همانطور که در سالهای گذشته هم جنایتهای هولناکی که به دست زنان رقم خورد، مورد توجه رسانهها قرار گرفت. این هفته سراغ تعدادی از قاتلان زن که پروندهشان مدتها جنجالی بود رفتیم و جنایتهای آنها را تحلیل و بررسی کردیم.
اولین قاتل زن که اعدام شد
ایران شریفی زنی که به جرم کشتن دو دختر، اولین زن در ایران بود که به عنوان قاتل اعدام شد. همهچیز از یک صبح معمولی در حوالی مدرسهای در تهران آغاز شد. ایران که از همسر سابقش رمضان جدا شده بود، فرزندان او به نامهای فاطمه و زهره را در راه مدرسه ربود. کسی نفهمید چرا یا چطور اما آن روز دیگر هیچ چیز مثل قبل نشد. چند روز بعد، جسد بیجان فاطمه پنجساله در کنار رودخانه کرج پیدا شد. ایران در بازجویی گفت: «فاطمه را من نکشتم. مریض شد. تب کرد. مُرد. ترسیده بودم. جسدش را توی رودخانه انداختم» اماروایت جسد، چیزدیگری میگفت.اورا دربندرانزلی کشت ودفن کرد. شهریور سال ۱۳۵۰ اولین جلسه دادگاه محاکمه جنجالی ایران شریفی بود، او درجلسات محاکمه حرف تازهای برای گفتن نداشت جز آنکه ابراز پشیمانی کند. ایران در آن روز و در دادگاه گفت: مقصر اصلی رمضان، پدر زهره و فاطمه است که من را وادار به این کار کرد. من زنی سفاک و سنگدل نبودم و فقط قصدم این بود که رمضان طعم جدایی از بچههایش را بچشد. در نهایت و با توجه به محتویات پرونده، پنج قاضی حکم اعدام ایران شریفی را صادر کردند که پس از صدور حکم اعدام تلاشهای زیادی شد تا ایران بخشیده شود. روز موعود فرا رسید، ساعت ۴:۱۰ دقیقه بامداد ششم تیر ماه سال ۵۱ بود که ایران به همراه چهار پاسبان زن به محوطه زندان قصر تهران آورده و حکم اجرا شد.
اولین قاتل سریالی زن
وقتی سال ۱۳۵۱ حکم اعدام ایران شریفی به جرم قتل دو کودک اجرا شد، هیچکس فکرش را نمیکرد، ۳۶ سال بعد یعنی در زمستان ۸۷، با قاتلی سریالی به نام مهین روبهرو شویم؛ زنی که به عنوان اولین قاتل سریالی زن در تاریخ ایران شناخته میشود. اگرچه مهین قدیری زنی نسبتا سنتی بود و سواد چندانی هم نداشت اما به اعتراف بازپرسان و مسئولان پروندهاش بسیار بسیار باهوش بود. قتلهای او بسیار حساب شده بودند. او هیچ اثری از خود به جای نمیگذاشت. اگرچه در ابتدا قربانیان خود را با روسری خفه میکرد اما بعد از چند مورد، ترجیح داد از کیسه پلاستیکی استفاده کند تا به او مشکوک نشوند و پلیس گمان کند که قتلها به هم ارتباطی ندارند. محل رها کردن جنازهها از هم فاصله داشت و او میدانست چگونه جنازهها را رها کند که کسی محدوده قتلها را تشخیص ندهد. مهین بریدههای روزنامههایی که به قتلهای او میپرداختند جدا کرده و کنار هم میگذاشت تا بتواند اطلاعات به دست آمده از او را حلاجی کرده و قتلهای بعد خود را حساب شدهتر طراحی کند.ساعت ۱۵ روز پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ و حدود ساعت ۳۰دقیقه بامداد پلیس وارد خانه قدیری در منطقه مینودر شد و او را دستگیر کرد. مهین در بازجوییها به قتل پنج زن و یک مرد اعتراف کرد. او در جلسه محاکمهاش به تمامی جنایاتی که مرتکب شده بود اعتراف کرد و از دادگاه خواست که زودتر حکم اعدام او راصادر کند.به این ترتیب قضات دادگاه بعد از پایان جلسه محاکمه، این زن را مجرم شناخته و وی را به قصاص محکوم کردند. مهین ۲۹آذرماه سال ۱۳۸۹درزندان چوبیندر قزوین به دارمجازات آویخته شد.
