در ایران بهدلیل تنوع زیستی بالا، قاچاق حیوانات مدتی است که خبرساز میشود؛ پدیدهای که البته میتواند پیامدهای منفی بسیاری را بههمراه داشته باشد و حتی گونههای جانوری را در معرض انقراض قرار دهد. گوش قاچاقچیان اما به این حرفها بدهکار نیست و بهدلیل سود سرسامآور این پدیده، آنها از هیچ حیوانی نمیگذرند؛ از شکار پرندگان زیبا و آوازخوان گرفته تا به دام انداختن حیواناتی مانند یوزپلنگ که در کشورمان کمتر از۲۰قلاده باقیمانده است.پیامدهای بسیار ناگوار قاچاق حیات وحش سبب شده که بسیاری از کارشناسان از آن بهعنوان تجارتی کثیف و البته سودآور یاد کنند؛ این موضوعی است که فهیمه اسلامی، کارشناس حیاتوحش نیز در گفتوگو با جام جم عنوان میکند.
آنطور که او توضیح میدهد، قاچاق حیاتوحش یکی از مهمترین جرایم سازمانیافته در جهان محسوب میشود. سال گذشته از این پدیده بهعنوان چهارمین تجارت سودآور دنیا، پس از قاچاق مواد مخدر، اسلحه و اعضای بدن انسان نام برده شد. هرگونه برداشت، صید، نگهداری و فروش غیرقانونی گونههای گیاهی و جانوری که در آن قوانین رعایت نشده باشد، قاچاق محسوب میشود.
چرا قاچاق حیات وحش؟
قاچاق حیات وحش به دلایل مختلفی صورت میگیرد؛ از باور به خرافات و اعتقادات سنتی گرفته تا تمایل به استفاده از وسایل لوکس و لاکچری. اسلامی در اینباره میگوید: این پدیده هم در ایران و هم در سایر کشورها رخ میدهد. در ایران، قاچاق در حوزه محیط زیست شامل پستانداران، آبزیان و حتی گیاهان میشود. یکی از دلایل مهم قاچاق حیاتوحش، استفاده در طب سنتی، بهویژه در کشورهای شرق آسیا مانند چین است. برای مثال در تهیه سوپ باله کوسه، بالههای میلیونها کوسه را در حالی که زنده هستند، میبرند. در طب سنتی چین گفته میشود که این سوپ برای تقویت قوای جنسی مفید است. یا پانگولین، پستانداری در خطر انقراض که در ایران نیز یافت نمیشود، به دلیل فلسهایش صید و قاچاق میشود. این فلسها در کشورهای شرق آسیا پودر شده و برای درمان سرطان بهکار میرود. همچنین استفاده از اجزای حیوانات برای ساخت اشیای لوکس یکی دیگر از انگیزههای قاچاق است؛ برای مثال، فیلها و کرگدنها بهخاطر عاجشان سلاخی میشوند یا از پوست گربهسانانی مانند ببر که نمادی از اشرافیت است، در خانهها استفاده میشود.
پرندگان زینتی نیز قربانی این تجارت هستند؛ بهطوری که به گفته این کارشناس حیاتوحش، طوطی خاکستری آفریقایی (کاسکو) که اکنون در زیستگاه خود در خطر انقراض قرار دارد، صید شده و به ایران میآید و بازاری برای آن در کشور ما شکل گرفته است. میمون رزوس که تبلیغات خرید و فروش آن را در فضای مجازی مشاهده میکنیم، نمونه دیگری است. مادران این میمونها کشته میشوند و نوزادانشان از کشورهایی مانند پاکستان و هند به ایران قاچاق میشوند. این نوزادان ممکن است در یکیدو ماه اول بامزه بهنظر برسند اما پس از آن رفتارهای پرخاشگرانه زیادی از خود نشان داده و رهاسازی میشوند.رهاسازی این گونهها، بهدلیل بیماریهای مشترک فراوان با انسان و غیربومی بودنشان، عواقب وحشتناکی دارد. بسیاری از افراد نیز علاقه به نگهداری پرندگان و خزندگان کمیاب دارند. تولههای خرس سیاه که حتی با اتوبوس قاچاق میشوند، در ایران دیده شدهاند. متاسفانه، وارداتی که باغوحشها انجام میدهند نیز میتواند بستری برای قاچاق باشد. دلایل قاچاق حیوانات تنها به این موارد ختم نمیشود بلکه حیوانات بهخاطر گوشتشان نیز قاچاق میشوند. همچنین تقاضای خارجی نیز یکی از دلایل اصلی قاچاق است. برای مثال، هوبره یا بالابان که از نمونههای ارزشمند حیات وحش ایران است، بهکشورهای حاشیه خلیجفارس قاچاق میشود. در این کشورها قوشبازی بسیار رایج است و آنها انواع شاهین را صید میکنند تا با پروازدادن آنها، هوبرهها را شکار کنند.
نظارت ضعیف
اگرچه قاچاق حیاتوحش سالهاست به معضلی بزرگ درکشور تبدیل وباعث شده تابسیاری از گونههای جانوری در معرض آسیب و حتی انقراض قرار بگیرند اما بهنظر میرسد سازمان حفاظت محیطزیست نتوانسته آنطور که باید با این پدیده مقابله کند.اسلامی در این باره میگوید: ما با کمبود امکانات در مناطق حفاظتشده مواجه هستیم؛ چرا که سازمان حفاظت محیط زیست با کمبود محیطبان و ضعف در نظارت روبهروست. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز دیروز از این گفت که حدود ۶۰ درصد از پستهای محیطبانی در کشور خالی است.
