قیمت طلا نیز تحت تاثیر نوسان نرخ ارز، افزایش داشت به طوری که هر گرم طلای ۱۸عیار از میانه کانال ۹ میلیون تومان عبور کرد و قیمت سکه طرح جدید به بالای ۱۰۰میلیون تومان رسید. منشأ نوسان بازار ارز درچند روز گذشته تغییرات بنیادین در عرضه و تقاضای واقعی ارز نبود و از سناریوی روانی بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پس از اقدام سه کشور اروپایی برای فعالسازی «مکانیسم ماشه» سرچشمه گرفت. رشد ناگهانی ارز در بازار غیر رسمی با وجود تامین ارز وارداتی از مسیر بانک مرکزی، نشان میدهد عامل اصلی، فضاسازی رسانهای و انتظارات تورمی و هیجانی ناشی از مکانیسم ماشه بوده، نه تغییر واقعی در تراز ارزی کشور. مکانیسم ماشه، در ادبیات روابط بینالملل، همان موضوعی است که میتواند با یک فشار، همه تحریمهای تعلیقشده سازمان ملل را بازگرداند. اکنون سه کشور اروپایی با استناد به بندهای برجام، این مسیر را در دستور کار قرار دادهاند که از نگاه بخشی از فعالان اقتصادی، میتواند بر سرمایهگذاری، تجارت و حتی انتقال پول اثر منفی داشته باشد، اما اثر فوری و قابل لمس این اقدام، خود را نه در محدودیتهای واقعی مبادلات خارجی، بلکه در انتظارات چند روزه بازار ارز نشان داده است. بازار غیر رسمی ارز که عمدتا با سرعتی بالاتر از دادههای واقعی اقتصاد حرکت میکند، به اخباری از این دست واکنشهای پرشتاب نشان داده و این واکنشها، موجب شکلگیری یک مارپیچ هیجان میشود که میتواند بدون تغییر بنیادهای عرضه و تقاضا، نرخها را جابهجا کند.
تامین ارز تقاضای رسمی
بر اساس آمارها، بانک مرکزی تا روز ۲۵ شهریور امسال بیش از ۲۶میلیون و ۲۰۰ میلیون دلار ارز مورد نیاز واردات (کالاهای اساسی، صنایع و بنگاهها) را تامین کرده که نشان میدهد نیازهای وارداتی کشور بهطور کامل از مسیر بانک مرکزی و با نرخ مرکز مبادله ارز تأمین شده است. از این مبلغ، ۱۸ میلیارد و ۸۸۵میلیون دلار به بخش تجاری و بازرگانی اختصاص یافته است. همچنین، واردات کالاهای اساسی و دارو با سهم ۶ میلیارد و ۶۴۳ میلیون دلار در رتبه بعدی قرار دارد. ۷۲۸ میلیون دلار دیگر نیز برای رفع نیازهای خدماتی تأمین ارز شده است.در این شرایط، نرخ ارز بازار غیررسمی تاثیری بر قیمت کالاها به صورت واقعی ندارد و نرخ دلار بازار آزاد به نوعی بیشتر بازتابدهنده پیشبینیهای کوتاهمدت معاملهگران است. در واقع، اقتصاد ایران از منظر تامین کالای اساسی و مواد اولیه صنعتی، وابسته به نرخ بازار آزاد نیست و افزایش آن فقط از مسیر اثر روانی و القای تورم انتظاری میتواند به بخش واقعی اقتصاد سرایت کند.
مکانیسم روانی دشمن
با این حال دشمنان این سرزمین سعی دارند تا اثر مکانیسم ماشه را شدت دهند که در گزارشهای قبلی روزنامه جامجم در مورد اثرات اقتصادی آن نوشتیم اما همزمانی خبر مکانیسم ماشه با پوشش گسترده شبکههای اجتماعی و رسانهای، سرعت انتقال هیجان را چند برابر کرد و سعی دارند این اثر در افزایش نرخ ارز به عنوان یک شاخص برای مردم نمایان شود.
البته با فروکش کردن موج خبری مکانیسم ماشه، انتظار میرود نرخ ارز آزاد در روزهای آینده بخشی از افزایش اخیر را پس بدهد و به نوعی عقبنشینی کند اما دولت و بانک مرکزی باید اطمینان در بازار را شکل دهند که تأمین ارز کشور حتی در صورت تشدید محدودیتهای خارجی نیز پایدار خواهد ماند. در غیر این صورت، بازار هر بار با انتشار یک خبر منفی مشابه، دوباره شاهد افزایش خواهد بود.
تاثیر روانی و غیراقتصادی
مصطفی صفاری، کارشناس اقتصادی میگوید: افزایش نرخ ارز به دلیل جنگ روانی است که غرب با فعال کردن مکانیسم ماشه بهراه انداخته است؛ بنابراین، افزایش نرخ ارز فقط جنبه روانی دارد و این نوسانات موقتی و غیراقتصادی است. در چند ماه اخیر، دو بار نرخ ارز به بالای ۱۰۰ هزار تومان رسید اما بعد از اینکه فضاسازی سیاسی و هیجانات اولیه فروکش کرد، قیمتها به کانالهای قبلی بازگشت.
