به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواسط سال ۱۴۰۱ و با گزارش درگیری خونین در جنوب تهران آغاز شد. مأموران با حضور در بیمارستان، متوجه شدند مرد جوانی در درگیری با شوهر خواهرش با ضربه چاقو به قتل رسیده است. متهم دستگیر و در تحقیقات مدعی شد چون مقتول به او حمله کرده بود، قصد دفاع از خود را داشته است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. حمید دو بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد و اولیایدم بهجز همسر متهم برای او درخواست قصاص کردند. متهم مدعی شد برادرزنش ابتدا به او حمله کرده و در دفاع از خود مرتکب قتل شده است.
قضات شعبه ۵۱ دیوان عالی کشور احکام قصاص را شکستند و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه اولیایدم دوباره درخواست قصاص کردند. همسر مقتول در این جلسه گفت: حوالی ساعت ۱۲ برادر شوهرم با همسرم تماس گرفت. بعد از آن احسان به حیاط رفت و به خاطر کار بنایی خانه، دستهبیل یا کلنگی برداشت و بعد بیرون رفت. وقتی دنبالش رفتم قبل از اینکه به او برسم سوار ماشین شده و رفته بود. نگران بودم و چند بار با شوهرم و برادرش تماس گرفتم که جواب ندادند. نیم ساعت بعد جاریام زنگ زد و گفت احسان در خانه خواهرشوهرم چاقو خورده. به آنجا رفتم که گفتند در بیمارستان است و در آنجا متوجه مرگش شدم.
در ادامه پسر مقتول در جایگاه ایستاد و حرفهای مادرش را تأیید کرد.
مادر مقتول هم در این جلسه با درخواست قصاص برای دامادش گفت: حمید و احسان با هم مشکلی نداشتند. آن روز نوهام با داییهایش تماس گرفت که پدرم دارد خواهرتان را میکشد. زود بیایید. آنها هم رفتند و یکی از پسرانم کشته شد. متهم خیلی دخترم را کتک میزد اما او چیزی به من نمیگفت.
یکی ازبرادران مقتول که در صحنه درگیری بود ادامه داد: شب قبل عروسی یکی ازبرادرانمان بود.خواهرزادهام زنگ شد و ماراهی آنجا شدیم. بعد هم احسان آمد وچوبی سمت متهم پرت کردکه اوهم باچاقوی آشپزخانه ضربهای به سینه احسان زد.
پس از طرح شکایت اولیایدم نوبت به دفاعیات متهم رسید. او ابتدا با عذرخواهی از خانواده مقتول گفت: صبح وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم همسرم لب تخت بچه نشسته و حالت گریه دارد. دختر بزرگم هم در آشپزخانه ظرف میشست. پرسیدم چرا سلام نمیکنی که در جواب گفت؛ ولمون کن اول صبحی. سمتش رفتم و یک سیلی به او زدم. همسرم به دفاع سمتم آمد که یک سیلی هم به او زدم. چند دقیقه بعد برادرم به خانهمان آمد و اعتراض کرد که چرا بچه را زدی. داشتیم حرف میزدیم که صدای شکستن شیشه شنیدم و دو برادرزنم در حالی که فحاشی میکردند، بالا آمدند. یک ضربه به سینهام زدند که به زمین افتادم و بعد با چوب و لوله کتکم زدند. اگر همسرم دخالت نمیکرد کشته میشدم. بعد احسان آمد و ضربهای زد که دو دندانم شکست. سه بار تکرار کردم بروید اما نمیرفتند. چاقو برداشتم تا احسان را بترسانم اما ضربه به سینهاش خورد. بعد هم به سمت تهران رفتم که پسر عمویم زنگ زد و خبر داد احسان فوت کرده و برگشتم.
در ادامه وکیل متهم در دفاع از او عنوان کرد: عمل موکلم دفاع مشروع از خود بوده است. اگر قصد آنها کتک زدن موکلم نبود چرا چوب و لوله با خود آوردند و شیشه در را شکستند.
پس از رسیدگی به این پرونده قضات دادگاه وارد شور شده و عمل متهم را در مقام دفاع و برای دفع تجاوز و خطر قریبالوقوع دانستند و حکم قصاص را منتفی و او را به پرداخت دیه محکوم کردند. از سوی دیگر با توجه به تجاوز متهم از مراتب دفاع، او را به ۱۰ سال زندان محکوم کردند.