به گزارش خبرنگار جامجم، عصر چهارم مرداد امسال مردی با پلیس۱۱۰تهران تماس گرفت وازقتل مادرودختر همسایهشان خبر داد. ماموران با اعزام به خانه مورد نظر در محله چیتگر با اجساد زنی ۴۳ ساله و دختری ۱۳ ساله روبهرو شدند. مادر و دختر بر اثر اصابت گلوله به سرشان از پا درآمده بودند. کشوهای کمد بهم ریخته و وسایل روی زمین ریخته بود. با کشف اجساد مادر و دختر موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت گزارش شد و تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل جنایت حاضر شدند و به تحقیق از پدر میانسال خانواده پرداختند. او مدعی شد، ساعت ۱۰ صبح برای کار بانکی و چند کار دیگر به بیرون از خانه رفته و عصر که بازگشته اجساد را یافته است. این درحالی بود که پلیس متوجه شد، شش ساعت از مرگ این دو نفر گذشته است. همچنین قفل در خانه تخریب نشده و قاتل آشنا بوده است. به عنوان مظنون بازداشت شد اما منکر قتلها بود. ماموران در بررسی دوباره خانه مقتولان متوجه شدند هیچ سرقتی از آنجا رخ نداده است. مرد میانسال متهم سرانجام پس از گذشت ۴۰ روز از این جنایتها در اثر عذاب وجدان سکوتش را شکست و به هر دو قتل اعتراف کرد. متهم در جریان تحقیقات گفت: مدتی بود که با همسرم اختلاف و درگیریهایی داشتم. این اختلافهای خانوادگی هر روز بیشتر میشد و حتی همسایهها هم به سر و صدای ما اعتراض داشتند. از سویی صاحبخانه هم از ما خواسته بود خانه را تخلیه کنیم. روز حادثه دوباره بر سر همین مسائل دعوایمان شد و جر و بحث کردیم. در اوج عصبانیت کنترلم را از دست دادم و با سلاحی که در خانه داشتم به سمت همسرم رفتم. وحشتزده شده بود و من هم سعی میکردم او را بترسانم تا آرام شود.. در جدال میان ما ناگهان تیری از سلاح شلیک شد و به سر همسرم اصابت کرد. فقط میخواستم او را بترسانم تا ساکت شود اما جانش را گرفتم. دخترم با شنیدن صدای شلیک به اتاقی که جسد زنم افتاده بود، آمد. نمیدانستم چه کنم او شاهد قتل بود. خواست فریاد بزند و کمک بخواهد. من هم دستپاچه شدم و با همان سلاح به سر او شلیک کردم تا شاهدی در این جنایت نباشد. بعد وسایل خانه را بهم ریختم تا همه فکر کنند دزد آمده و هردو را کشته است.بخشی از طلاهای همسرم را در انباری خانه پنهان کرده بود. سلاح را برداشتم و فرارکردم و به سمت بیابانهای اطراف جاده بهشت زهرا رفتم. میخواستم با همان سلاح به زندگی خودم پایان دهم که جرات نکردم و سلاح را در میان خاکهای جاده انداختم. بعد از ساعتی به خانه بازگشتم و فریاد زدم زن و بچهام را کشتند تا همسایهها بیایند وکسی به من شک نکند. در این مدت عذاب وجدان داشتم و چهره زن و دخترم مقابل چشمانم بود. خشم و عصبانیت باعث شد دست به قتل دو عضو خانوادهام بزنم.
با اعتراف او، ماموران به محلی که سلاح را انداخته بود رفتند اما موفق به کشف آن نشدند.
موسی رضازاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف اولیه متهم او در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات ادامه دارد.