آمریکا پس از جنگ جهانی دوم تاکنون بیش از ۶۰ بار تجاوز نظامی انجام داده اما هرگز این تعداد حمله در یک زمان صورت نگرفته بود. حملات نظامی مستمر علیه دولتها و کشورهای متعدد، از لبنان وسوریه گرفته تا یمن، فلسطین(هم غزه و هم کرانه باختری)، ایران، قطر و حتی تونس و سایر اقدامات ازجمله تحریمها و حملات سایبری و خرابکاری که محدود به یک منطقه نمیشود و قطعا ادامه خواهد داشت، بیانگر این است که ماشاهد یک جنگ جهانی پراکنده هستیم.گستردگی حملات نشان میدهد که ما با یک قدرت بزرگتر از رژیم صهیونی مواجهیم. شواهد علاوه بر بحث گستردگی که توانی فراتر از لجستیک اسرائیل را به نمایش میگذارد، مواضع سیاسی آمریکا گویای حمایت بسیار مؤثر یا مشارکت آمریکا در طراحی و اجرای این حملات است. در همین حمله به قطر، دولت ترامپ مواضع متناقضی اتخاذ کرد و در نهایت هم اقدام به محکومیت آن نکرد و این شاهد دیگر است بر اینکه تحلیلی که میگوید این اقدامات صرفا کار اسرائیل است و با آمریکا هماهنگ نشده، نادرست بوده و موید تحلیلی است که اسرائیل این طرحها را با هماهنگی کامل واشنگتن اجرا میکند. از حیث خیانت در مذاکره که حمله به قطر پدیدهای تازه نیست. نمونه تاریخی بارز این جنس از خیانتکاری آمریکا، کودتای ۲۸ مرداد است.مصدق حتی در روز قبل از کودتا با سفیر آمریکا در حال مذاکره بود، درحالیکه طرح کودتا ماهها قبل با هماهنگی انگلیس آماده شده بود. امروز نیز همین الگو تکرار میشود و در جریان مذاکرات با ایران، لبنان، فلسطین و قطر، آمریکا همزمان دست به خیانت میزند. این همان چیزی است که میتوان آن را «تله مذاکره» یا «خیانت در حین مذاکره» نامید. دامنه خیانت البته گستردهتر شده و دامن همپیمانان را هم گرفته است. قطر بهعنوان متحد آمریکا، پیمانهای امنیتی و نظامی متعددی با واشنگتن دارد و دوحه راهبردیترین پایگاه نظامی در خلیجفارس را در اختیار آمریکاییها گذاشته است. وقتی کشوری همپیمان خود را هدف حمله قرار میدهد، یعنی حتی حداقلهای روابط بینالملل نیز رعایت نمیشود.