با این اوصاف چگونه میتوانیم در تمام استانها از هوبره و شاهین در برابر قاچاقچیان مراقبت کنیم؟ متاسفانه، سود بالای قاچاق و وزن پایین گونههای قاچاقشده، این کار رابرای قاچاقچیان جذاب کرده است. بههمین دلیل، قطعا باید قوانین بازدارنده وضع شود و پایشهای بسیار جدی در کریدورهای خروجی مانند بنادر انجام گیرد. بسیاری از گونههایی که در خلیجفارس صید میشوند، از طریق بنادر قاچاق میشوند.نظارت شدیدتر دربنادر ومجازاتهایی که بتواند قاچاقچیان را بترساند، قطعا تاثیرگذار خواهد بود. همه اینها درحالی است که کارشناسان معتقدند در صورت عدم جلوگیری، با کاهش شدید گونههای ارزشمند و در نهایت انقراض آنها روبهرو خواهیم شد؛ گونههایی مانند هوبره، شاهین و یوزپلنگ. این اتفاق در مورد گونههای دیگر در تمام دنیا نیز ممکن است رخ دهد؛ مانند فیل، کرگدن و کوسه. از سوی دیگر گونههای کمیاب نیز در خطر انقراض قرار دارند؛ از جمله سمندر لرستانی که زیستگاهش محدود به لرستان و خوزستان است.
همه حیوانات در خطرند!
قاچاق حیات وحش مدتهاست جان حیوانات ارزشمند را به خطر انداخته است، پدیدهای که در گوشه و کنار کشور بهصورت چراغ خاموش رخ میدهد و فقط برخی از آنهارسانهای میشود یا قاچاقچیان به دام میافتند و شناسایی میشوند. سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات نیز در اینباره درگفتوگو با «جامجم» میگوید: قاچاق بهمعنای جابهجایی، خرید و فروش و نگهداری حیوانات وحشی بهصورت غیرقانونی است.این عمل به دلایل اقتصادی انجام میشود امابازارهدف آن متفاوت است؛ از سرگرمی و استفاده در سیرکها و باغوحشها و منازل، تا سوءاستفاده ازجسد آنها برای مقاصد دارویی و پزشکی، مانند آنچه در طب چینی صورت میگیرد. این اتفاق اما باعث نابودی بسیاری از گونهها شده است. در این میان، برخی از حیوانات به دلیل تقاضای بالا، بیشتر به دام قاچاقچیان میافتند: از انواع پستانداران مانند فیل(به خاطر عاج)تا ببروپلنگ(بهخاطر پوست)، پرندگان شکاری یا آوازخوان و حتی خزندگانی مانند انواع کروکودیلها، مارها و لاکپشتها، تا ماهیان ارزشمند و کمیاب.
آیا قانون بازدارنده است؟
طبق قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز،هرگونه اقدام بدون اخذ مجوز قانونی ازسازمان حفاظت محیط زیست و رعایتنکردن سایر ترتیبات پیشبینیشده در قوانین و مقررات، منجربه صدور حیوانات وحشی عادی، در معرض نابودی و کمیاب، انواع موجودات آبزی، پرندگان شکاری و غیرشکاری اعم از بومی یا مهاجر وحشی بهطور زنده یا غیرزنده و نیز اجزای این حیوانات،جرم قاچاق حیوانهای آزاد وبومی محسوب میشود.واردات وخرید وفروش حیوانهای وحشی غیربومی، موجودات آبزی و پرندگان وحشی، ورود و صدورگونههای در معرض خطر و قاچاق ماهی خاویاری از جمله مصادیق قاچاق حیوانات است. اگرچه در قوانین به این موضوع اشاره و این مساله جرمانگاری شده اما سلیمی میگوید: قاچاق حیاتوحش چهارمین تجارت سودآور کثیف دنیاست. قوانین بینالمللی در این زمینه وجود دارد اما اینکه چقدر اجرا میشوند، بحث دیگری است. همچنین اینکه چرا سازمان حفاظت محیطزیست قادر به کنترل آن نیست، نیز دلایل مختلفی دارد؛ بخشی به این علت است که این سازمان ضعیف است و نیرو، امکانات، تخصص و بودجه کافی ندارد. علاوه بر این مدیران یا درکی از این موضوع ندارند یا ارادهای برای برخورد با آن نیست. گاها میبینیم در زمینه باغوحشها که یکی از مقاصد اصلی حیاتوحش قاچاق شده هستند، عملا سازمان حفاظت محیطزیست برخورد نمیکند و حتی همکاری و حمایت میکند.
به گفته او، قاچاق حیاتوحش یکی از سه عامل اصلی نابودی گونهها در دنیاست و برای برخی از گونهها، عامل اصلی محسوب میشود. به همین دلیل، برخورد با آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در ایران نیز از شکار و صید گونههایی مانند شاهین که سالانه تعداد زیادی از آنها شکار و به کشورهای عربی قاچاق میشود، میتوان بهعنوان مهمترین و مشهورترین پروندههای قاچاق نام برد.