وی با بیان اینکه ایران تحت شدیدترین تحریمهای غرب قرار دارد، افزود: تحریمهای آمریکا بیشترین فشار را به اقتصاد ایران وارد کرده است. به عنوان نمونه، با امضای برجام، انتظار میرفت که تحریمها برداشته شود اما هیچیک از کشورهای اروپایی مراودات اقتصادی خود را با ایران فعال نکردند. این موضوع نشان میدهد که تحریمهای ثانویه آمریکا اثرگذاری بیشتری نسبت به تحریمهای سازمان ملل داشته که بسیاری از کشورهای دنیا حاضر به همکاری با ایران نشدهاند.
صفاری با اعلام اینکه بیش از ۹۰درصد تجارت ایران با کشورهای آسیایی است، ادامه داد: چین و روسیه شرکای تجاری خوب ایران هستند و اعلام کردند که مکانیسم ماشه را قبول ندارند و همکاری خود را با ایران ادامه خواهند داد.
وی تاکید کرد: ایران عضو سازمان همکاریهای شانگهای و پیمان بریکس است و این پیمانها در زمان اوج تحریمها کمک حال ایران بوده و هستند. همچنین در اجلاس اخیر شانگهای دو تصمیم مهم گرفته شد که به دور زدن تحریمها کمک میکند؛ اول اینکه کمیته مقابله با تحریمهای آمریکا علیه اعضای شانگهای تشکیل شد و تصمیم دوم اینکه قرار شد یک پول مشترکی تعریف شود تا عملا اثر تحریمهای مبتنی بر دلار از بین برود.
اثرگذاری مکانیسم ماشه کوتاه مدت است
ایمان زنگنه، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با جامجم در مورد راهکارهای مدیریت بازار ارز در زمان تنشهای سیاسی، اظهار کرد: شوک سیاسی(غیراقتصادی)که اکنون به اقتصاد وارد میشود،مثل تلاطمهای قبلی سبب تغییر نرخ ارز شده و ممکن است مردم برای حفظ قدرت خریدشان به سمت تغییر داراییها بروند. وی افزود: اثر مکانیسم ماشه با توجه به پمپاژ رسانهای (جنگ روانی) در کوتاهمدت سبب افزایش انتظارات تورمی میشود که اثر خودش را در افزایش نرخ ارز گذاشت اما در میانمدت این اثر فروکش خواهد کرده و بازار ارز با توجه مدیریت و سیاستگذاری ما رفتار خواهد کرد.
زنگنه باتوجه به تداوم شرایط فعلی، تاکید کرد: اگر انتظارات تورمی کنترل نشود و مردم به سمت تبدیل داراییها بروند، تقاضای خرید ارز و طلا را افزایش خواهد داد و میتواند سبب افزایش بیشتر نرخ ارز شود، بنابراین سیاستگذاران باید کاری کند تا مردم احساس کنند در میان مدت شرایط اقتصادی بهبود پیدا میکند تا به سمت خرید ارز و طلا نروند.
عضو هیاتمدیره انجمن اقتصاددانان ایران ارتباط مستقیم مسئولان با مردم و تشریح عرصه میدانی و واقعی اقتصاد ایران در حوزه بینالملل را در کاهش انتظارات تورمی موثر دانست و گفت: اقتصاد ایران در سالهای اخیر تحت شرایط تحریمی شدید قرار داشته و یک همزیستی در این خصوص ایجاد شده و تجربه مدیریت شرایط تحریمی را داریم.
وی با بیان اینکه امروز هم باید با مدیریت شرایط تحریمی، کشور را از حیث تامین کالاهای اساسی بینیاز کنیم، گفت: تجارت باارزهای ملی به خصوص باشرکای تجاری وکشورهای همسایه باید دردستورکارقراربگیردوعمق بخشیدن به آن،اثرات تحریمها کم خواهد شد. زنگنه تصریح کرد: اقتصاد ایران تحریمهای شدیدی در حوزه نفت، بانک، بیمه، کشتیرانی و ... را تحمل کرده و تحریمها اثر خود را گذاشته است با این حال مکانیسم ماشه نمیتواند تاثیر بیشتری داشته باشد اما میتواند هزینهها را بیشتر کند.
عضو هیات علمی دانشگاه گفت: اثر بازگشت تحریمهای سازمان ملل در کوتاهمدت خودش را نشان میدهد و با گذشت چند ماه اقتصاد ایران خودش را با شرایط وفق خواهد داد و کارایی سیاستهای تحریمی کم خواهد شد و با مدیریت بازارساز دیگر شوک ارزی نخواهیم داشت.
تجربه چند روز گذشته بار دیگر ثابت کرد که بازار ارز بیش از آنکه اسیر کمبود واقعی و رشد تقاضا باشد، در تب فضای روانی قرار دارد. مهار این تب نیازمند مدیریت هوشمندانه افکار عمومی و اتخاذ تدابیر هماهنگ دستگاههاست. مکانیسم ماشه، حتی اگر روی کاغذ سنگین باشد اما تا زمانی که شبکه رسمی تأمین ارز فعال و پرقدرت باقی بماند، نمیتواند بحرانی در اقتصاد ایران ایجاد کند اما اگر سیاستگذار غفلت کند، هیجان آن میتواند به خودی خود بحرانساز شود.