یا ایران همه کسانی است که به جمهوری اسلامی به نحوی از انحا نه میگویند و در قالب مدرنیست_ چه غربپرستها و شرقپرستها، چه اومانیستها و لیبرالیستها و سوسیالیستها و پروتستانیستهای اسلامی یا متحجرین و سلطنتطلبها و مستبدها و تروریستها و الحادگراها ایران خود را دارند و از آزادی نه در سطح بیآزار عرصه عمومی بلکه در ساختار سیاسی سوءاستفاده میکنند و در تفرقه و تشتت و آسیب جدی به ایران از هیچ خودمحوری و قدرتپرستیای ابا ندارند.
برای ارتقای روابط ایران و چین اول باید تکلیف این پراکندگی و تفرقهاندازی احزاب و نیروهای نافذ در حکمرانی روشن شود. روش اداره نظام جمهوری اسلامی بهوسیله رهبری، سپردن کارها به نهادها و تربیت مستقل ملت و حفاظت از آزادی در انتخابات قوای مجریه و مقننه و انواع شوراهاست. این روش اگر با مراعات قانونگرایی نیروهای سیاسی و رسانهها و احزاب همراهی نشود نتیجهاش تشتت در امور حیاتی است و از جمله ارتباط با چین.
ارتباط با چین برمبنای مبانی و نگاههای گوناگون، معناها، رویکردها و راهبردهای مختلفی میپذیرد.
یک غربپرست یک گونه و یک شرقپرست به گونه دیگر و یک ملیگرا به نحو سوم به آن مینگرد. انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نگاه پایدار و مابین و متعادل و جدی و حقیقی و روشن و صادقانه خود را دارد که از قرآن و عترت و قانون اساسی و خرد برآمده است و با هم وحدت دارند. این نگاه، پیمان صادقانه و میانداری با دیگران ولو کشورهای بیایمان به دین توحیدی است. احترام به استقلال و حقوق برابر و منافع تعهد شده دوجانبه و چندجانبه در پیمانها امر اصلی باور قرآنی است که در جمهوری اسلامی، ولی فقیه عاقل و عادل و متقی رهبر این رفتار و ضامن آن است.
تخریبکنندگان این رویکرد و روش مرتبط با آن در نظر و عمل نیروهای تسلیم شده به رقبا و غربپرستان متعهد به خواست ارباب به قیمت زیان، نابودگر ایران است. آنان بارها رفتار ضداسلامی و ضدقانون اساسی و پیمانشکنانه و موهن و ضدمنافع ایران برابر چین پیشه کردهاند. رفتار توهینآمیز با رهبر چین، رها کردن تعهدات و تخریب در رابطه صمیمانه و کردار فرصتطلبانه و تبعیض در ارتباط با غرب و دشمنان خونی ایران و رها کردن منافع ملی سبب بیاعتمادی چین شده و هر وقت ایران در دام محاصره بیرحمانه غرب اسیر شده، لیبرالهای غربگرا با بیمیلی نگاهی به چین انداختهاند و مدام از نگاه به شرق رهبری و اجرای سیاست کلی ولی فقیه سرباز زدهاند.
آنان در حالی که آمریکا علنا بیان کرده از ایران بردگی و گوشبهفرمانی توقع دارد و در حالی که کمترین ارتباط با چین را داشته باز هیاهو و جنجال به راه انداختهاند که ارتباط نامتعادل است و باید با غرب هم رابطهمان را تقویت کنیم در حالی که این شیاطین و شیطان بزرگ بودهاند که تنها ارتباط را بندگی ایران و فرمان راندن بر ایران مطالبه کردهاند و مدام ارتباط معقول و برابر را زیر پا نهاده و توقع گاو شیرده از ایران داشتهاند.
غربپرستان مدام خواستار تسلیم به نوکری و وطنفروشی شدهاند. وگرنه چه امام(ره) چه رهبر معظم انقلاب همواره از رابطه چندجانبه جهانی ایران به شرط عدم مداخله و تجاوز به استقلال ملی ما باور داشته و از آن استقبال کردهاند.
بدیهی است رابطه با چین مانع ارتباط با هر کشور غربی نبوده و تنها شرط عدم سلطهخواهی بوده است و خرابکاری در ارتباط با شرق برای صاف کردن جاده سلطه غرب خیانت است.
مسلم است جمهوری اسلامی بهعنوان یک کشور مستقل میتواند با بسیاری از سیاستهای چین موافق نباشد. ماتریالیسم دولتی تحمیلی به مردم یا میل به یک حکومت جهانی حاکم بر ملتها و فرهنگ و اقتصاد تکبعدی و... با مبانی ایران توافق ندارد اما هیچ اختلافی نمیتواند مانع پیمانداری و شراکت راهبردی صادقانه و صلحجویانه ایران و چین شود.
ما امروز به اندازه چین نیازمند این ارتباط عقلایی و مشروع و قرآنی هستیم. نگاه ولی فقیه که حامی نگاه قرآنی و نگاه قانون اساسی و منافع حیاتی ماست باید جدی و صادقانه و ضدروش فرصتطلبانه اصلاحطلبان غربپرست با قدرت پیگیری شود و وادادگی سبب زیانهای جبرانناپذیر بر استقلال و مقاومت ایران نشود.