این قرارداد که برای مدت شش ماه منعقد شده، در حقیقت تلاشی سازمانیافته برای سفیدشویی چهره رژیم صهیونیستی و مهندسی افکار عمومی جهانی است. همزمان، وزارت خارجه اسرائیل نیز یک نهاد ویژه راهاندازی کرده تا با بهکارگیری بلاگرها، اینفلوئنسرها و کارشناسان فضای مجازی، روایت رژیم را در رسانههای بینالمللی تقویت کند.
به این ترتیب، رژیمی که به نسلکشی و کشتار زنان و کودکان متهم است، با پشتوانه مالی و فنی غولهای سیلیکونولی میکوشد تصویر بزکشدهای از خود به نمایش بگذارد. این افشاگری نشان میدهد که جنگ علیه مردم فلسطین تنها به میدان نبرد محدود نیست، بلکه در جبهه رسانهای و دیجیتال نیز با شدت ادامه دارد؛ جایی که حقیقت قربانی سانسور و معاملههای پشت پرده میشود.
میدان جنگ روایتها
تصویب طرح تأسیس نهادی جدید در وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تحت عنوان «دیپلماسی عمومی» نشان میدهد تلآویو بیش از هر زمان دیگری از شکست در میدان جنگ روایتها نگران است. رژیمی که در ماههای اخیر به دلیل کشتار بیسابقه در غزه با موجی از محکومیت جهانی روبهرو شده، اکنون به جای بازنگری در سیاستهای اشغالگرانه، به سمت ابزارسازی رسانهای و استخدام بلاگرها و اینفلوئنسرها روی آورده است. این انتخاب، در واقع اعترافی غیرمستقیم به ناکارآمدی دستگاه تبلیغاتی پیشین اسرائیل و اثبات بحران مشروعیتی است که گریبان تلآویو را گرفته است.
رهبران رژیم صهیونیستی امیدوارند با ادغام بخش سیاسی و تبلیغاتی در وزارت خارجه و سرمایهگذاری بر فضای مجازی، بتوانند سیل انتقادات و انزوای جهانی را مهار کنند. اما واقعیت آن است که صحنه نبرد دیجیتال به شدت پیچیدهتر از گذشته شده و افکار عمومی جهانی با دسترسی به تصاویر و روایتهای میدانی از غزه، کمتر پذیرای روایت دستکاریشده اسرائیل خواهد بود. حتی بسیاری از رسانههای غربی که همواره حامی سیاستهای تلآویو بودهاند، این روزها ناچار به اذعان بر عمق فاجعه انسانی در غزه شدهاند.
همزمانی این تصمیم با موج تازهای از اقدامات بینالمللی علیه اسرائیل از جمله تلاش بیش از ۱۲ کشور اروپایی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، بیانگر آن است که کابینه نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری خود را در محاصره فشارهای جهانی میبیند.
وقتی حتی چهرههایی مانند دونالد ترامپ، متحد دیرینه تلآویو، نسبت به تأثیر منفی جنگ غزه بر وجهه بینالمللی اسرائیل هشدار میدهند، اتکای مقامات صهیونیست به «اینفلوئنسرهای جنگ» بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، پرده از عمق نگرانی و استیصال آنان برمیدارد. این تلاشها نه تنها قادر به تطهیر چهره خونآلود اسرائیل نخواهد بود، بلکه میتواند افکار عمومی را بیش از پیش نسبت به ماهیت تبلیغاتی و جعلی روایت صهیونیستی آگاه کند.
ذبح مجازی آزادی بیان
یکی از ابعاد مهم همکاری سیلیکونولی با رژیم صهیونیستی، سانسور گسترده محتوای ضداسرائیلی در شبکههای اجتماعی است. گزارشهای سازمان «دیدهبان حقوق بشر» نشان میدهد پستها و ویدئوهای مربوط به بمباران غیرنظامیان در غزه بارها از اینستاگرام و فیسبوک حذف شدهاند، در حالیکه محتوای تبلیغی رژیم صهیونیستی بدون محدودیت منتشر میشود. حتی در اوج حملات ارتش اسرائیل به رفح و خانیونس، کاربران فلسطینی بارها اعلام کردند که حسابهایشان بدون هیچ توضیحی مسدود یا محدود شده است.
یوتیوب و ایکس (توییتر سابق) نیز به اشکال مختلف در خدمت این سانسور قرار گرفتهاند. طبق بررسی مؤسسه «الکترونیک فرانتیر فاندیشن» بسیاری از ویدئوهای مستند از ویرانیها و جنایات اسرائیل در غزه با برچسب «محتوای خشن» حذف شدهاند، در حالیکه همان صحنهها وقتی توسط رسانههای صهیونیستی منتشر میشوند، بدون محدودیت در دسترس قرار دارند. در مواردی حتی هشتگهای مرتبط با «GazaUnderAttack» از ترند خارج شدهاند تا میدان دید افکار عمومی جهانی محدود شود.
سانسور صرفا به حذف محتوا محدود نشده، بلکه حذف نظرات کاربران نیز به بخش ثابت این سیاست تبدیل شده است. بر اساس گزارش الجزیره، در ماههای گذشته هزاران کامنت اعتراضی علیه جنایات ارتش اسرائیل در یوتیوب و فیسبوک پاک شده و حتی برخی از کاربران به دلیل استفاده از کلمات کلیدی مانند «نسلکشی» یا «جنایت جنگی» با اخطار یا تعلیق حساب مواجه شدهاند.
