همین ضرورت، اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را بر آن داشت تا در قالب سفر به استانهای آذربایجان شرقی و غربی، از نزدیک در جریان روند اجرایی پروژه کریدور ارس قرار گیرند. این بازدید که در روزهای واپسین مرداد ماه اتفاق افتاد، بر اهمیت این محور حیاتی که از مناطق آزاد ارس و جلفا عبور میکند و راهی مؤثر برای اتصال ایران به کشورهای حوزه قفقاز و در نهایت اروپا محسوب میشود، تأکید داشت. این حرکت رو به جلو از سوی اعضای کمسیون امنیتملی و سیاستخارجی مجلس در حالی صورت میپذیرد که فضای ژئوپلیتیک منطقه با تحولات جدیدی روبهرو شده است. امضای توافقنامه اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کاخ سفید تحت میانجیگری آمریکا و طرح اجرای مسیر ترامپ یا همان کریدور زنگزور، معادلات منطقهای را دستخوش تغییر کرده است. از همینرو احداث و عملیاتیکردن کریدور ارس به عنوان طرحی استراتژیک در حوزههای اقتصادی و امنیتی باید در دستور کار نمایندگان مجلس و اعضای دولت چهاردهم قرار گیرد زیرا هرگونه تاخیر در راهاندازی راهگذر ارس میتواند صدمات جبرانناپذیری را به اقتصاد و مباحث امنیتی کشور وارد کند. راهگذر ارس که ازشمال خاک ایران و در امتداد رودخانه ارس عبور میکند، میتواندخاک اصلی جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل و همزمان، منافع اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی ایران را تضمین کند. با توجه به تغییرات و تحولات سریع درقفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، ساخت این کریدور به یک ضرورت ملی برای ایران تبدیل شده است. بدون راهاندازی و عملیاتی شده راهگذر ارس، ایران ممکن است ازجریانهای اصلی ترانزیتی شرق به غرب جهان عقب بماندو درمعرض طرحهای مخرب برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای قرار گیرد. تحولات اخیر نشان میدهد که قفقاز به صحنهای برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.روسیه، ترکیه،انگلستان، آمریکا وحتی رژیمصهیونیستی هرکدام به دنبال منافع ونفوذبیشتردرکشورهای منطقه قفقاز هستند. در این میان، ایران با موقعیت جغرافیایی منحصربهفردخود،میتواند باتمرکز بر پروژههایی مانند کریدور ارس، نهفقط از انزوا و خطر خفگی ژئوپلیتیکی جلوگیری کند، بلکه به بازیگری محوری در اتصال شرق به غرب بدل شود.
تحولات ژئوپلیتیک قفقاز و نقش کریدورها
قفقاز جنوبی به عنوان پلی میان اروپا، آسیای مرکزی و غرب آسیا، همیشه محل تلاقی منافع قدرتها بوده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این منطقه شاهد درگیریهای قومی و مرزی بود اما جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، معادلات را به طور اساسی تغییر داد. آذربایجان با حمایت ترکیه و رژیم صهیونیستی، بخشهایی از قرهباغ را بازپس گرفت و حالا به دنبال اتصال مستقیم به نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان است. این اتصال که به عناوینی همچون مسیر سیونیک، کریدور جعلی زنگزور یا در شرایط فعلی مسیر ترامپ شناخته میشود، بخشی از کریدور میانی شرق-غرب جهان است که از چین و آسیای مرکزی شروع شده و به ترکیه و اروپا میرسد. تحولات اخیر، مانند توافق صلح آذربایجان و ارمنستان در مرداد ماه با میانجیگری آمریکا، این منطقه را بیش از پیش ناپایدار و در معرض چالشهای جدی قرار داده است. این توافق که به ایجاد «مسیر ترامپ» منجر شد، در واقع کریدور زنگزور را برای ۹۹ سال تحت کنترل کنسرسیومی آمریکایی قرار میدهد. این مسیر ۴۳ کیلومتری که جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند، جریان انرژی و کالا را از ایران دور میزند و نفوذ روسیه و ایران را در معادلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی به شدت کاهش میدهد. بنابر گزارشهای منتشر شده،این کریدور میتواندحجم تجارت جهانی راتا۱۰۰میلیارد دلارافزایش دهداماسود این تحول ژئوپلیتیکی برای رقبای منطقهای است و هزینه آن برای ایران، انزوای ژئوپلیتیکی است. در مقابل ایران در سالهای اخیر از کریدور ارس به عنوان جایگزینی امن و اقتصادی برای طرحهای مواصلاتی منطقهای رونمایی کرد. این مسیر که از