درسال۱۳۶۳و درشرایطی که جنگ سایهاش رابرکشورگسترده بود،بامعرفی یکی ازاقوامش به واحددوبلاژسازمان صداوسیما رفت. خاطره اولین روز حضورش پشت میکروفن، همچنان در ذهنش زنده است. روزنامهای در دست داشت و در استودیوی شماره هفت به خواندن بخشهایی از آن مشغول شد. پس از چند مرحله تست و مصاحبه حضوری، با وجود رقابت صد و چند نفری، انتخاب شد تا در اولین دوره آکادمیک دوبله ایران شرکت کند؛ دورهای که زیر نظر استادان برجستهبرگزار شد.
وی در اینباره گفت: «اوایل فضا برایم مهآلود بود ولی با گذشت زمان و آموزشهای استادان بزرگ، آرامآرام در مسیر قرار گرفتم.» این جمله کوتاه، گویای مسیری است که پر از چالش و یادگیری بوده. اولین تجربه حرفهای او نقش تام، پسر ۱۷-۱۶ ساله در سریال «جزیره گریز» به مدیریت عباس نباتی بود. همزمان همکاری با استاد غلامعلی افشاریه و هنرنمایی در مجموعه «ساتورنن» از دیگر گامهای نخستین بود که صدایش را به مخاطب شناساند.
اما صمصامی در این سالها، نه فقط صدای نقشها را زنده کرده، بلکه رازهایی ناگفته نیز در دل دارد. او با صراحت از خجالتی بودن خود در کودکی و نوجوانی گفت و اینکه چگونه مجبور شد این خجالت را کنار بگذارد تا وارد دوبله شود. روزهایی که حتی خودش در جمع میپرسید: «چرا آمدم؟» اما با حمایت بزرگانی مانند زندهیاد پرویز تاییدی توانست بر ترسها و تردیدهایش غلبه کند.
یکی از بهیادماندنیترین چالشها برای او دوبله شخصیت «میکی رونی» در فیلم «شهر پسران» بود؛ کاری که با وجود تازهکار بودن، عشق و علاقهاش به هنرپیشه باعث شد از درون خود فراتر رود و صدایی پرانرژی و مملو از احساس ارائه دهد. او میگوید: «در آن لحظه، دیگر من نبودم. تبدیل شده بودم به صدای آن شخصیت و این را مدیون حمایت و اعتماد استاد پرویز بهرام هستم.»
صمصامی نه فقط گوینده، بلکه مدیری توانا در دوبلاژ است. او تجربه سالها فعالیت در شبکههای مختلف تلویزیونی را دارد و بر این باور است که مدیر دوبلاژ، علاوه بر مهارت گویندگی، باید بتواند گروه را هدایت کند و هماهنگی میان بازنویسی، گویندگی و هماهنگی فنی را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. او اعتقاد دارد بازنویسی یکی از دشوارترین مراحل است که اغلب به آن کمتوجهی میشود و حضور مدیر دوبلاژ میتواند سرنوشت یک اثر را رقم بزند.
در سالهای اخیر، صمصامی همچنان در عرصه گویندگی فعال است اما با دقت و انتخاب، ترجیح میدهد پروژههایی را برعهده بگیرد که با روح و حس درونیاش همخوانی داشته باشد. فیلمهایی چون «سنت اگزوپری» و «کتابفروش دورهگرد» ازجمله آثار مورد علاقهاش هستند که با دقت و عشق دوبله کرده است. او تاکید دارد که بهتر است در این حرفه به جای فعالیت گسترده و سطحی، کمتر ولی بهتر شنیده شود.
با ورود دوبله دیجیتال و فناوریهای نوین، نگرانیهایی درباره حفظ «روح دوبله» وجود دارد. صمصامی این تحولات را اجتنابناپذیر میداند اما معتقد است کیفیت و اصالت اثر نباید فدای سرعت شود و همه باید تلاش کنند این صنعت بهدرستی هدایت شود و دچار آسیب نشود.
امیرمحمد صمصامی اگر بخواهد به گذشته بازگردد، به نسخه جوانتر خود توصیه میکند که علاوه بر تمرکز بر دوبله، هنرهای دیگر مانند موسیقی، نقاشی و نویسندگی را هم ادامه دهد؛ چرا که به باور او، زندگی یک هنرمند باید سرشار از تنوع و گستردگی باشد. او سالها پیش دنبال یادگیری زبان فرانسه نیز بوده اما مسیر اصلیاش را دوبله میداند و هر روز که دعوت به گویندگی میشود، با تمام وجود حاضر است.
نقش دوبله برای صمصامی، فقط بیان دیالوگها نیست. او این هنر را فرهنگی میداند که باید بتواند پیامها و فرهنگهای دیگر را بهدرستی به مخاطب منتقل کند. به گفته او، مدیر دوبلاژ باید با دانش وسیع زبانی و هنری خود، معادلهایی بیابد که مفهوم را بهدرستی انتقال دهد و از ادبیات فارسی بهخوبی محافظت کند. او معتقد است همکاری میان گوینده، مدیر دوبلاژ و مترجم، کلید حفظ اصالت و کیفیت دوبله است.
در تمام این سالها، بارها شنیدن صدای خود در نقشهای مختلف، برایش حس شیرینی به همراه داشته است؛ لحظاتی که به او یادآوری کرده چقدر عمیق با نقشها ترکیب شده وموفق شده آنها رابه زندگی بازگرداند.اما مهمترین مهارت برای یک دوبلور فراتر ازگویندگی، توانایی «دیدن، شنیدن و درک طبیعت زندگی» است. به باور او، آفرینش و طبیعت بزرگترین استاد هر هنرمند است وزندگی واقعی بامردم،بهترین مدرسه برای گویندگی است؛هرچندکه گاهی این همراهی هزینههای شخصی دارد.
او در پایان درباره روش شخصی خود میگوید که همیشه تلاش کرده قبل از کار، فیلم را چند بار ببیند و در نقشها عمیق شود. این تمرین و تفکر باعث شده صدایش با فضای نقش بهخوبی همگام شود. خاطره همکاری با زندهیاد استاد بهرام زند در سریال «خانه متروک» که او را بسیار تحسین کرده، یکی از نقاطعطف حرفهاش بوده است. همچنین توصیه او به جوانان این است که در ذهن خود، لحظات دشوار کار را تجسم کنند و به تمرین ذهنی بپردازند.
اگر فرصتی برای راهاندازی پروژهای نو داشته باشد، تأسیس «آکادمی دوبله» است؛ مرکزی که در آن هنرهای مرتبط با دوبله آموزش داده شود و دوبلورهای آینده بتوانند خط فکری جدیدی را دنبال کنند. این آرزو، بیانگر تعهد عمیق او به ارتقا و بالندگی دوبله ایران است.
امیرمحمد صمصامی، نه فقط صدای شخصیتهای فیلم و سریالها بلکه صدای قلب و فرهنگ این هنر است؛ صدایی که با هر نقش، گوشهای از تاریخ و هنر ایران را روایت میکند و چراغی است که مسیر دوبله را روشن نگه داشته.