باید بپذیریم که در طول مدت تعطیلات تابستانی، ریتم زندگی بههم خورده، آنها از فضای درسی دور شدهاند، نظم خوابشان بههم ریخته، قواعد سبک زندگی عوض شده و حالا قرار است دوباره با یک تغییر اساسی مواجه شوند؛ تغییری که روبهرو شدن با آن به آمادگی نیاز دارد و این امر محقق نمیشود مگر با گفتوگو درباره احساسات و نیازهای کودک.
شاید بهتر است در چنین مواقعی این سؤال را از خودمان بپرسیم که بازگشت به مدرسه، باعث بهوجود آمدن چه احساساتی در فرزندم میشود؟ بدیهی است که هر انسانی وقتی میخواهد وارد یک محیط جدید شود، ترکیبی از احساسات مختلف را تجربه میکند؛ هیجان، اضطراب، بیحوصلگی، ترس و نگرانی اما ما بهعنوان والد باید بدانیم که دلیل هرکدام از این احساسات چیست؟
در این میان باید توجه داشت نتایج برخی پژوهشها نیز نشان میدهد هر فرد، در زمان مواجهشدن با ناشناختهها، بالاترین میزان اضطراب را تجربه میکند؛ هرچه ابهام بیشتر، اضطراب هم بیشتر!
بنابراین بهتر راهکار این است که است با فرزندمان صحبت کنیم و از او بپرسیم چه موضوعی تو را نگران کرده است؟ آیا نگران عوض شدن مقطع تحصیلی است؟ مدرسه جدید نگرانش کرده؟ یا ناراحت است که دوستهای سال قبل با او در یک کلاس یا مدرسه نیستند؟ درباره رفتار معلم جدیدش اضطراب دارد؟ از سختی و آسانی درسهای جدید، استرس گرفته است؟ این نگرانیها نشاندهنده نیاز به حمایت و اطمینانبخشی در مواجهه با موقعیت جدید پیش روی کودک است.
اما ما چگونه میتوانیم این حجم از اضطراب و نگرانی را کم کنیم؟ بهترین راهحل برای آمادهکردن کودکان در چنین شرایطی، تعریف خاطراتی درباره خودمان است که باعث میشود فرزندمان باور کند این احساسات در تمام سن و سالها و تمام آدمها مشترک است. مثلا بگوییم ما هم نگران بودیم که ممکن است با دوست صمیمیمان در یک کلاس نباشیم یا اینکه روز اول مدرسه استرس داشتیم، نکند شرایط مثل سال قبل نباشد. بهتر است توضیح دهیم که دوستان جدید در سال تحصیلی پیش رو نیز میتوانند همراهان خوبی باشند.
به این ترتیب این توضیحات سبب میشود کودک احساسات خودش را در پدر و مادر پیدا کند و همین حس مشترک، او را به آرامش خواهد رساند. در واقع گفتوگو درمانی، یکی از بهترین روشها برای آمادگی ذهنی و روحی دانشآموزانی است که از تغییر میترسند؛ روشی که بهواسطه آن و بیان شدن از زبان پدر و مادر سبب میشود آنها شرایط بهتری پیدا کنند.