چند کلام ازحرف‌های شنیدنی برنامه‌سازان تلویزیونی

سفره‌ای رنگین برای همه مخاطبان تلویزیون

فاصله معنادار پلتفرم‌ها با مخاطبان تلویزیون

فاصله معنادار پلتفرم‌ها با مخاطبان تلویزیون

تنها ۱۲ روز بعد از گزارشی که یکی از روزنامه‌های سراسری درباره میزان مخاطبان تلویزیون منتشر کرده بود، گزارشی در همین رسانه منتشر شده که داده‌های قبلی خود را نقض می‌کند. روزنامه‌ای که پیش از این در قیاس پنج ماه فعالیت تلویزیون و پنج پلتفرم نمایش خانگی، گزاره‌هایی را درباره بودجه سازمان صداوسیما و میزان مخاطبان برنامه‌های تلویزیونی مطرح کرده بود، حالا مصاحبه‌ای با رامبد جوان داشته که گزاره‌های قبلی این روزنامه را به‌کلی نفی کرده است.
کد خبر: ۱۵۱۶۸۳۸
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
رامبد جوان که این روزها «کارناوال» را در نمایش خانگی دارد، پیش از این به‌مدت چند سال «خندوانه »را روی آنتن تلویزیون برده بود. او با وجود پیشنهادهای چندباره تلویزیون، ترجیح داد آن را با آزادی عمل بیشتری به نمایش خانگی ببرد‌؛ آزادی‌هایی که به‌گفته خودش در این مصاحبه، باز هم به‌دلایل شرایط سیاسی موجود نبوده و انگار آن‌چیزی که جوان می‌خواسته از آب در نیامده است. بگذارید با نگاه عمیق‌تر و با همین مقدمه، وارد مصاحبه آقای جوان شویم تا بعد از مدت‌ها از زبان تولیدکننده یکی از پرمخاطب‌ترین آثار تلویزیونی، آمارها را با هم بشنویم و در نهایت به گزاره‌هایی برسیم که خیلی‌وقت‌ است در خفا بیان می‌شود اما گویا روشنفکری به بیان برخی افراد، در انکار آن است. دست‌کم شاید این‌طور برخی منتقدان باور کنند که قرار نیست یک رسانه سراسری و فراگیر مثل تلویزیون، با پلتفرم‌های نمایش خانگی مقایسه شود. 
     
گزاره ۱: به تلویزیون برنمی‌گردیم!
نکته ابتدایی این گزارش جایی است که در مقدمه نیز اشاره شد. رسانه‌ای که بارها دست به تیغ تخریب – و نه نقد- برده بود و رسانه‌ملی را بعد از حملات فیزیکی و روانی در نبرد ۱۲ روزه به باد آمارهای بی‌اساس و جملات عجیب گرفته بود، حالا دست‌برده تا مصاحبه یکی از همان فرزندان تلویزیون را صفحه یک خود کار کند و بعد مهر تاییدی بر این گزاره بزند که تمام آنهایی که فرزند تلویزیون بودند، هرکجای این سپهر رسانه‌ای هم که بروند، باز تایید می‌کنند که هیچ‌کجا خانه اول‌شان نمی‌شود. البته گاهی این کلام با تایید آمار و گاهی، با کلماتی است که خروجی آن به یک نتیجه واحد می‌رسد. این مساله پیش ‌تر از سوی تولیدکننده برنامه «حالا‌خورشید» هم مطرح شده بود که دست به مقایسه بیننده‌های خود با برنامه «دید ‌در ‌شب» – منتشر‌شده در نمایش خانگی – زد. رشیدپور کمی قبل در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود: «من تلویزیون را خانه خودم می‌دانم. در آن‌موقع هم شور جوانی باعث می‌شد که آدم خیلی تند و تیز باشد یعنی این جمله‌ای که «کلاهم هم بیفتد تلویزیون برنمی‌گردم برش دارم» بیشتر ناشی از هیجان‌های یک جوان بود و اگر برگردم به آن مقطع هیچ‌وقت چنین جمله‌ای را نمی‌گویم برای این‌که آدم باید مواظب خانه و شهر و کشورش باشد.» جمله رشیدپور در شرایطی است که تاکنون بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی مثل برنامه او و رامبد جوان از تلویزیون به نمایش خانگی رفته اما آن‌طور که باید و انتظار داشته‌اند نتوانسته توجه مخاطب را به‌خود جلب کند. در نهایت به این گزاره می‌رسیم که همه این هنرمندان از رامبد جوان و رضا رشیدپور تا سروش صحت، فرزندان تلویزیون هستند و هرچقدر هم که بخواهند انکار کنند، باز هم به خانه خود بازمی‌گردند‌؛ حتی اگر تلویحی و در یک مصاحبه رسمی بیان کرده باشند!
     