چهرهای متفاوت از عشق زنانه
شهلا، قاتل لاله سحرخیزان همسر ناصر محمدخانی یکی دیگر از چهرههای جنجالی رسانهها بود. داستانی که با یک عشق شروع و به جنایت ختم شد. لاله سحرخیزان ۱۷ مهر۱۳۸۱ در خانهای واقع در میدان کتابی تهران به قتل میرسد. با کشف جسد لاله مشخص میشود او با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. ناصر محمدخانی در زمان وقوع جنایت ایران نبود و همراه تیم پرسپولیس در اردوی آلمان به سر میبرد. در نتیجه ماموران چند وقت بعد زنی را شناسایی کردند که حدس میزدند مظنون جنایت است. این زن شهلا، متولد سال ۱۳۴۸ و همسر موقت ناصر محمدخانی بود. شهلا پس از سکوت طولانی به قتل اعتراف و صحنه قتل را بازسازی کرد. او در بازجوییها گفت علاقه زیادی به ناصر محمدخانی داشته و از طرفی به لاله حسادت میکرده و بههمین دلیل او را به قتل رسانده است اما طولی نکشید که همه این اعترافات را در جلسه دادگاه رد کرد و گفت:«وقتی در حیاط اداره آگاهی با ناصر قدم میزدیم، او به من گفت یک ماه دیگر سالمرگ لاله است. او از من خواست به قتل اعتراف کنم. ناصر به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، اینطور خوار ببینم. به این قتل اعتراف کردم.» پس از کش و قوس قضایی در این پرونده، سرانجام دهم آذر سال ۱۳۸۹ شهلا در زندان قصاص شد.
قاتل سریالی شوهران
کلثوم اکبری، دومین قاتل سریالی زن ایران است اما با تعداد قتلهای بیشتر و نقشهای حساب شده. او زنی با سطح هوش بالاست که طوری رفتار میکرد که بعد از مرگ قربانی کسی به ماجرا مشکوک نشود. رسیدگی به این پرونده از اواخر مرداد سال ۱۴۰۲ با شکایت خانواده مرد ۸۲ سالهای آغاز شد که به مرگ مشکوک پدر خود مشکوک بودند. آنها از همسر صیغهای پدرشان به نام کلثوم ۵۶ ساله شکایت کردند و مدعی شدند پدرشان حالش خوب بوده و بیماری نداشته است. پس از این شکایت بازپرس، تحقیقات را روی گذشته این زن متمرکز کرد و متوجه شد او بعد از فوت شوهر اولش چند بار ازدواج موقت داشته و زندگی مشترکش بعد از چند ماه با مرگ شوهرانش پایان یافته. با افشای این موضوع، تحقیقات از کلثوم شروع شد و این بار به قتل شوهر ۸۲ سالهاش اعتراف کرد. پس از این اعترافات، تحقیقات مأموران پلیس آگاهی مازندران روی احتمال وجود قتلهای دیگر او آغاز شد. بررسیها نشان داد او از دهه ۸۰ قتلها را آغاز کرده و شوهرانش را از شهرهای مختلف استان انتخاب میکرد تا راز جنایتهایش سر به مهر باقی بماند. کلثوم ابتدا به قربانیان قرصهایی میداد تا بدحال شوند و خانواده پیرمردها به مرگ او مشکوک نشوند. بعد در زمان مناسب با بالش و حوله آنها را خفه میکرد. بعد هم مهریه خود را از فرزندان مقتول میگرفت و ناپدید میشد. با ادامه تحقیقات مشخص شد او ۱۱ شوهر خود را کشته است. او چندی قبل در دادگاه محاکمه شد و به ۱۰ بار قصاص محکوم شد.