پیشتر ترامپ با ابراز تمایل به بازپسگیری بگرام خاطرنشان کرد: «تسخیر این پایگاه بهخاطر افغانستان نیست بلکه برای چین است.» این پایگاه هوایی در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان به ادعای رئیس جمهور آمریکا تنها یک ساعت با مرکز تولید تسلیحات هستهای چین فاصله دارد.با خروج نظامی آمریکا از افغانستان، چینیها نفوذشان را بهواسطه همکاریهای اقتصادی در این کشور تقویت کردند. ازسرمایهگذاری ۳۵۰میلیون دلاری در استخراج طلا تا توافق برای احداث کارخانه سیمان به ارزش ۱۴۵میلیون دلار، افغانستان به بازاری جدید برای پکن تبدیل شده است. در همین راستا قدرت دیگر اوراسیا (روسیه) نیز با به رسمیت شناختن طالبان گام مهمی در تعمیق روابط دیپلماتیک با کابل برداشته است. بنابراین تمایل کاخ سفید برای بازگشت به بگرام پیش از اینکه توسط مسکو و پکن مصادره شود، قابل توجه ارزیابی میشود.
معمای واشنگتن - کابل
بازگشت تمامعیار پایگاه بگرام برای پنتاگون چالشی جدی است. کارشناسان تخمین زدهاند برای تثبیت اشغال مجدد بگرام و مقابله با حملات احتمالی گروه تروریستی دولت اسلامی ولایت خراسان (ISIS-K) همچنین قیام مردم محلی ۱۰هزار سرباز آمریکایی مورد نیاز است.دولت طالبان نیز قویا هرگونه حضور نیروهای خارجی در بگرام را تکذیب و فرمانده ارتش کابل تصریح کرد که هیچ مذاکرهای با واشنگتن درخصوص بازپسگیری این پایگاه در کار نخواهد بود. طالبان از طریق گفتمانی حولمحور پیکار با اشغالگران و آزادسازی کشور طی دوران مبارزه با ائتلاف غربی تحت رهبری بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) قدرت را قبضه و حرکتی عجولانه خلاف این رویه پایههای مشروعیت حاکمان جدید را میان مردم تضعیف خواهد کرد. هرچند که بازگشت نظامیان بیگانه با مخالفت کابل مواجه شده اما نشانههایی از همکاری اطلاعاتی بین طالبان و آمریکا وجود دارد. به ادعای منابع روسی در آوریل ۲۰۲۵ یک بوئینگ سی-۱۷ حامل مقامات اطلاعاتی واشنگتن در بگرام به زمین نشست؛ هرچند هدف و مأموریت مقامات آمریکایی روشن نشد و کابل نیز چنین رویدادی را تکذیب کرد اما قابل درک است که جهت مبارزه با فعالیت دولت اسلامی خراسان، دشمن مشترک دوطرف دسترسی به اطلاعات ماهوارهای آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) ضروری باشد.
رقابت هستهای چین_آمریکا
دنیس وایلدر، کارشناس ارشد پیشین سیا در حوزه ارتش چین که اکنون در دانشگاه جورجتاون فعالیت میکند در گفتوگو با فایننشالتایمز حولمحور بازپسگیری بگرام گفت: «تأسیساتی در چین که ترامپ تقریبا به آن اشاره کرده، میدان آزمایش هستهای قدیمی «لوپنور» واقع در صحرای منطقه خودمختار سینکیانگ اویغور است.» او تصریح کرد: «فاصله پروازی میان لوپنور تا بگرام ۲۰۰۰کیلومتر است و یک جنگنده مدرن چینی میتواند این فاصله را ظرف یکساعت طی کند.» با این حال، وایلدر خاطرنشان ساخت که ارتش آزادیبخش خلق چین تاکنون هیچگاه در غرب این کشور سلاح هستهای تولید نکرده و تمامی مراکز تولید تسلیحات هستهای در مناطق مرکزی چین قرار دارند.
به گزارش این روزنامه برجسته انگلیسی، ترامپ نیز در نخستین نشست کابینه دولت دوم خود درفوریه یادآورشدکه طرح خروج نیروها ازافغانستان دردوره نخست ریاستجمهوریاش شامل حفظ کنترل بربگرام و استقراریک نیروی کوچک درآن بوده است. او گفت: «ما پایگاه هوایی بگرام را خواهیم داشت؛ یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی جهان.»وی همچنین افزود: «این پایگاه یکی از طولانیترین باندهای پرواز و قدرتمندترین باندهاست. از این جهت که با بتن و فولاد بسیار ضخیم ساخته شده.»