شمال ایران عبور میکند، آذربایجان را از طریق پلهای جدید بر رودخانه ارس به نخجوان متصل میکند. کارشناسان معتقدند این کریدور نه تنها زمان ترانزیت را کوتاه میکند، بلکه با تقویت همگرایی منطقهای از تنشهای قومی جلوگیری میکند. بدون ساخت سریع و عملیاتی کردن این راهگذر، ایران از تحولاتی مانند گسترش ناتو به شرق و تقویت حضور ترکیه در آسیای مرکزی عقب خواهد ماند. عقب نماندن از راههای مواصلاتی قفقاز و کریدور شرق-غرب که گاهی به عنوان «کمربند میانی» شناخته میشود، یکی از مهمترین مسیرهای تجاری جهان است. اهمیت این کریدور که از چین شروع شده و با عبور از قزاقستان، دریای کاسپین، قفقاز و ترکیه به اروپا میرسد در کاهش وابستگی به مسیرهای روسی یا دریایی است، به ویژه پس از جنگ اوکراین که تحریمها علیه روسیه را افزایش داد. بر اساس برآوردهای بانک جهانی، این مسیر میتواند زمان حمل کالا را تا ۱۵ روز کاهش دهد و هزینهها را تا ۳۰ درصد پایین بیاورد. ایران با موقعیت مرکزی خود، همیشه بخشی از این کریدور بوده اما با فعال شدن کریدور زنگزور، جریان کالا ممکن است به طور کامل از ایران دور شود. آذربایجان و ترکیه با حمایت آمریکا، به دنبال تبدیل زنگزور به محور اصلی این کریدور هستند. این امر نه تنها درآمد ترانزیتی ایران را کاهش میدهد، بلکه دسترسی ایران به بازارهای اروپایی و آسیایی را هم محدود میکند. در مقابل، کریدور ارس میتواند ایران را به عنوان هاب اصلی مسیرهای ترانزیتی منطقه حفظ کند. این مسیر شامل خطوط ریلی و جادهای، آذربایجان-ایران و نخجوان را به هم وصل و گردش تجاری منطقه را تسهیل میکند.علاوه بر این، کریدور ارس در همخوانی با کریدور شمال-جنوب ایران، هند را به روسیه متصل میکند. ادغام این دو کریدور، ایران را به نقطه تلاقی شرق-غرب و شمال-جنوب تبدیل میکند و وزن ژئوپلیتیکی آن را افزایش میدهد. بدون سرمایهگذاری فوری، ایران از این جریان جهانی عقب میافتد و فرصتهای اقتصادی عظیمی را از دست میدهد.
خنثیسازی طرحهای شیطنتآمیز منطقهای و فرامنطقهای
یکی از مهمترین دلایل الزام ساخت کریدور ارس، مقابله با طرحهای مخرب برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای است. آمریکا با طرح «مسیر ترامپ» دنبال تثبیت حضور خود در قفقاز است. این طرح که اوایل مرداد ۱۴۰۴امضا شد، کریدور زنگزور را با هدف کاهش نفوذ ایران و روسیه، تحت کنترل آمریکا قرارمیدهد. بنا بر گزارشها،این مسیرنه تنها جمهوری آذربایجان رابه ترکیه متصل میکند،بلکه امکان حضورنظامی ناتو ورژیم صهیونیستی رادرمنطقه قفقازجنوبی فراهم میآورد. بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند این کریدور درصورت راهاندازی وعملیاتیشدن، ایران را در «خفگی ژئوپلیتیکی» قرار میدهد و مرزهای شمالی آن را تهدید خواهد کرد. ترکیه و آذربایجان نیز در این طرح نقش کلیدی ایفا خواهند کرد. ترکیه با ایدئولوژی پانترکیسم و دستیابی به جهان ترک، به دنبال اتصال مستقیم به آسیای مرکزی است و آذربایجان، با حمایت اسرائیل، منافع امنیتی خود را پیگیری میکند. رژیم صهیونیستی که به صورت گسترده تجهیزات نظامی به آذربایجان فروخته، از این کریدوربرای انجام عملیاتهای جاسوسی علیه ایران استفاده میکند. این طرحها بخشی از استراتژی بزرگتر آمریکا برای محاصره ایران است و میتواند تمامیت ارضی و امنیت ایران را به خطر بیندازد. در این شرایط، کریدور ارس به عنوان ابزاری برای خنثیسازی این طرحها عمل میکند. این مسیر بدون حاشیههای سیاسی، جمهوری آذربایجان را از طریق ایران به نخجوان متصل میکند و نیاز به زنگزور را کاهش میدهد. با ساخت آن، ایران هم با کسب درآمد ترانزیتی کنترل مرزهای خود را حفظ کرده و از نفوذ خارجی جلوگیری میکند. راهگذر ارس، با تقویت همگرایی با همسایگان، نقشههای رژیم صهیونیستی و آمریکا را به صورت موثر خنثی خواهد کرد. علاوه بر این، ایران میتواند با همکاری روسیه و چین که مخالف گسترش ناتو به شرق هستند، این کریدور را به بخشی از ابتکار «یک کمربند، یک جاده» تبدیل کند. این رویکرد، طرحهای شیطنتآمیزی را که در قفقازجنوبی در حال پیگیری است بیاثر کرده و ایران را به عنوان بازیگری اصلی و تاثیرگذار تثبیت میکند.