در سه سال گذشته شاهد ساخت مجموعههای تلویزیونی در استانهای کشور بودیم که از شبکههای تلویزیونی سراسری و ملی رسانه ملی پخش شد مثل مجموعههای «سوجان» از گیلان، «سنجرخان» از کردستان و همچنین مجموعههایی در رابطه با شهدای هستهای و نیز شهید باهنر و دیگر مجموعههای تلویزیونی که در صداوسیمای استانها ساخته و از شبکههای ملی رسانه ملی پخش شده است. هماکنون شاهد اکران مجموعهای متفاوت از روایتی تاریخی و فرهنگی از استان سیستان و بلوچستان از شبکه یک سیما هستیم که روایتگر قصهای واقعی و تأثیرگذار ازاحیای نژاد اصیل گاوهای این منطقه است. بادار نشان میدهد که گاوهای بومی این منطقه از نژادهای خاص و بسیار اقتصادی برای مردم منطقه و حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده و هستند و بهعنوان نژادی برتر در دنیا مطرحند. قصه سریال، روایت زندگی یک جوان سیستانی است که گرفتار چالشها و مشکلاتی میشود. مخاطبان در روایت داستان این مجموعه با حضور افرادی از عربهای منطقه و برخی تبهکاران قاچاق گاوهای اصیل نژاد سیستانی روبهرو هستند که در پشت این ماجراهای شوم مخفی شدهاند و قصد دارند با خارج کردن گاوهای اصیل از منطقه وانتقال آنها به کشورهای عربی،مسیرانقراض این نژاد رادرسیستان و بلوچستان فراهم سازند. در این میان بادار به اصل ماجرا پی میبرد و قصه وارد روندی تازه میشود. باید به انتظار پخش قسمتهای بعدی مجموعه بنشینیم که بهنظر میرسد در پایان، بینندههای تلویزیونی با سیستان و بلوچستانی متفاوت آشنا خواهند شد که تا به حال ندیدهاند اما آنچه تا به حال کمتر شاهد آن بودهایم نگاه متفاوت صداوسیما به مسائل و موضوعات استانی بوده است که امروز مجموعههای تلویزیونی با روایت قصههای تأثیرگذار و واقعی از اقصی نقاط ایران به مرحله نگارش و تولید میرسد؛ سریالهایی که از کیفیت خوبی برخوردارند و ارزش پخش از شبکههای ملی و سراسری رسانه ملی را دارند. بادار جزو مجموعههایی است که در کنار بهرهگیری از توانمندیهای هنرمندان ملی و کشوری، از بازیگران و هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان استفاده کرده که بهخوبی توانستهاند در کنار هنرمندان ملی ایفای نقش کنند و درواقع فضای سریال همراه با لوکیشنهای منطقه به زیبایی به مخاطبان منتقل شده است که این امر نشان از توانایی هنرمندان بومی دارد. این اقدام سازمان صداوسیما در بها دادن به تولیدات استانی و اهمیت دادن به هنرمندان بومی شهرستانها و صداوسیمای استانها امر مهم و مبارکی است که پیش از این کمتر بوده یا نبوده و هنرمندان شهرستان و استانی دیده نمیشدند و بهنوعی در سکوت آثارشان را تولید میکردند و این آثار فقط در چارچوب همان استان مطرح میشدند اما خوشبختانه در دوره تحول در سازمان صداوسیما این دیوار فروریخت و استانها هم مانند تهران دیده میشوند و هنرمندان استانها از آن حالت انزوا خارج شدهاند و خوشبختانه شاهد آثار تولیدی درخشانی از مراکز صداوسیمای استانها بودهایم که روی آنتن شبکههای ملی و سراسری رسانه ملی رفتهاند. امیدواریم این حرکت سازنده و تأثیرگذار همچنان ادامه پیدا کند و صداوسیمای استانها سهم مهمی در تأمین برنامههای شبکههای تلویزیونی رسانه ملی داشته باشند چراکه برای همه ایرانیان آشنایی با جایجای کشور زیبا و رنگارنگشان بسیار ضروری و حیاتی است.