گروهی به دلیل ذهن و روان ناایمن،روی به مواد ازجمله حشیش میآورند چراکه عواملی همچون دلبستگی ناایمن، طرد و تحقیر، شکستهای تحصیلی، ناتوانی در دوست یابی و دلهرهای مبهم و آزار دهنده از آینده نامعلوم را تجربه میکنند.گروه دیگر ضریب تلقینپذیری بالایی دارند که به راحتی تحت تاثیر القائات دیگران قرار گرفته وچه بسا درخواستهای تخریبگر دوستان ناباب را نوعی خیرخواهی تلقی نمایند؛ آنها افراد وابستهای هستند که اعتماد چندانی به خویش ندارند.دسته دیگر، نوجوانانی هستند که از غم و اندوهی مزمن و حل نشده رنج برده و ممکن است توصیههای افراد منحرف مبنی بر خاصیت غم زدایی و شادی آفرینی مواد مخدر را باورپذیر دانسته و ناخواسته در مسیری گام نهند که بازگشت از آن دشوار است.گروه نوجوانان کنارهگیر از اجتماع و جمع دوستان نیز در برابر مواد افیونی آسیبپذیرند؛ امکان دارد لذت و شادی را با رو آوردن به مخدرها، مسکنها و محرکها، جبران نمایند.در نهایت نیز به گروهی میرسیم که آسیبپذیری بیشتری در برابر مواد مخدر دارند چرا که قادر نیستند لذت خود را به تاخیر انداخته و تحمل رنج و ناکامی را ندارند و لاجرم خواهان برآوردن فوری خواستههای خود و کامیابی آنی هستند.
اولین، ابتدایی ترین و البته چارهسازترین راهکار پیشگیری از فرو شدن نوجوانان به دام مواد مخدر، گفتوگوی صمیمانه در خانواده است، این اقدامِ ایمن ساز آرامش دهنده، ضریب گرایش به انحراف را کم میکند.
دومین اقدام پیشگیرانه مراقبت از نوجوان در برابر وسوسهگران خناس و دوستان ناباب است.
سومین اقدام سودمند پیشگیرانه، آموزش نه گفتن، جرات بخشی و جرات آموزی است؛ به آنها بیاموزیم که از مخالفت کردن با درخواستهای دیگران، نهراسند و بدون عذاب وجدان هر نوع درخواست زیان آور را رد نمایند.در محیطی سرشار از محبت و آرامش، خطرات آسیبها را به عزیزانمان یادآور شده و اینگونه آنها را در برابر آسیبها واکسینه نماییم.