جدال دیپلماتها در کابل
کلید بازگشت بدون دردسر پنتاگون به بگرام در دستان آدام بوهلر، نماینده ویژه کاخ سفید در امور گروگانها و زلمی خلیلزاد، مذاکرهکننده اسبق آمریکا با طالبان است که طی ماههای گذشته چندین بار به کابل سفر کردهاند. محورهای احتمالی این گفتوگوها با توجه به نیاز حاکمان جدید کشور به کمکهای مالی اعم از امکان دسترسی به داراییهای صندوق افغانستان ارزیابی میشود.باید مدنظر قرار داد که نمایندگان واشنگتن تنها دیپلماتهای فعال کابل نیستند. کاخ کرملین با بهرسمیت شناختن طالبان در سوم جولای ۲۰۲۵ (۱۳تیر ۱۴۰۴) بهعنوان رهبران مشروع افغانستان پروژه افزایش نفوذ سیاسی روسیه در سیستم حکمرانی این کشور را آغاز کرده است. روسها همواره نگران تبدیل آسیای مرکزی به لانه گروههای تروریستی علیه مواضعشان در مراکز داخلی این قدرت اوراسیاهستند.درنتیجه مسکو ازهمراهی باطالبان برای انهدام شبکه گروههایتروریستیوابسته به استانهای آسیایی_قفقازی روسیه استفاده میکند. درواقع مسکو با استقبال از تقویت امنیت عمومی افغانستان بهدنبال عدم بازگشت یا مداخله قدرتهای خارجی بهویژه غربی در منطقه به بهانه بیثباتی است تا تراژدی سوریه این بار درآسیای مرکزی تکرار نشود؛ هرچند نگرانیهای امنیتی روسها بهتنهایی کافی نبوده و مسکو بایستی متحد اوراسیایی دیگر یعنی چین را به سرمایهگذاری اقتصادی در افغانستان ناآرام تشویق کند چراکه ثبات اقتصادی و امنیت اجتماعی همزمان مانع ظهور گرایشات افراطی خواهند شد.
سیاست خارجی چندجانبه طالبان
با تثبیت قدرت طالبان بر مناطق راهبردی افغانستان وبا توجه به تحولات اخیر نظام بینالملل بهسمت خروج از انزوای دیپلماتیک در حال حرکت است. درهمین راستا، سباستین گورکا، مدیر مبارزه با تروریسم کاخ سفید ماه گذشته طالبان را نسبتا قابل همکاری توصیف و حتی اذعان کرد که شنیدن این حرف از دهان من عجیب بهنظر میرسد. آلمان نیز که بزرگترین جمعیت افغانستانیهای اروپا را در خود جای داده، دو مقام وزارت امور خارجه طالبان را برای پیوستن به نمایندگیهای دولت قبلی افغانستان که مورد حمایت غرب بود، بهعنوان مقامات کنسولی تایید کرده است.
روزنامه واشنگتنپست درراستای رقابت قدرتها برای ورود به کابل نوشت: «هر یک از کشورهایی که با طالبان تعامل دارند، انگیزههای متفاوتی دارند. در اروپا، افزایش حمایت از احزاب ضدمهاجرت، درخواستها برای استرداد به افغانستان را افزایش داده است که این امر مستلزم تایید طالبان است.» چین نیز زمانی که منافعش ایجاب میکرد، مانند میانجیگری برای توافق بین افغانستان و پاکستان وارد عمل شده است. نمایندگان کابل و اسلامآباد که در ماه می در پکن دیدار کردند، پس از سالها وخامت روابط، توافق کردند سفیران خود را مبادله کنند. با این حال به اعتقاد این روزنامه آمریکایی بعید است طالبان اکثریت در سازمان ملل را برای بهرسمیت شناخته شدن پیدا کند؛ تحولی که به آزادسازی میلیاردها دلار دارایی مسدود شده و کسب کرسی در مجامع بینالمللی و کنفرانسهای اهداکنندگان کمک خواهد کرد.