فرهنگفر این روزها درجریان برگزاری هجدهمین جشنواره موسیقی جوان درکنارهنرمندان دیگری چون محمدرضا تفضلی، محمدسعید شریفیان، پویا سرایی، داود گنجهای، محمد مقدسی،حسین بهروزینیا،محمد فیروزی،حمید خوانساری ونگار بوبان، دربخش ساز تنبک مرتضی اعیان،جعفر قاضیعسکر،عماد توحیدی، فرزاد عندلیبی،حسین رضایینیا،پویان آزاده، توراندخت صانعی، پریچهر خواجه،سحر ابراهیم،حمیدرضا نوربخش،هنگامه اخوان و...به داوری آثار شرکتکنندگان مشغول است. هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان از۱۱شهریور، کار خود را دربخش موسیقی نواحی در تالاررودکی آغازکرده است. با این هنرمند در جایگاه داور، درباره دستاوردها وچشماندازهای موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی نواحی به گفتوگو نشستهایم.
دراین سالها، برگزاری جشنوارههای مختلف درحوزه موسیقی بهخصوص دو جشنواره موسیقی فجر وموسیقی جوان، این سؤال رابه وجود میآوردکه سرنوشت برگزیدگان،بعد ازپایان این رویدادهاچه خواهد شد،طبعا اهدای لوح تقدیروجوایز نقدی در مقطعی از زمان، میتواند مشوق و تاثیرگذار باشد. جاداردچشماندازبلندمدتی برای جذب این استعدادها درنظرگرفته شود، ازسوی دیگر، برخی براین باورند که رسالت ووظیفه جشنوارهها، حمایت ازبرگزیدگان نیست،دیدگاه شما دراینباره چیست؟
فرض کنید علاقهمندان به موسیقی و سازهای بومی که در جشنواره شرکت میکنند، در گروه سنی «الف» مقام میگیرند، بعد در گروه سنی «ب» شرکت میکنند و بعدتر در گروه سنی «ج». من هم بر این باورم که در نهایت کار برگزیدگان با جشنواره تمام میشود، بدون اینکه تلاش و موفقیت برای آنها نتیجهای دربر داشته باشد. این افراد در بهترین حالت میتوانند وارد حیطه تدریس موسیقی شوند که البته آن هم روندی فرساینده دارد. متاسفانه اغلب این استعدادها جذب بازار موسیقی نمیشوند، چون گروههای موسیقی ایرانی و بومی فعال نیستند تا آنها بهعنوان نوازنده یا خواننده جذب این گروهها شوند. درحالحاضر سرمایهگذاران عمدتا به سمتوسوی فعالیت در حیطه موسیقی پاپ تمایل دارند، درعین حال، استودیوها بسیار کمکار شدهاند و انتشار آلبوم هم دشوار است. درحالیکه، اگر رسانهها به حمایت از جشنوارههایی مانند جشنواره موسیقی جوان بپردازند. بدونشک تعداد بیشتری از جوانان به موسیقی بومی و ملی کشورمان علاقهمند خواهند شد.
اصولا سیاستها درحوزه موسیقی ملی چقدر نسبت به دهههای پیشین دستخوش تغییر شده است؟
آنچه مسلم است، اینکه سیاستها دراین حوزه به نسبت دهه ۶۰ تحول پیدا کرده است اما مهمترین نکته دراینباره این است که موسیقی بومی باید مورد حمایت دولت و شهرداریها قرار بگیرد، همانطور که در همهجای جهان به این شکل است. موسیقی فاخر و ارکسترال اروپا درقیاس با دیگر ژانرهای موسیقی، از تعداد مخاطبان معدودی برخورداراست، یک کنسرت پاپ یا راک تا ۲۰۰ هزار نفر مخاطب دارد، منتها فرق ما با آنها این است که در این کشورها موسیقی ارکسترال، موسیقی ملی و فاخر هم مورد حمایت دولتها و شهرداریها قرار میگیرد.
صرفنظر از حمایت دولت و شهرداریها از برگزاری کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی، چه راهکارهای دیگری برای مرتفع شدن این معضل مدنظرتان است؟
شاید بتوان بهترین راهحل را در این دانست که موسیقی بومی از دولت، شهرداریها و سرمایهگذارهایی که به حمایت مالی از رویدادهای فرهنگی هنری گرایش دارند، یارانه دریافت کند. اگر حمایتهای اینچنینی از موسیقی فاخر ملی صورت بگیرد، جوانی که در جشنواره ملی موسیقی جوان برگزیده میشود، شانس جذب شدن به ارکسترها را دارد. درحالی که غالبا به دلیل فراهم نبودن شرایط، برگزیدههای فعلی دلسرد میشوند و چهبسا این دلسردی باعث شود تا بهتدریج موسیقی را هم کنار بگذارند. باید چند ارکستر ملی داشته باشیم، همینطور ارکسترهای بزرگ که نوازندههای خوب بتوانند جذب این ارکسترها شوند. دراین زمینه، شاید لازم باشد مدیری بیاید و تحولی ایجاد کند، چراکه اگر اوضاع برهمین منوال بماند، جوانان انگیزههای خود را از دست خواهند داد و حتی آن دسته از هنرمندان حرفهای که به شکل مستمر دراین حیطه فعالیت دارند هم به سمت موسیقی پاپ خواهند رفت. اگرچه در چند سال اخیر هم تعداد زیادی از خوانندگان موسیقی سنتی یا کلاسیک ایرانی به سمت موسیقی پاپ رفتهاند و تعداد کمی از هنرمندان که عاشق هستند، همچنان به موسیقی فاخر ایرانی و بومی متعهد و وفادار ماندهاند. مدیران فرهنگی نیز مسئولیت دارند تا از موسیقی بومی این سرزمین و هنرمندان بومی و ملی حمایت کنند. بنابراین، جا دارد از برگزارکنندگان این جشنواره تشکر کنم که دراین شرایط، همچنان جشنواره را برگزار میکنند. تردیدی نیست که اگراین رویداد متوقف شود، بسیاری از علاقهمندان و استعدادهای درخشان موسیقی ملی بیانگیزه میشوند و همان اندک امیدشان برای ادامه فعالیت در این مسیر هم از بین خواهد رفت.