گزاره ۲: تلویزیون مخاطب ندارد!
اما نکته دیگری که از مصاحبه رامبد جوان دیده می‌شود، آماری است که درباره مخاطبان تلویزیون و نمایش خانگی مطرح کرده است. جوان در این گفت‌وگو جمله‌ای را به‌صراحت مطرح کرده که همه گزارش‌های پیشین همین روزنامه را نقض می‌کند. او در یک قیاس کلی پیرامون مخاطبان برنامه خندوانه در تلویزیون و کارناوال، بیان کرده است: «در تلویزیون، در معمولی‌ترین شب‌ها ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر مخاطب داشتیم. اینجا اما مثلا صحبت از یک میلیون بیننده است. تازه با زحمت خیلی بیشتر‌؛ هر اپیزود کارناوال چهار روز زمان می‌برد، از ضبط در استودیو گرفته تا آماده‌سازی تبلیغات و تدوین.» اینها جملات هنرمندی است که سینما، نمایش خانگی و تلویزیون را به‌صورت مشخص تجربه کرده و می‌تواند داده‌های واضح و تایید‌شده‌ای بیان کند و نکته مهم اینکه، گفته شده این آمار مربوط به حالت عادی است و قطعا مقاطع پیک پخش این برنامه، رقم متفاوت‌تری داشته. بااین حال،حتی اگربگوییم مخاطب برنامه کارناوال هنوزکامل نشده و نمی‌شود آن را با پرمخاطب‌ترین برنامه تلویزیون مقایسه کرد، می‌شود به آمار دو میلیونی سریال «پوست شیر» اشاره کرد که در اوج خود این رقم را ثبت کرده بود. نکته مهم‌ اینجاست که آمار فصول مختلف خندوانه بالاتر از این ارقام و حدود ۴۳ میلیون – برای کل فصل‌های خندوانه- است. کما این‌که یک مراجعه ساده به تلوبیون نشان از آمار ۷۹.۶میلیونی سریال پایتخت۷ دارد. البته اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، باید به کلیدواژه‌های پرتکرار در پیامک‌های ارسالی به سامانه ۱۶۲ اشاره کنیم که هر هفته نام سریال‌های پرمخاطبی مطرح می‌شود که به اتمام رسیده اما باز هم درخواست برای بازپخش آن مطرح شده است‌؛ از برنامه‌های پرطرفداری مثل «آقای قاضی» تا سریال‌هایی مثل «گاندو» و «نون‌خ». 
نکته دیگر این‌که، خیلی از افرادی که دست به تخریب رسانه‌ملی می‌زنند، بدون توجه به آمارها و صرفا با بیان جملاتی که رنگ‌و‌بوی جناحی دارد، صحبت می‌کنند.همین چند‌روز قبل بود که محمدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناس شناخته‌شده، در برنامه زنده جام‌جم عنوان کرده بود که صداوسیما الان فراگیرترین رسانه‌ای است که می‌تواند در راستای تاب‌آوری اجتماعی و همبستگی تکثرپذیر عمل کند.این جملات ازسوی فردی بیان شده که هیچ اشتراکی دردیدگاه‌های خودبا اهالی رسانه‌ملی ندارد. 
پیش از این و در نشستی که روزنامه جام‌جم با عوامل سریال «عملیات مهندسی» داشت، یکی از بازیگران به‌صراحت از قابل مقایسه نبودن آمار مخاطبان تلویزیون و نمایش خانگی گفته بود. مرتضی امینی‌تبار در این رابطه گفته بود: بازخورد‌های مردم را از نزدیک حس می‌کنم و در خیابان می‌بینم. این مقایسه میان دو رسانه مورد بحث نکته بسیار مهمی است. ممکن است همه به اینترنت دسترسی نداشته باشند تا نمایش خانگی را ببینند. 
من به‌خاطر سینما به شهر‌های مختلف رفتم و مغازه‌هایی دیده‌ام که تلویزیون‌شان روشن است و مردم مشغول تماشای برنامه هستند. حمید گودرزی هم بیان کرده بود: نه‌فقط در شهرستان‌ها، حتی در تهران هم تصور نمی‌کردم این سریال را ببینند و حتی اقوامم این‌طور به من بازخورد بدهند. در تلویزیون محصولی که نیاز مخاطب را برآورده و او را علاقه‌مند کند دیده می‌شود و اصلا مهم نیست این رسانه را چه‌کسی اداره می‌کند. 
 
