یکی از تازهترین این واژهها، «تغییر پارادایم» یا همان پارادایمشیفت است که در ادبیات برخی جریانهای داخلی بهعنوان «راهحل نجات کشور» معرفی میشود. اما باید پرسید: این تغییر پارادایم چه نسبتی با اصلاحات واقعی دارد؟ کدام اصلاحات؟ اصلاحاتی که برآمده از نیازهای حقیقی ملت باشد یا اصلاحاتی که نسخهاش در اتاقهای فکر غربی نوشته شده و از طریق رسانههای دولتهای استعماری به جامعه تزریق میشود؟ تجربه تاریخی ملت ایران نشان میدهد که هر زمان دشمنان در میدان نظامی و در مواجهه مستقیم با اراده ملت شکست خوردهاند، بلافاصله به میدان مفاهیم و واژگان هجرت کردهاند. آنها تلاش کردهاند تا با بزککردن واژههایی همچون «ضرورت عقلانی»، «منافع ملی»، «نرمالسازی» یا همین تغییر پارادایم، شکستهای خود را به شکل یک ضرورت گریزناپذیر جلوه دهند. جریانهای بیهویت و وابسته به غرب استعماری با تکرار این مفاهیم و القای آن در افکار عمومی، میکوشند ملتها را از درون تهی کنند و به نقطه تسلیم برسانند. امروز همان جریانهایی که دیروز کشور را به امید برجام معطل نگاه داشتند، سرمایههای ملی را به انتظار وعدههای غرب سوزاندند و دروازههای نفوذ را گشودند، دوباره با همان روش به میدان آمدهاند. تنها تفاوت در ابزار کار است. آن روز واژه «مذاکره» و «تعامل سازنده» را بر سر زبانها انداختند، امروز اصطلاح دانشگاهی و فریبنده «پارادایم شیفت» را علم کردهاند اما جوهره ماجرا تغییری نکرده است: نسخه تسلیم و عقبنشینی در برابر فشار خارجی. حال پرسش اساسی این است، ملت ایران کدام اصلاحات را میخواهد؟ آیا اصلاحات به معنای چشم بستن بر تجربههای تاریخی و اعتماد دوباره به همان قدرتهایی است که بارها دروغ گفته و بدعهدی کردهاند؟ یا اصلاحات حقیقی یعنی بازسازی ساختارها بر پایه ظرفیتهای بومی، تکیه بر اقتصاد مقاومتی، شفافسازی درونزا و اعتماد به سرمایههای انسانی داخلی؟ ملت ایران خوب میداند که در پس این واژهبازیها، همان پروژه خطرناکتر نهفته است.
زورگویی آمریکا و رژیمصهیونیستی که نه فقط بهدنبال تسلیمسازی سیاسی، بلکه در اندیشه تصرف سرزمینهای اسلامی و تعرض به کشور عزیزمان ایران هستند. این دو دشمن تاریخی، بارها نشان دادهاند که هر گام عقبنشینی، آنان را گستاختر کرده و هر نرمشی بیمحابا، آنان را به طمعی تازه برای سلطه و تجاوز انداخته است.
تنها راه مقابله، مقاومت هوشمندانه و ایستادگی مقتدرانه در برابر زیادهخواهیهای آنان است. از همینروست که باید بارها و بارها پرسید و محکم تکرار کرد، کدام اصلاحات؟ اصلاحاتی که ملت انتخاب میکند و بر پایه استقلال، عزت و مقاومت شکل میگیرد، یا اصلاحاتی که دشمن دیکته میکند تا ملت ایران را از مسیر عزتمند خویش منحرف سازد؟ ملت ایران پاسخ خود را داده است. اصلاحات واقعی، مقاومت در برابر استکبار و ایستادگی در برابر پروژه تجاوز و اشغالگری آمریکا و صهیونیسم است. این مسیر نه فقط تضمینکننده استقلال کشور، بلکه تنها راه حراست از سرزمینهای اسلامی و پاسداری از آینده نسلهای فرداست.