پس از پیروزی غرورانگیز ملت ایران درجنگ۱۲روزه علیه تهاجم رژیم صهیونیستی و آمریکا که به شکست نظامی دشمنان قسمخورده انقلاب منجر شد، موج جدیدی از حملات سیاسی و رسانهای علیه صداوسیما شکل گرفت.این حملات، که از سوی برخی جریانهای داخلی با گرایشهای رادیکال و همسو با گفتمان تسلیم هدایت میشود، تلاشی است برای درهم شکستن یکی از مهمترین ارکان انسجام ملی ایران اما چرا صداوسیما هدف اصلی این پروژه قرار گرفته و چگونه این نهاد، با حفظ استقلال و پایبندی به آرمانهای انقلاب، مانع از حاکمیت گفتمان تسلیم شده است؟
صداوسیما؛ سنگر اول
صداوسیما در جنگ۱۲روزه، با پوشش حرفهای، اطلاعرسانی بهموقع و بسیج افکار عمومی، به عاملی کلیدی در خنثیسازی طرح پیچیده دشمن برای تسلیم ایران تبدیل شد. سخنان رئیسجمهور در ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، در بازدید از ساختمان شیشهای نشان میدهد دولتمردان نیز به این واقعیت اعتقاد دارند. دکتر مسعود پزشکیان صراحتا اعلام کرد: «در جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا، رسانهملی عامل انسجام، وحدت و دفاع همهجانبه ملت ایران در مقابل این تجاوز بود.» اما چرا با وجود سخنان صریح رئیسجمهور، صداوسیما توسط جناح تندرو مدعی اصلاحطلبی که درادعا خود راحامی دولت میداند، مورد هجوم قرار گرفته است؟ چرا یک طیف اقلیت و سیاسی بدون پشتوانه مردمی، رسما از مواضع رئیس دولت و گفتمان وفاق عبور کرده و مواضعی رادیکال علیه صدای حقیقت اتخاذ میکنند؟ پاسخ در جایگاه استراتژیک صداوسیما و نقش فعال آن بهعنوان قلب تپنده گفتمان مقاومت نهفته است.
مانع گفتمان تسلیم و انفعال
صداوسیما با پایبندی به آرمانهای انقلاب اسلامی، هرگز اجازه نداده گفتمان تسلیم و وادادگی که برخی جریانهای داخلی و خارجی دنبال ترویج آن هستند، درسپهر رسانهای کشورغالب شود. این نهاد با ارائه تصویری مقتدر از ایران و برجستهسازی پیروزیهای ملت دربرابر دشمنان، رویای تسلیم بیقیدوشرط ایران را به کابوس دشمنان تبدیل کرده است. همچنین صداوسیما در جنگ ۱۲روزه، با پوشش گسترده و منصفانه دیدگاههای جریانهای مختلف سیاسی که دغدغه وحدت ملی داشتند، به عاملی برای همافزایی ملی تبدیل شد. این نقش،برای جریانهایی که از تفرقه و گسست ملی سود میبرند، غیرقابلتحمل است.
تضعیف پروژه تغییر پارادایم
شکست نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی، دشمنان انقلاب را به سمت پروژهای چندلایه برای تغییر پارادایم سیاسی در ایران سوق داد. این پروژه که دنبال تسلیم ایران در برابر فشارهای خارجی است، صداوسیما را بهعنوان مانعی کلیدی در برابر خود میبیند. زیرا صداوسیما با قدرت، مانع از شکلگیری روایتهای ضعف و انفعال شده است.
برخلاف ادعاهای برخی، صداوسیما نهتنها در اختیار یک جریان خاص نیست بلکه بهعنوان رسانهای ملی، تریبون طیفهای مختلف سیاسی با گرایشهای وطندوستانه بوده است. این استقلال و پایبندی به اصول انقلاب، خشم جریانهایی را برانگیخته که دنبال انحصار رسانهای برای پیشبرد اهداف خود هستند و صداوسیما را سنگر اول برای تسلیم ایران میدانند.
پروژهای برای تخریب سنگر مقاومت
حملات اخیر به صداوسیما که از بیانیه جبهه اصلاحات آغاز شد و با اظهارات برخی چهرههای سیاسی و رسانهای شدت گرفت، بخشی از یک پروژه هماهنگ برای تضعیف گفتمان انقلاب است.
در ادامه، به مهمترین محورهای این هجمهها اشاره میشود:
۱. بیانیه جبهه اصلاحات: این بیانیه، که صداوسیما را به یکجانبهنگری و حذف جریانهای سیاسی متهم کرد، تلاشی آشکار برای تضعیف اعتبار رسانهملی بود. جبهه اصلاحات مدعی شد که صداوسیما امکان حضور عادلانه دیدگاههای مختلف را فراهم نمیکند، در حالی که آنتن صداوسیما بهخوبی شاهد رفت و آمد سلایق مختلف است.
۲. اظهارات چهرههای سیاسی:
-غلامحسین کرباسچی از اصلاحطلبان تندرو، خواستار جلوگیری از حضور دکتر پیمان جبلی، رئیس صداوسیما در جلسات هیأت دولت شد. این اظهارات که در تضاد با موضع رئیسجمهور است، بهخوبی نشاندهنده رویه دگماتیستی و انحصارطلب این جریان رادیکال است.
- حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران با ناامیدی از تغییر در صداوسیما، این سازمان را به عدم انعطاف متهم کرد، در حالی که این جریان در شرایطی که کشور نیاز به وحدت و آرامش دارد، برخلاف شعار وفاق به دوقطبی دامن میزنند.
- اسماعیل گرامیمقدم، قائممقام حزب اعتماد ملی با اتهام چنبره جریان خالصسازی بر صداوسیما، تلاش کرد این نهاد را به انحصارطلبی متهم کند؛ ادعایی که با عملکرد صداوسیما در پوشش دیدگاههای متنوع در تناقض است.
- مسیح مهاجری و محمد مهاجری با عباراتی تند و خلاف عرف، صداوسیما را به تفرقهافکنی و نفوذ افراد مشکوک متهم کردند. محمد مهاجری که عضو شورای اطلاعرسانی دولت نیز هست، حتی رئیس صداوسیما را به تسلیم در برابر یک جناح سیاسی اصولگرا متهم کرد؛ اتهامی که بیشتر به جنگ روانی شبیه است تا نقد مستدل. این جریان البته تسلیمطلبی را بد نمیداند به شرط آنکه همه تسلیم گفتمان انزواطلبانه و ذلیلانه عقبنشینی در برابر دشمن شوند!
۳.هجمههای رسانهای: روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان «بر طبل جنگ کوبیدن هنر نیست»، صداوسیما را به تمرکز بر رقبای خیالی داخلی متهم کرد و مدعی شد این سازمان بهجای تقویت وحدت، به بازیهای جناحی مشغول است. این ادعا در حالی مطرح میشود که صداوسیما در جنگ۱۲روزه، تریبون همه جریانهایی بود که دغدغه وحدت ملی داشتند. این یادداشت ضعیف نیز مانند دیگر تولیدات سیاسی، مورد استقبال سایت خبرآنلاین که در هجمه به رسانهملی نقش محوری دارد، قرار گرفت.
صداوسیما؛ تریبون طیفهای مختلف اما نه تسلیم
یکی از اتهامات اصلی علیه صداوسیما، ادعای انحصارطلبی و حذف جریانهای سیاسی است اما واقعیت چیست؟ صداوسیما در طول سالهای فعالیت خود، بهویژه در بزنگاههایی مانند جنگ ۱۲ روزه، نشان داده تریبون جریانهای مختلف سیاسی با گرایشهای مختلف بوده است. این رسانه میزبان چهرههایی از طیفهای مختلف سیاسی بوده که دغدغه وحدت ملی و دفاع از منافع کشور را داشتهاند. با این حال، صداوسیما هرگز اجازه نداده گفتمان تسلیم و انفعال که برخی جریانهای رادیکال دنبال ترویج آن هستند، بر آن حاکم شود. این پایبندی به اصول انقلاب و مقاومت، خشم جریانهایی را برانگیخته که دنبال تسلیم ایران در برابر دشمنان خارجی هستند.
روابطعمومی صداوسیما در پاسخ به بیانیه جبهه اصلاحات تأکید کرد: «رسانهملی صدای مردم شجاع، قوی و بصیر ایران است... و نمیتواند صدای تسلیم و ضعف کسانی شود که با وجود پیروزی بینظیر جمهوری اسلامی در جنگ اخیر، همچنان بر طبل ترس و یأس و وادادگی میکوبند.» این موضع نشاندهنده تعهد صداوسیما به حفظ گفتمان مقاومت و جلوگیری از نفوذ روایتهای تفرقهافکن و ضعفمحور است.
پروژهای برای تسلیم ایران
حملات به صداوسیما بخشی از یک پروژه کلانتر است که پس از شکست نظامی دشمنان در جنگ ۱۲ روزه کلید خورده. این پروژه که دنبال تغییر پارادایم سیاسی و تسلیم ایران در برابر فشارهای خارجی است، صداوسیما را بهعنوان مانعی کلیدی هدف قرار داده است. جریانهای رادیکال داخلی، که برخی ازآنها بهطور غیرمستقیم با گفتمان دشمنان خارجی همسو شدهاند، با تخریب صداوسیما تلاش میکنند این سنگر مقاومت را تضعیف کنند. اتهاماتی مانند انحصارطلبی، تفرقهافکنی و عدم حرفهایگری،ابزارهای جنگ روانی برای بیاعتبارکردن رسانهملی هستند.تناقض درجبهه اصلاحات نیز دراین میان قابلتوجه است. در حالی که رئیسجمهور بهعنوان چهرهای اصلاحطلب از نقش اساسی صداوسیما در انسجام ملی تقدیر کرده، برخی چهرههای رادیکال و نزدیک به دولت با اظهارات تند و بیانیههای تفرقهافکن، عملا در مسیر خلاف دولت حرکت میکنند. این شکاف نشاندهنده تلاش گروههای تندرو برای پیشبرد پروژهای مستقل از دولت و همسو با اهداف خارجی است؛ پروژهای که سابقه نشان داده درنهایت به عبور از دولت اصلاحطلب نیز منجر خواهد شد!