و میگوید:« همیشه دوست داشتم به تعریف داستانهایی بپردازم که در رابطه با رگ و ریشه خودم است و درباره مسائل و موضوعات مهم ناتینگهامشایر صحبت میکند. برای ساخت شروود، تهیهکنندگان همکاری کامل کردند و این به من امکان آن را میداد که کارم را در یک فضای خوب و مقبول انجام داده و به جلو ببرم. این نکته بسیار مهمی است که با تهیهکنندگانی کار و همکاری کنی که حساسیت موضوع را میفهمند و درک درستی از سریالسازی دارند.»
مسیر درست داستانگویی
گراهام در رابطه با نوع واکنش مخاطبان به شروود، به نکته جالبی اشاره میکند. او میگوید:« استقبال بالای تماشاگران نشان داد که راه ما اشتباه نبوده و در مسیر درستی قرار داشتهایم. حقیقت امر را بخواهید زمانی که میشنوم شروود تبدیل به یکی از پربینندهترین و محبوبترین سریالهای کل تاریخ تلویزیون انگلستان شده، احساس غرور و شعف میکنم. نکته مهم در این رابطه این است که باوجود جنایتکارانه بودن لحن سریال، ماوتماشاگران با درامی انسانی واجتماعی سروکارداریم که برگرفته ازواقعیتهای تلخ سه دهه گذشته تاریخ کشورمان است.این موفقیت کلان نصیب یک اثراکشن سرگرمکننده یایک کمدی یا ملودرام نشده است.موفقیت فوق حکایت از آن میکندکه مخاطبان ماهمیشه دوستدار دیدن سریالهایی هستندکه به بحث درباره مسائل و مشکلات عمومی مردم میپردازد و هدفشان تنها سرگرم کردن آنها به هر شکل و وسیله ممکن نیست.»
دستی بر آتش
منتقدان تلویزیونی انتخاب گراهام برای خلق شروود را اقدامی خردمندانه و دقیق ارزیابی کردهاند. آنها هم مثل این برنامهساز قاب کوچک، عقیده داشتند تعریف چنین داستانی باید توسط کسی صورت گیرد که خودش دستی در آتش داشته و با موقعیت جغرافیایی، اجتماعی، مردمی و سیاسی منطقه آشنایی خوب و کاملی دارد. گراهام میگوید: «یکی از دلایل اصلی اینکه سریال را خودم ساختم، این بود که نمیخواستم یک بیگانه که اطلاعی از زندگی زیرپوستی این مردم ندارد، به تعریف این داستان مهم تاریخی بپردازد. باور کنید شما نمیتوانید برای چند ساعت در این مکان وقت بگذرانید و بعد بگویید میتوانید حقایق مربوط به آن را در یک سریال تلویزیونی تعریف کرده و به تصویر بکشید. ناتینگهامشایر رازهای مربوط به خود را دارد که کمتر کسی اطلاعی از آنها دارد. این رازها در دل وسینه مردمان آن است واین مردم آنها را به خارجیها نمیگویند. باید درون آنها باشی تا از این رازها اطلاع پیدا کنی. خود من هم زمان نگارش فیلمنامه با خانوادههای زیادی صحبت کردم و تلاشم این بود که نظرات آنها را در دل فیلمنامه بگنجانم تا اثری واقعگرا خلق کنیم. بدون کمک صمیمی اهالی منطقه و اعتمادشان به گروه ما، خلق و تکمیل شروود غیرممکن بهنظر میرسید.»
سند قابلاعتبار
هری پاترسن که رمان پرخوانندهاش «نگاه دوباره خشمگین» درباره اعتصابات دهه ۸۰ میلادی ناتینگهامشایر است، شروود را سندی خوب و محکم از وقایع آن زمان معرفی میکند: «درکنار شک و تردید نسبت به صداقت ماموران پلیس، همیشه نوعی شک وتردید به برخی رسانههای گروهی هم بوده است. درکنار مقالات وخبرهای صادق روزنامهها ازاتفاقات تاریخی، کسانی هم بودهاند که به نشر دروغ و اکاذیب پرداخته و سعی داشتهاند بر چهره واقعیت خاک بپاشند. زمان نوشتن کتابم با افراد زیادی صحبت کردم تا موضوع را از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار دهم. بهسختی توانستم اعتماد عمومی را جلب کنم. خیلیها حاضر به صحبت با من نبودند و باور داشتند که خبرنگاران مشغول دروغپراکنی درباره اتفاقاتی هستند که در ناتینگهامشایر رخ میدهد.»
راهنمایی بازیگر
دیوید موریسی برای درک بهتر اتفاقات دهه ۸۰ میلادی و ارائه یک بازی بهتر و منطقیتر، از راهنماییهای پاترسن استفاده زیادی کرد. او میگوید: «میدانستم برای حضور در سریال باید با وقایع آن دوران آشنایی خوبی داشته باشم. نوشتههای رسانهای نمیتوانست کمک چندانی به من در این رابطه بکند. نیازمند کسی بودم که از نزدیک این موضوع را تجربه کرده و با آن آشنایی خوبی داشته باشد. بهجز گراهام چه کسی میتوانست به من کمک کند؟ رمان پاترسن به نوعی چراغ راه من شد و خود او، داستانهایی در رابطه با نگارش کتابش تعریف کرد که مرا به کلیت ماجرا خیلی نزدیک کرد.»
سریال شروود نه فقط در داخل انگلستان با اقبال عمومی روبهرو شد بلکه پخش بسیار موفقیتآمیزی در بقیه کشورهای اروپایی، آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای دنیا داشت. منتقدان غیرانگلیسی دلیل این استقبال را در عمومی و مشترک بودن حرف و پیام سریال میدانند. به گفته آنها وقتی فیلمنامهای به تعریف داستانی میپردازد که میتواند در هر نقطه از دنیا و برای هر شهروندی در کشورهای مختلف رخ دهد، میتوان انتظار چنین موفقیت کلانی را برای آن سریال داشت.