گزاره سه: تلویزیون سانسور می‌کند! 
یکی از نکاتی که در مصاحبه فوق مطرح شده، حذف و اضافه‌کردن برخی موارد از برنامه است اما جالب اینجاست که اگر برنامه مربوط به تلویزیون بود با عنوان سانسور از آن یاد می‌شد. با این حال، در صحبت‌های جوان این مساله با عنوان دیگری مطرح شده؛ او در بخشی از گفت‌وگو بیان کرده است: «در همان بخش دفاعیه که تماشاگر‌ها وارد گفت‌وگو می‌شوند، خیلی حرف‌های مهمی‌ زده می‌شود. متاسفانه بخشی از آن به‌دلیل شرایط سیاسی کشور قابل‌پخش نیست.» البته مشخص نیست منظور مصاحبه‌شونده از «شرایط سیاسی» چیست اما در شرایطی که بسیاری از سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی بدون سرخط‌های ادعایی برخی منتقدان روی آنتن رفته، کلمات بیان شده از سوی این هنرمند مؤید تفاوت دو رسانه تلویزیون و پلتفرم نمایش خانگی است. 
نکته دیگر این‌که وقتی صحبت از آزادی مطرح می‌شود، باید به میزان خشونت و برخی ولنگاری‌های به‌نمایش درآمده در شبکه نمایش خانگی هم اشاره کرد. پرسش اینجاست که خروجی این آزادی در بیان موضوعات چیست؟ چقدر می‌توان روی مخاطب‌پسند‌شدن سریالی صحبت کرد که مصرف مواد مخدر و خشونت را به‌راحتی به نمایش می‌گذارد و تازه به ساترا هم خرده  می‌گیرد که آنها را محدود می‌کند؟ 

کلام آخر 
وقتی تلویزیون برنامه‌ای مثل «جام‌جم» را روی آنتن زنده خود می‌برد تا پیش از هر منتقدی سراغ نقد خود برود، واضح است که از نقدهای سازنده استقبال می‌کند اما اگر نقد به سمت تخریب برود یا تبدیل به جایی برای تسویه‌حساب‌های سیاسی شود، دیگر نمی‌شود از آن استقبال کرد. بلکه باید آن را برای مخاطب تبیین و شفاف درباره آن صحبت کرد. مصاحبه اخیر رامبد جوان تنها یکی از مواردی است که ثابت می‌کند گزاره مخاطب نداشتن، سانسور و دیگر موارد مطرح شده درباره تلویزیون صحت ندارد. می‌توان سراغ دیدگاه‌های دیگر هنرمندان هم رفت تا مشخص شود کدام رسانه چقدر بازدید دارد.    

آمار تجمیعی فصل‌های مختلف 
خندوانه   ۴۳میلیون بازدید 
پایتخت   ۱۰۷میلیون بازدید 
نون‌خ     ۳۶میلیون بازدید 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