این در حالی است که تبلیغات صهیونیستی و نفرتپراکنی علیه فلسطینیان آزادانه در همان پلتفرمها دستبهدست میشود. چنین سیاستی نهتنها نشانه تبعیض آشکار الگوریتمی است، بلکه ثابت میکند غولهای فناوری در مهندسی افکار عمومی به سود اشغالگران فعالانه نقش ایفا میکنند.
استیلای صهیونیستها بر شرکتهای فناوری
نفوذ رژیم صهیونیستی در شرکتهای بزرگ فناوری جهان فقط به این همکاریهای موردی خلاصه نمیشود، بلکه ساختاری و سیستماتیک است. حضور چهرههای نزدیک به لابی صهیونیستی در هیاتمدیره غولهایی مانند گوگل، متا و آمازون نشان میدهد سیاستگذاری این شرکتها عملا با منافع تلآویو گره خورده است. پروژه مشترک «Nimbus» میان گوگل و آمازون که خدمات ابری پیشرفته را در اختیار ارتش اسرائیل قرار میدهد، تنها یکی از مصادیق این نفوذ است. این قرارداد نهتنها ابزار جاسوسی و تحلیل دادههای فلسطینیان را در اختیار اشغالگران میگذارد، بلکه الگویی از پیوند مستقیم صنعت فناوری آمریکا با ماشین جنگی اسرائیل به شمار میرود.
تسلط اسرائیل بر فضای فناوری جهانی از مسیر دیگری نیز اعمال میشود: حضور شرکتهای استارتآپی و امنیت سایبری اسرائیلی در بازار جهانی. تلآویو سالهاست خود را بهعنوان «رژیم استارتآپ» معرفی کرده و صدها شرکت فعال در حوزه امنیت سایبری و فناوریهای پیشرفته را به جهان صادر کرده است. بسیاری از این شرکتها با سرمایهگذاری مستقیم نهادهای امنیتی صهیونیستی تأسیس شدهاند و بخشی از زیرساختهای ارتباطی و نرمافزاری جهان را در اختیار دارند. نتیجه این روند، انتقال فناوری و اطلاعات به رژیمی است که بارها متهم به جاسوسی، شنود و حملات سایبری علیه کشورهای مختلف شده است.
لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا نیز با صرف هزینههای کلان، سیاستگذاری غولهای فناوری را در مسیر مطلوب خود هدایت میکند. علاوه بر این، بسیاری از مدیران ارشد شرکتهای فناوری در کنفرانسها و نشستهایی با حضور مقامات صهیونی شرکت کرده و آشکارا بر تعهد خود به «امنیت اسرائیل» تأکید کردهاند. چنین وابستگی آشکاری، نشان میدهد استیلای صهیونیستها بر صنعت فناوری نه یک توهم تبلیغاتی، بلکه واقعیتی عینی است که بر سرنوشت فضای مجازی جهانی سایه انداخته است.
جبهه دیجیتال مقاومت
یکی از نخستین راهبردها برای مقابله با سانسور صهیونیستی، سازماندهی کمپینهای دیجیتال و حمایت از روزنامهنگاران و بلاگرهای مستقل است. گروههای بینالمللی و NGOها با حمایت فنی و آموزشی، به کاربران فلسطینی و حامیان آنها کمک میکنند تا محتوای حساس را امن منتشر کنند و به مقابله با حذف یا محدودسازی پستها بپردازند.
افزون بر اقدامات تکنیکی، جبهه دیپلماسی عمومی نیز حیاتی است. مستندسازی جنایات، ارائه شواهد به نهادهای حقوق بشری، مشارکت در شبکههای خبری مستقل و همکاری با دانشگاهها و رسانههای بینالمللی، میتواند افکار عمومی جهانی را نسبت به ماهیت واقعی جنایات صهیونی هوشیار کند. هنگامی که فشار رسانهای و اجتماعی با ابزارهای فنی و آموزشی همراستا شود، نهتنها سانسور دیجیتال بیاثر میشود، بلکه امکان مقابله با پروژههای سفیدشویی چهره تلآویو نیز فراهم میآید.
تخریب گسترده مساجد باریکه غزه
جنگندههای متجاوز رژیم صهیونیستی دیروز مسجد «التوحیدو السنه» را در محله «الدرج» در مرکز شهر غزه هدف قرار داده و با خاک یکسان کردند. جنگندههای رژیم صهیونیستی پیش از مسجد التوحید و السنه مسجد «ابوسلیم» در «دیر البلح» در مرکز نوار غزه را دو بار هدف قرار دادند. درپی حمله هوایی ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی به خانهای متعلق به خانواده النخاله در محله الدرَج شهر غزه و در کنار مسجد التوبه، شیخ رضوان النخاله معروف به «أبو المنذر» عالم و مبلغ سرشناس فلسطینی به شهادت رسید. حمله صهیونیستها به مساجد غزه بعد از حمله آنها به برجهای مسکونی غزه انجام میشود که نشان میدهد صهیونیستها قصد دارند تمام زیرساختها و نمادهای دینی و اسلامی را در این شهر از بین ببرند.
ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی دیروز برج مسکونی «السوسی» را در غرب شهر غزه هدف قرار داد و آن را به طور کامل تخریب و با خاک یکسان کرد. برج السوسی دومین برج مسکونی بعد از برج «مشتهی» بود که کاملا ویران شد. جنبش مقاومت اسلامی حماس با صدور بیانیهای اعلام کرد تخریب یک برج مسکونی دیگر توسط ارتش اشغالگر و تهدید به حمله علیه مناطق مسکونی دیگر، نشاندهنده پافشاری رژیم بر انجام جنایت نسلکشی در حق غیرنظامیان بیگناه و کوچ اجباری مردم است.