به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات قضایی - پلیسی درباره این پرونده از تابستان سال ۱۴۰۱ و با طرح شکایتهای مشابه از کارگردان جوان سینما به اتهام آزار و اذیت شیطانی آغاز شد. به گفته شاکیان، آنها پس از دوستی با یکی از مربیان زن آموزشگاه موسیقی، با طرح ادعای عجیبی از سوی او، گرفتار دام این کارگردان میشدند. یکی از شاکیان دختر نوجوانی به نام ملیکا بود که در توضیح ماجرا گفت: به آموزشگاه خصوصی که میرفتم مربیمان خانمی ۴۰ ساله بود که یک روز درباره آرامش روح و پاک کردن ذهن و روح از شیاطین صحبت کرد. بعد هم وقتی اشتیاق مرا برای ادامه این بحث دید گفت یک کارگردان سرشناس را میشناسد که میتواند روح انسانها را از شر شیاطین پاک کند. من تحت تاثیر حرفهای خانم مربی قرار گرفتم و به او اعتماد کردم و خواستم مرا به آن کارگردان معرفی کند. دو روز بعد با من تماس گرفت و گفت به سختی توانستم برایت وقت ملاقات بگیرم و باید به خانه آقای کارگردان در شمال تهران برویم. من هم روز قرار با ذوق و شوق به خانه ویلایی کارگردان ۴۵ ساله رفتم. خانم مربی هم آنجا بود. کارگردان مورد نظر از همان ابتدا با دیدن من حرفهای عجیبی زد. از خودش تعریف کرد که ارتباطات ماورایی دارد و بعد هم مدعی شد شیاطین مرا احاطه کردهاند اما گفت نگران نباش، چون هنوز دختری نوجوان هستی و روحت پاک است، به زودی از دست آنها رها میشوی و به همه خواستههایت میرسی. پس از آن، خانم مربی با این بهانه که محیط باید خلوت باشد ما را تنها گذاشت. لحظاتی بعد آقای کارگردان به من گفت برای شروع کار باید لباسهایم را دربیاورم و من هم که در جو محیط قرار گرفته بودم، حرفش را گوش کردم اما او مرا آزار داد و بعد گفت برای رسیدن به هدفم نباید درباره این موضوع با کسی حرفی بزنم. شب وقتی به خانه برگشتم آنقدر حالم بد بود که موضوع را به مادرم گفتم و حالا هم از آقای کارگردان و مربیام شاکی هستم.
پس از ثبت شکایت دختران نوجوان، دو متهم دستگیر شدند و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارسال شد. در جلسه دادگاه که در شعبه ششم برگزار میشد، دختران نوجوان به تشریح ماجرا پرداختند و برای کارگردان و خانم مربی درخواست مجازات کردند.
سپس دو متهم در جایگاه قرار گرفتند اما منکر اتهامات خود شدند. پس از دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات وارد شور شدند و کارگردان جوان را به اعدام محکوم کردند. همدست او هم به حبس محکوم شد.
با اعتراض متهمان به رای، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و قضات حکم اعدام را نقض و پرونده را برای رسیدگی دوباره به دادگاه ارسال کردند. این بار آقای کارگردان در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک محاکمه شد.
در این جلسه دادگاه، دختران دوباره به طرح شکایت پرداختند و نحوه گرفتار شدن خود در دام متهمان را تشریح کردند.
آقای کارگردان هم منکر اتهامش شد و مربی آموزشگاه هم مدعی شد خودش هم قربانی متهم شده است. قضات دادگاه این بار همسر آقای کارگردان را به دادگاه احضار کردند که او مدعی شد مشکلی با همسرش نداشته و تمکین میکرده است.
در پایان، قضات وارد شور شدند و کارگردان آزارگر را به اتهام زنای محصنه به اعدام و خانم مربی را به ۲۰سال زندان محکوم کردند .آقای کارگردان همچنین به منع آموزش در آموزشگاههای دخترانه به مدت دو سال محکوم شد.
این رای در شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و مرد جوان در یک قدمی مرگ قرار گرفت که این بار همسرش مدعی شد، ارتباط او و همسرش سرد بوده و به دلیل اینکه اغلب مواقع در صحنه فیلمبرداری بوده، نمیتوانستهاند ارتباط گرمی با هم داشته باشند.
به این ترتیب پرونده با درخواست اعاده دادرسی به شعبه ۴۴ دیوان عالی کشور ارسال و با آن موافقت شد.
این درحالی است که پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد تا این کارگردان برای سومین بار به اتهام تجاوز محاکمه شود.