این قطعنامه به ابتکار۱۰عضوغیردائم شورا و باحمایت۱۴عضو از۱۵عضو شورا، ازجمله تمامی اعضای دائم بهجز آمریکا، تنظیم شده بود. وتوی واشنگتن در شرایطی صورت گرفت که کارشناسان سازمان ملل از وقوع قحطی، گرسنگی گسترده و حتی نسلکشی در غزه سخن گفتهاند.با اینحال، آمریکا برای ششمین بار در کمتر از دو سال گذشته، با استفاده از ابزار وتو، مانع از تحقق یکی از اساسیترین خواستههای انسانی یعنی برقراری آتشبس شد. رأی منفی آمریکا نهتنها منطق حقوق بشر را به چالش کشید بلکه بار دیگر نشان داد که در معادله قدرت، جان مردم بیگناه، ارزشی کمتر از منافع سیاسی دارد. صلح، همچنان در گرو بازیهای سیاسی و سلطهجویی ابرقدرتی است که خود را مدعی دفاع از آزادی میداند.
شریک جنایت
در طول کمتر از دو سال از آغاز تجاوز همهجانبه رژیم صهیونیستی به غزه، ایالات متحده آمریکا در قامت حامی بیقید و شرط اسرائیل، شش بار قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را که خواستار پایان جنگ و نجات غیرنظامیان بودهاند، وتو کرده است. نخستین بار در۸ دسامبر ۲۰۲۳، آمریکا قطعنامهای پیشنهادی از سوی امارات را وتو کرد که خواستار آتشبس انسانی فوری و دسترسی بدون مانع به کمکهای بشردوستانه بود؛ قطعنامهای که ۱۳ کشور از جمله چین و روسیه به آن رأی مثبت داده بودند. دومین وتو در ۲۰ فوریه ۲۰۲۴ علیه قطعنامه پیشنهادی الجزایر تکرار شد؛ پیشنویسی که بار دیگر تأکید داشت بر ضرورت توقف فوری خشونت و بازگشایی مسیرهای امداد. در هر دو مورد، آمریکا تنها مخالف جدی آتشبس بود.در ادامه، در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، قطعنامهای با خواست آتشبس دائمی و آزادی بیقید و شرط گروگانها ارائه شد که با حمایت ۱۴ کشور عضو مواجه شد؛ اما باز هم آمریکا آن را وتو کرد. وتوی چهارم در ۴ ژوئن ۲۰۲۵ علیه قطعنامهای از سوی ۱۰ عضو غیردائم شورا بود که تمامی اعضای دائم بهجز آمریکا نیز از آن پشتیبانی کرده بودند. در این مرحله، حتی متحدان سنتی کاخسفید نیز خواهان پایان جنگ و کشتار در غزه شده بودند، اما واشنگتن همچنان بر طبل حمایت از تلآویو کوبید.پنجمین وتو در اواسط تابستان ۲۰۲۵ و ششمین و تازهترین آن در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵ رقم خورد؛ جایی که آمریکا قطعنامهای به رهبری دانمارک و همراهی ۱۰ کشور غیردائم را وتو کرد، در حالی که ۱۴ کشور رأی مثبت دادند. این قطعنامه صریحا خواستار آتشبس فوری، دائمی و بدون پیششرط بود. در تمام این موارد، صرفنظر از شکل و محتوای پیشنویسها، ایالات متحده با استفاده ابزاری از حق وتو، مسیر صلح را سد کرده و عملا به رژیم اسرائیل مجوز ادامه کشتار داده است.
فرار از واقعیت
مورگان اورتگاس، نماینده آمریکا در نشست اخیر شورای امنیت، با دفاعی تند از وتوی این کشور، ادعا کرد که پیشنویس قطعنامه ارائهشده فاقد محکومیت حماس و به رسمیت شناختن «حق دفاع مشروع اسرائیل» بوده و از همین رو از سوی واشنگتن پذیرفتنی نیست.او با لحنی خصمانه، قطعنامه را متهم به «مشروعیتبخشی به روایتهای دروغین به نفع حماس» کرد؛ روایتی که بهزعم وی در شورای امنیت نهادینه شده است. اورتگاس مدعی شد که حمله ۷ اکتبر آغازگر جنگ بود و مسئولیت کامل وضعیت انسانی غزه بر دوش حماس و نه تلآویو است، او حتی پا را فراتر گذاشت و خواستار تسلیم فوری حماس و آزادی تمامی اسرا شد.
دربخشی دیگر از اظهاراتش، نماینده آمریکا با بیاعتنایی آشکار به یافتههای نهادهای بینالمللی، گزارشهای مربوط به قحطی در غزه را رد کرد. سخنگوی اسبق وزارت خارجه آمریکا اعتبار نهاد معتبر «آیپیسی» را زیر سؤال برد و ادعا کرد که این نهاد با وجود سوابق احتیاطگرایانهاش، اکنون «جانبدارانه» عمل کرده و روششناسی درستی ندارد. درواقع، آمریکا همانطور که در میدان سیاست، از ابزار وتو برای خنثی کردن خواست جهانی استفاده میکند، در میدان روایت نیز با حذف واقعیت، تلاش دارد افکار عمومی را کنترل کند.
در مقابل، واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه با لحنی تند از اقدام آمریکا ابراز تأسف کرد و گفت: «این وتو مانع از فرصتی شد که میتوانست فاجعه انسانی در غزه را متوقف کند.» او افزود که انفعال شورای امنیت، تضادی آشکار با عدالت و خواست عمومی جهانی دارد؛ خواستی که میلیونها انسان در خیابانهای پایتختهای جهان فریاد میزنند. نبنزیا، با تأکید بر مسئولیت جمعی شورای امنیت به شکلی ضمنی ایالات متحده را مسئول انحراف شورا از مسیر عدالت دانست؛ مسیری که حالا، بیش از همیشه در سایه سیاستهای یکجانبه واشنگتن قرار گرفته است.
نقشهای برای تخلیه غزه
در سایه تشدید حملات نظامی رژیم صهیونیستی به نوار غزه، روند آوارگی فلسطینیان به مرحلهای بیسابقه رسیده است؛ بهگونهای که طبق برآوردها، نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر ناچار به مهاجرت به سمت جنوب این باریکه، در نزدیکی مرزهای مصر شدهاند. این مهاجرت اجباری، در بحبوحه شرایطی انسانی وخیم و در غیاب هرگونه تضمین بینالمللی، موجب نگرانی شدید قاهره شده است. دولت مصر این تحولات را تلاشی هدفمند از سوی اسرائیل برای ایجاد تغییر جمعیتی در غزه و مقدمهای بر کوچاندن اجباری میداند؛ سناریویی که نه تنها ثبات مرزهای سینا را تهدید میکند بلکه میتواند پیامدهایی راهبردی برای تمام منطقه داشته باشد.با وجود این نگرانیها، منابع آگاه مصری تأکید کردهاند که قاهره هیچیک از توافقنامههای امنیتی یا پروتکلهای نظامی خود با رژیم صهیونیستی را در این مرحله به حالت تعلیق در نخواهد آورد. این منابع همچنین فاش کردهاند که آمریکا و اسرائیل مایل نیستند مصرنقش فعالی درمسیرمذاکرات آتی ایفاکند،بهویژه اکنون که موج آوارگان به مرزهایمصرنزدیکتر شده است.
قاهره اما این تحولات را تصادفی نمیبیند.در گفتمان رسمی مصر، روند آوارگی کنونی حرکتی برنامهریزیشده تلقی میشود که هدف آن، سوق دادن هزاران فلسطینی به سمت دریا و مرزهای مصر، تحت فشار بمباران و گرسنگی است؛ وضعیتی که ممکن است افراد را حتی به شنا در مسافتهای خطرناک وادار کند. براساس این تحلیل، اسرائیل با طراحی چنین سناریویی، میکوشد مصر را در موقعیت دشوار «بازدارنده» نشان دهد وخود را ازمسئولیت انسانی ورسانهای شانه خالی کند. این خطر اگر بیپاسخ بماند، میتواند یک بحران پنهان مرزی را به فاجعهای تمامعیار در سواحل سینا تبدیل کند.
خاموشی برای پنهانکاری
همزمان که در مجامع بینالمللی، آمریکا حمایت بیقیدوشرطی را برای پاکسازی قومی غزه به کابینه جنگی صهیونی ارزانی داشته؛ رژیم صهیونیستی بامداد پنجشنبه با قطع کامل اینترنت و خطوط تلفن در سراسر نوار غزه، پیشروی زمینی خود را بهسوی مناطق کلیدی شهر غزه از جمله «شیخ رضوان» و «تلالهوی» شدت بخشید؛ دو منطقه استراتژیک که ورودیهای اصلی به مرکز شهر بهشمار میرود. منابع محلی از استقرار تانکها در قلب این محلهها و انفجار خودروهای بمبگذاریشده خبر دادهاند. قطع ارتباطات، به گفته ساکنان، همواره نشانهای از آغاز جنایت جدید بوده است. شهروندان، در بیخبری مطلق، میان ماندن در خانههای ویران یا فرار بهسوی کمپهای ناامن سرگردانند.شرکت مخابرات فلسطین اعلام کرد که مسیرهای اصلی شبکه عمدا هدف حمله قرار گرفتهاند؛ همزمان، ارتش رژیم صهیونیستی با بیانیهای از «گسترش عملیات برای انهدام زیرساختهای مقاومت» خبر داده است. درهمین ۲۴ساعت،دستکم ۱۴فلسطینی به شهادت رسیدندودرمجموع، شمار قربانیان جنگ از ۶۵ هزار نفر فراتر رفته است. ارتش اشغالگر همچنان با پخش اعلامیه، مردم را به ترک خانهها و کوچ اجباری به مناطق موسوم به «منطقه انسانی» در جنوب فرامیخواند؛ مناطقی که فاقد زیرساختهای لازم جهت اسکان ساکنان جنگزده نوار غزه است، بنابراین با رصد ابعاد کشتار در این منطقه میتوان گفت که سکوت نهادهای بینالمللی معنای شراکت آنها در بزرگترین نسلکشی قرن ۲۱ خواهد بود.